هدفگذاری و برنامهریزی، دو عنصر کلیدی در مسیر موفقیت هستند. اما چگونه میتوان اهدافی تعیین کرد که قابل دسترسی باشند و در عین حال انگیزه لازم برای تلاش را حفظ کنند؟
دکتر هیوبرمن، استاد دانشگاه استنفورد، در کانال یوتیوب خود که بیش از ۶ میلیون دنبالکننده دارد، به بررسی علمی این موضوع پرداخته و در یک مجموعه ۱۰ ساعته، موثرترین روشهای هدفگذاری و برنامهریزی را بر اساس پژوهشهای علمی ارائه کرده است. در این مقاله، خلاصهای از این مباحث را برای شما آماده کردهام.

۱. اهمیت وضوح در هدفگذاری
یکی از مهمترین یافتهها در مورد هدفگذاری، تحقیقی است که توسط دکتر بال چس، استاد دانشگاه نیویورک، انجام شده است. در این مطالعه، دو گروه از دوندگان به دو روش مختلف هدایت شدند: گروه اول تنها به یک نقطه مشخص نگاه میکردند و گروه دوم نمایی وسیعتر از محیط خود را در نظر داشتند. نتیجه نشان داد که دوندگانی که تنها بر روی یک نقطه تمرکز داشتند، با ۱۷ درصد تلاش و انرژی کمتر، سریعتر به مقصد رسیدند.
این مطالعه نشان میدهد که هرچقدر هدف ما شفافتر و دقیقتر باشد، ذهن و بدن ما خود را برای دستیابی به آن آمادهتر میکنند. این فرایند تغییراتی را در فشار خون، میزان آدرنالین و سایر واکنشهای فیزیولوژیکی ایجاد میکند که به عملکرد بهتر کمک میکند.
۲. تعیین سطح سختی مناسب برای اهداف
دکتر کهن، استاد دانشگاه آریزونا، در تحقیقات خود نشان داده است که بهترین سطح یادگیری و چالش، زمانی است که ۸۵ درصد از موضوع برای فرد قابل درک باشد و ۱۵ درصد آن جدید و چالشبرانگیز باشد. این اصل در هدفگذاری نیز صدق میکند: هدف نباید بیش از حد آسان یا بیش از حد دشوار باشد. در واقع، باید کمی فراتر از توان فعلی فرد باشد تا موجب رشد و پیشرفت شود.
۳. نوشتن اهداف برای افزایش وضوح ذهنی
نوشتن اهداف باعث میشود ذهن فرد شفافتر و متمرکزتر شود. تحقیقات نشان داده است که هرچقدر زمان بیشتری برای نوشتن و بررسی اهداف صرف کنیم، احتمال دستیابی به آنها افزایش مییابد. به همین دلیل توصیه میشود که اهداف بهصورت مکتوب ثبت شوند و بهطور منظم بازبینی شوند.
۴. اهمیت جزئیات در هدفگذاری
در یک آزمایش دیگر، کارکنان یک هتل به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول بهطور کلی تشویق شدند که بازیافت بیشتری انجام دهند، در حالی که گروه دوم دستورالعملهای دقیق و مشخصی برای نحوه بازیافت دریافت کردند. نتیجه نشان داد که گروه دوم عملکرد بسیار بهتری داشتند. این تحقیق تأکید میکند که هرچه اهداف جزئیتر و دقیقتر باشند، احتمال دستیابی به آنها افزایش مییابد. برای مثال، به جای تعیین هدف کلی "یادگیری زبان انگلیسی"، هدف مشخصتری مانند "دریافت نمره ۶ در آزمون آیلتس طی ۶ ماه آینده" بسیار مؤثرتر خواهد بود.
۵. اولویتبندی اهداف برای افزایش موفقیت
یکی از اشتباهات رایج در هدفگذاری، تعیین اهداف متعدد بهصورت همزمان است. تحقیقات نشان داده است که تمرکز بر تعداد محدودی از اهداف باعث افزایش موفقیت میشود. بنابراین، بهتر است بهجای تعیین چندین هدف بزرگ، تنها بر روی چند مورد اولویتدار تمرکز کنیم و پس از دستیابی به آنها، اهداف جدیدی را اضافه کنیم.
۶. روش برنامهریزی: چانکینگ (Chunking)
یکی از تکنیکهای موثر در برنامهریزی، روش چانکینگ است. این روش به معنای تقسیم کردن مسیر دستیابی به هدف به بخشهای کوچکتر است. برای مثال، اگر هدف شما دویدن ۴۲ کیلومتر در یک ماراتن است، به جای تمرکز بر کل مسیر، میتوانید آن را به بخشهای ۵ یا ۱۰ کیلومتری تقسیم کنید و برای هر بخش یک استراتژی مشخص تعیین کنید. این تکنیک در یادگیری، مدیریت پروژهها و حتی تغییر عادتهای روزانه نیز کاربرد دارد.
خلاصه
تحقیقات علمی نشان دادهاند که برای موفقیت در هدفگذاری و برنامهریزی، رعایت موارد زیر ضروری است:
- تعیین اهداف واضح و مشخص
- انتخاب سطح سختی مناسب برای اهداف
- نوشتن اهداف بهمنظور افزایش وضوح ذهنی
- توجه به جزئیات هنگام تعریف اهداف
- اولویتبندی اهداف بهجای تمرکز بر تعداد زیاد آنها
- استفاده از روش چانکینگ برای برنامهریزی بهتر
با رعایت این اصول، میتوان به اهداف خود با کارایی بیشتر و تلاش کمتر دست یافت. آیا شما تاکنون از این روشها در زندگی خود استفاده کردهاید؟ تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.