ویرگول
ورودثبت نام
Skvnvhb
Skvnvhb
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

فضل بنی هاشم!

گمونم اول کار باید این حل بشه که خدا میتونه از فضل خودش به کسی فضیلتی بده و این خلاف عدالت نیست! البته کار خدا حکیمانه‌س، اما تبعیض خلاف عدالت نیست!

اما بعد از این، خیال میکنم میشه گفت که از نصوص دینی این طور به نظر میاد که خدا کلاً به بنی هاشم هم فضیلتی داده، اگر چه که با فضیلت معصومین هیچ قابل مقایسه نیست و نسبت به اون، فضیلت ضعیفیه، اما به هر حال هست. همین طور در بنی هاشم به حمزه و جعفر فضیلت مخصوصی داده.

پس ابو لهب اون فضیلت هاشمی رو داره؟ نه! چرا؟ چون اصن بدون اسلام و ایمان (دقیقاً کدوم و به چه معنایی، میشه سرش بحث کرد، ولی اجمالاً!) اوضاع خرابتر از این حرفاس!

فرزندان متعدد ائمه هم خب یه فضیلت ضعیفی (قویتر از مطلق هاشمیها یحتمل!) دارن که مشروط به همون ایمانشونه.

اما آیا همین تعبد صرفه ماجرا و هیچ فهمی نداریم نسبت بش؟ گمونم این طور نیست! رسول خدا -صلی الله علیه وآله- موقعیتش خیلی ویژه‌س و از جمله تکریمهای خدا نسبت به ایشون، تکریم ربط به ایشونه. یه قصه‌ای هست که از لحاظ مبانی اعتقادی شاید قابل پذیرش نباشه، اما جایگاه رسول خدا رو در باور اسلامی و شکست خوردن پروژه‌ی عادی کردن پیغمبر رو خوب نشون می‌ده. چی؟ که ابو لهب در خواب گفته روزهای دوشنبه یک نحو تخفیفی در عذابش حاصل میشه. چرا؟ چون تولد رسول خدا دوشنبه بود و کنیز ابولهب که خبر تولد رو براش آورد، ابولهب به عنوان مژدگانی یا شکرانه آزادش کرد. مشابه همون داستانی که بین ما در مورد گریه بر سید الشهدا بعضیا میگفتن سابقا که بدکاره‌ای اومده بود از مجلس روضه برای قلیونش آتش بگیره و دود زغال به چشمش رفت و اشک اومد و همون موجب شد آمرزیده بشه. حرف سر قبول داشتن خود ماجرا نیست ها، حرف اینه که رسول خدا در باور اسلامی به طور کلی و گریه بر سید الشهدا در باور شیعی جایگاهشون غیر عادیه!

حالا نکته‌ی مهمی که اینجا در کاره اینه که بنی هاشم یه کار بزرگ هم کردن! شعب ابی طالب که شنیدیم، محاصره‌ی پیامبر خدا و مسلمین نبود! بلکه پیامبر خدا و بنی هاشم (و لو کافر باشن!) در حصر بودن و فقط خانواده‌ی ابو لهب و گویا یکی از پسرعموهای پیغمبر مستثنا بودن! تو نامه ۹ نهج البلاغه اومده ماجرا و تعبیر قشنگی داره که «مؤمننا یبغی بذلک الأجر و کافرنا یحامی عن الأصل». حتی بالاتر از این، نقل شده ابولهب هم همراهیش با قریش مشروط به این بود که اقدام به قتل پیغمبر نکنن و یه بار که نقشه کشیدن اون دوره برای قتل پیغمبر،‌با شمشیر آخته زد بیرون و تهدید کرد که اگه بخواین اقدام کنین من هم مسلمون میشم!


بنی هاشم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید