سید یاسین پیام
سید یاسین پیام
خواندن ۵ دقیقه·۱ ماه پیش

نقد فصل دوم دیو و ماه پیشونی

پیش‌درآمد

حسین قناعت، کارگردان باسابقه‌ی آثار کودک و نوجوان، پس از تجربه‌ی فصل اول «دیو و ماه پیشونی» در فیلیمو، با فصل دوم این مجموعه در نماوا بازگشته است. سریالی که با وجود ضعف‌هایی ساختاری، توانسته با ترکیب افسانه‌های ایرانی و ژانر ماجراجویی فانتزی، بخشی از مخاطب کودک را جذب کند. این یادداشت به تحلیل فصل دوم با تمرکز بر روایت، شخصیت‌پردازی، جنبه‌های فنی و پیام‌های فرهنگی می‌پردازد.

حسین قناعت-کارگردان
حسین قناعت-کارگردان

خلاصه داستان

فصل دوم، ۹ سال پس از حوادث فصل اول آغاز می‌شود. ماه پیشونی(شهربانو) و ارژنگ دارای دختری به نام گردآفرید هستند. آفت، آنتاگونیست اصلی فصل اول، از زندان سرزمین افسانه‌ها فرار کرده و گردآفرید را می‌دزدد تا با گرو گذاشتن او، شیشه عمرش را بازیابد. ماه پیشونی، ارژنگ و الفت برای نجات کودک، راهی سرزمین قصه‌ها می‌شوند. در این مسیر با چالش‌هایی رو‌به‌رو می‌شوند که روایت داستان را شکل می‌دهد.

دکور، صحنه، گریم و لباس ها جهش کرده اند
دکور، صحنه، گریم و لباس ها جهش کرده اند

ساختار روایی

سریال از ساختار فانتزی موزیکال فصل اول فاصله گرفته و وارد قلمرو ماجراجویی داستانی شده است. رویدادها در قالب آرک‌های داستانی روایت می‌شوند و داستانک‌هایی به آن افزوده شده‌اند تا از یکنواختی جلوگیری شود. این ساختار به‌طور کلی پویا و کودک‌پسند است، اما برخی آرک‌ها نظیر «قلعه فلکی» دچار ضعف در منطق داستانی‌اند. مکانیسم جادویی دنیای داستان نیز تعریف روشنی ندارد و باعث اخلال در باورپذیری روایت شده است.

برای مثال، قدرت‌های جادویی دیوها نامشخص و بعضاً بدون منطق روایی هستند. ماه پیشونی با توانایی ذهن‌خوانی هیچ‌گاه از آن استفاده مؤثری نمی‌کند و آفت با قدرت‌های گسترده‌اش نمی‌تواند از دو دیو ساده عبور کند. در آثار فانتزی موفق، چنین مواردی با «سیستم جادویی منسجم» حل می‌شوند که در اینجا جای خالی آن احساس می‌شود.

آفت(آنتاگونیست اصلی) با قدرت های متنوع جادویی
آفت(آنتاگونیست اصلی) با قدرت های متنوع جادویی

شخصیت‌پردازی

شخصیت‌ها در این فصل به‌مراتب بهتر پردازش شده‌اند، به‌ویژه شخصیت‌های منفی که با انگیزه‌هایی ملموس‌تر ظاهر می‌شوند. با این حال، تیپ‌سازی شخصیت‌ها گاهی بیش از حد کلیشه‌ای است. از نظر نگارنده شخصیت‌ها به چند دسته تقسیم می‌شوند:

زنان مستقل: شخصیت‌هایی با روحیه‌ی مبارز و بی‌نیاز از حمایت مردانه، که در تقابل با الگوهای سنتی زن ظاهر می‌شوند.

روشنفکران: حاملان پیام‌هایی چون آزادی‌های لیبرال، برابری جنسیتی و دانش‌دوستی.

عاشق‌پیشه‌ها: اغلب شخصیت‌های فرعی که هویت‌شان در دلبستگی عاشقانه به یک شخصیت دیگر خلاصه می‌شود.

پهلوانان: الهام‌گرفته از اسطوره‌های ایرانی مانند رستم و سمک عیار، که در قالب نیروی خیر ایفای نقش می‌کنند.

با این‌حال، ضعف‌هایی چون تضاد خاستگاه فرهنگی (مثل روستای دزدان دریایی با ظاهری اروپایی در یک بستر ایرانی) باعث اختلال در هویت‌سازی فرهنگی داستان می‌شود.

پَشار و سودابه، شاه و ملکه دیوهای روستای استخر
پَشار و سودابه، شاه و ملکه دیوهای روستای استخر

بازیگری

عملکرد بازیگران در فصل دوم پیشرفت محسوسی داشته است. بازیگران اصلی، نقش‌های خود را با زبان بدن و گفتار مناسب برای مخاطب کودک اجرا کرده‌اند. بازیگران کوتاه‌قامت نیز نسبت به فصل قبل از حالت تصنعی خارج شده‌اند و به عناصر بامزه بدل شده‌اند. در کل، ترکیب بازیگران حرفه‌ای و تازه‌وارد به انسجام نسبی اجراها کمک کرده است.

مهدی سلطانی در نقش رستم دستان
مهدی سلطانی در نقش رستم دستان

طراحی صحنه، لباس و گریم

دکورها در این فصل غنی‌تر و هماهنگ‌تر با فضاهای داستانی طراحی شده‌اند. اما طراحی گریم به‌ویژه در شخصیت‌های زن، دچار اغراق و دوری از هویت بومی است. چهره‌های اروپایی، آرایش‌های افراطی و ویژگی‌هایی چون ناخن کاشته، با فضای قصه‌های ایرانی ناهمخوان‌اند و باعث لطمه به پیوست فرهنگی داستان می‌شوند.

جلوه‌های ویژه

استفاده از تصاویر تولیدشده با هوش مصنوعی به‌جای لانگ‌شات‌های گران‌قیمت یک نوآوری اقتصادی قابل قبول است، اما نبود آرت‌استایل مشخص موجب ناهماهنگی‌های تصویری شده است. از قلعه قرون وسطایی با صلیب به عنوان لانگ شات یک قلعه ایرانی تا نماهایی مشابه هاگوارتز در تیتراژ پایانی، همه نشان از بی‌پیوستگی تصویری دارند. استفاده بیش‌ازحد از این جلوه‌ها بدون هماهنگی با روایت، باعث ضعف در تجربه بصری می‌شود.

پیام‌های اخلاقی

از نکات مثبت سریال، گنجاندن پیام‌هایی چون خانواده‌دوستی، احترام به کتاب و فرهنگ پهلوانی در بطن داستان است. اما این پیام‌ها گاهی تحت‌الشعاع پیام‌های سطحی و نامتوازن مدرن قرار می‌گیرند. رویکرد انتخابی در دفاع از زبان فارسی، در تقابل با عربی پررنگ است اما در برابر انگلیسی، جدی گرفته نمی‌شود. از این رو واژه‌های عربی به خوبی جایگزین می‌شوند اما از جایگزین‌های رایج برخی کلمات انگلیسی پرتکرار استفاده نمی‌شود. همچنین نمایش روابط زن و مرد در قالب قرارهای عاشقانه گاهی به‌گونه‌ای است که از درک کودک فراتر می‌رود یا ناهماهنگ با فضای تربیتی ایرانی تلقی می‌شود.

رگه‌های فمینیسم موج دوم و نقد فرهنگی

سریال تلاش دارد مساوات همه جانبه زنان و مردان را به مخاطب ثابت کند و با واکنش‌های تند به زن سنتی ایرانی او را نادرست جلوه بدهد. اما نادیده گرفتن نقش‌های سنتی مثبت زنان (مادری، مدیریت خانواده، صاحبان حکمت) و تاکید بیش‌ازحد بر الگوهای نادر مثل گردآفرید، تنها زن جنگجو در شاهنامه یا رفتارهایی چون شکست دادن مردان در مبارزه تن به تن غیرضروری، موتورسواری با لباس پسرانه، و دستکاری روایت‌های داستان‌های کلاسیک ایرانی(خاله سوسکه، دیو و ماه‌پیشونی، 40 دزد بغداد)، اثر را از تعادل خارج می‌کند. ما در این اثر ردپای حکمت زنانه را نمی‌بینیم بلکه با زنان دمدمی مزاج، رقابت‌جو و بی‌پروا مواجه هستیم. افراط در برابری خواهی باعث آسیب به هویت زنانه شده است.

صحنه «تمام زنانه» تعقیب و گریز آفت با اسب و موتور
صحنه «تمام زنانه» تعقیب و گریز آفت با اسب و موتور

همچنین حضور فراوان بازیگران کوتاه‌قامت و توان‌یابب بدون ضرورت داستانی، در برخی موارد به‌جای کمک به تنوع، انسجام روایی و ایفای نقش ها را خدشه‌دار کرده است.

در برخورد با عناصر دینی نیز، داستان به‌جای مواجهه واقع‌گرایانه، برخی مؤلفه‌های فرهنگی اسلامی را به حاشیه برده یا حذف کرده است. القای تضاد میان هویت ایران باستان و ایران اسلامی، که در واقع ترکیبی جدایی‌ناپذیر است، در سریال به‌درستی بازنمایی نمی‌شود. مواردی مثل بیان مکرر شروط ضمن عقد در سریال یا مقابله با عناصر اسلامی ازدواج مثل مهریه و اذن پدر برای دختر به عنوان رفتار مورد تشویق شخصیت‌های مثبت مواردی هستند که از فهم مخاطب کودک و نوجوان فراتر رفته و صرفا هنجارسازی می‌کنند.

جمع‌بندی

«دیو و ماه پیشونی ۲» تلاشی قابل تحسین در تولید سریال کودک ایرانی با عناصر فانتزی و افسانه‌ای است. نقاط قوتی چون طراحی صحنه، پیام‌های اخلاقی مثبت، و تلاش برای ساختن قصه‌ای چندلایه در آن دیده می‌شود. اما اشکالاتی در انسجام روایت، منطق جادویی، گریم‌ها، و القای غیرمتعادل مفاهیم مدرن باعث شده که اثر به‌جای تأثیرگذاری گسترده، به اثری بحث‌برانگیز و گاه متناقض بدل شود. اگر سازندگان با نگاه باز و بدون تعصب به نقدها توجه کنند، این مجموعه می‌تواند پایه‌گذار موج جدیدی از سریال‌های فانتزی کودکانه در ایران باشد.




برای رعایت اختصار ویرگول، خیلی از موارد خلاصه شدن. اگر سوالی، نظری، نکته ای داشتید همین پایین بنویسید.

نماواشبکه نمایش خانگینقد فیلم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید