seyf sh
seyf sh
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

برای دخترم

دخترم سلام ، چیزی که امروز و حالا مینویسم برآمده از احساسات پدرانه ایست که در دل نسبت به تو یگانه دخترم دارم .
از روزی که برای اولین بار مادر زیبایت به من گفت که موجودی کوچک در بطن رحم دارد که من را روزی پدر صدا میکند بیصبرانه و مشتاقانه منتظر آمدنت شدم . نمیدانم ، اصلا نمیتوانم بفهمم که این چه حسی است که وقتی به مردی میگویند که دارد پدر می شود انگار تمام احساسات عالم وجود در او برانگیخته میشود و انگار آن مرد خوشبخت ترین انسان روی زمین می شود . چگونه است که موجودی کوچک ، با آن که هیچ تصوری نمیتوان از چهره ی او داشت یک دفعه میشود همه چیز آدم و تمام هدف زندگی مرد می شود خوشبخت کردن آن کوچولویی که شاید هنوز دست یا پا هم برایش تشکیل نشده ، اما این را بدان که هر اتفاقی افتاد و هر داستانی که پشت این احساسات برآمده از دل یک خبر است ، تمام زندگی مرا عوض کرد ، زندگی که به گمانم هیچ هدف و ارزشی نداشت ، با شنیدن خبر در راه بودنت ارزش و هدف پیدا کرد و روز به روز احساس خوشبختی را در من بیشتر کرد . وای از آن روزی که فهمیدم قرار است پدر دختری باشم ، نمیخواهم بگویم که دختر و پسر بودن فرزندم برایم فرق میکرد نه خدا می داند که هیچ فرقی برایم نداشت اما وقتی در سونوگرافی فهمیدم که جنسیت دختر داری بال درآوردم ، شاید برای اینکه همه میگویند دختر بابایی است و من هم دوست داشتم تو فقط برای من باشی . هر روز که میگذشت به عشق آمدنت سر بر روی شکم مادرت میگذاشتم و انتظار آمدنت را با جان و دلم میکشیدم ، شاید باورت نشود حتی یکبار یک ضربه هم به سر من زدی و آنجا بیشتر از قبل حست کردم .
انتظار ، انتظار و انتظار ...
بالاخره آمدی ، با هفت روز تاخیر نسبت به گفته دکتر ، پا در دنیایی گذاشتی که پدر و مادرت بیصبرانه منتظرت بودند، با دنیایی از عشق نسبت به تو با آنکه تو را فقط از پشت دستگاه سونوگرافی دیده بودند .
آمدی و شدی همه زندگی ما ، هر روز صبح که بیدار می شدم و از خانه بیرون میرفتم به عشق دیدنت در پایان روز همه سختی های کار و زندگی را به جانم میخریدم تا دوباره بیایم و تو را در آغوشم بگیرم ، همه آن عشقی که یک پدر به فرزندش میتواند داشته باشد را هر روز نثارت میکردم و تو خوشحال از زندگی کم کم از ما آموختی ، حرف زدن ، راه رفتن ، تعجب کردن ، خندیدن ، عشق ورزیدن ، بوسیدن ، ناز کردن ، و حتی کارهای بدی مثل قهر کردن ، عصبانی شدن و لجبازی کردن و دعوا کردن را ، اما یک چیز را میدانی ، دوست دارم بهترین چیزی که از من یاد میگیری آزادی باشد ، دوست دارم مانند اسمت رها و آزاد زندگی کنی ، اما نه بی بند و بار ، اصول و قاعده داشته باشی اما نه دست و پا گیر و محدود ، برایت آرزوهای زیادی دارم اما همه این آرزو ها به تلاش من و صد البته خودت بستگی دارد ، دوست ندارم که محدودت کنم و بگویم که حتما باید حرف من و خواسته من را اجرا کنی اصلا ، تو حق انتخاب داری یعنی این حق را از اول داشته ای از لحظه ای که به دنیا آمدی داشته ای ، من فقط دوست دارم به دنبال خواسته ات باشی ، تو بچه ی با استعدادی هستی با روابط عمومی قوی و اعتماد به نفس بالا فقط کافی است یاد بگیری چگونه از این همه مزیت برای رسیدن به خواسته ات تلاش کنی ، تو فقط تلاش کن و پدر مانند کوه پشت تو است ، اشتباهی هم اگر کردی فدای سرت ناراحت و غمگین نباشی ، زمین خوردی دست پدر را بگیر و بلند شو ، بلند شو و دوباره آغاز کن ، نمیدانم روزی که تو به تمام خواسته هایت میرسی من هم شاهد آن روز هستم یا خیر ، کنارت هستم یا خیر اما میخواهم این را بدانی که هرزمان که فکر کردی پشتیبانی نداری دقیقا همان موقع بزرگترین و قوی ترین پشتیبان را داری و آن خداوندی است که خودت هر جوری که خودت درکش میکنی با توست ، این را همیشه برای خودت تاکید کن که خداوند در همه لحظات زندگیت کنار توست و فقط کافی است که تو او را صدا کنی و از او درخواست کمک کنی ، هیچ وقت از درخواست کمک کردن نترس مخصوصا از خداوند ، قطعا کمک خواهی گرفت . در زندگی ات خواست خدا را در راس همه کارهایت قرار بده چرا که اراده او قوی تر است و قطعا بهترین ها را برایت میخواهد حتی بهتر از پدر و مادرت ، عشقی که از طرف من و مادرت میگیری خرج کن برای دیگران ، به دیگران عشق بورز ، با کسی که از تو ضعیف تر است با محبت باش ، واز کسی که از تو قوی تر است یاد بگیر ، حسادت ، دروغ و قضاوت را از زندگی ات حذف کن تا آرامش داشته باشی ، خودت را با خودت مقایسه کن نه با دیگران و از هیچکس توقع کاری را نداشته باش . در زندگی سعی کن همیشه روشن بین و واقع بین باشی با امید به فردای بهتر ، عاشقانه زندگی کن و عاشق عاشقی کردن باش .
عاشقانه دوستت دارم
از طرف پدری که تو همه زندگیش هستی

من مسافرم ، مسافری که از مُردگی تا زندگی را سفر کرد تا بیابد اصل خویش و خدایش - تجربیات مرد مُرده، دلنوشته های یک بازگشته
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید