خب در یادداشت قبلی به چند تا از پر تکرارترین سوالات این روزها اشاره شد که پیشنهاد می کنم قبل از مطالعه این یادداشت، سری هم به آن بزنید:
الان و بعد از تقریبا 3 هفته به نظرم چند نکته و سوال جدید هم هست که قابل گفت و گو هستند. به تبع بحث داغ این روزها راجع به محاکمه اغتشاش گران، عمده این یادداشت حول محور این مسائل خواهد بود. در ضمن من در این یادداشت به دنبال کارشناسی هیچ کدام از شبهات و نقدها نیستم چون اساسا به غیر از رشته تحصیلی و شغل خودم در بقیه موارد خبره نیستم. چیزی که در اینجا پررنگ هست، پاسخ های منطقی از جنس شواهد آشکار و ملموس برای عموم مردم هست. پس اگر به دنبال جزئیات پیچیده و تخصصی هستید، اینجا جای مناسبی نیست. اما اگر مثل من نمی خواهید بی تفاوت باشید، پیشنهاد می کنم به این پرسش و پاسخ ها کمی فکر کنید.
س: چرا رژیم آخوندی درحال کشتار بازداشتی ها هست.
ج: صورت سوال غلط هست. مثل این که بپرسیم چرا نهنگ ها در حال غارت منابع حیاتی زیرآبی هستند؟ اسم فرایند طبیعی تغذیه، غارت منابع نیست. اسم فرایند محاکمه و صدور حکم اعدام هم کشتار نیست. برای یک پرسش درست و گفت و گو محور باید پرسید: چرا برای تعدادی از شرکت کنندگان در اعتراضات، حکم اعدام صادر شده است؟
مجازات اعدام جزو مجازات های قانونی و رسمی ایران بوده و هست. ربطی به این رژیم و آن رژیم هم ندارد. هرچند در جمهوری اسلامی، مجازات اعدام صرفا بر مبنای قانون مجازات اسلامی طراحی و تدوین شده و برای جرایمی که اسلام حکم آن را اعدام نمی داند، مجازات اعدام وجود ندارد. برای همه افرادی که حکم اعدام دریافت کرده اند(چه اجرا شده و چه نشده) دادگاه برگزار شده. فیلم بسیاری از اعترافات این افراد در دادگاه با حضور وکیل و شاکیان(عمومی و خصوصی) موجود هست و در موارد پر سر و صدا مثل ماجرای شکاری یا رهنورد فیلم جنایت ایشان هم به وفور در فضای مجازی پراکنده هست. به نظرم در هر نظام قضایی در هر کشوری از دنیا، اگر چنین فرایندی برای صدور حکم کسی طی شود، دادگاه صالح و حکم نافذ هست. پس اساسا حکم دادگاه خارج از قوانین و ضوابطی که قانون رسمی کشور هست نبوده و اعتراضی اگر هست باید بسیار دقیق و کارشناسی باشد. قبلا هم در یادداشت قبلی اشاره شد که اتهام زدن بدون داشتن مدرک متقن، خود را مضحکه کردن است.
س: گیرم فلانی مجرم بود. چرا اعدام؟ خب حبس طولانی می کردند! چرا جان یک انسان را می گیرند؟
ج: اولا مجازات اعدام همان طور که قبلا هم گفتم برای موارد دقیق و مشخصی هست. این طور نیست که هرکسی در اغتشاشات شرکت کرده، اعدام بشود. برای بسیاری مجازات نقدی در نظر گفته شده. عده ای هم حبس های کوتاه یا بلند مدت دارند. مثلا در پرونده شهید سید روح الله عجمیان 16 متهم وجود داشت که از این تعداد برای 5 نفر اعدام و برای 11 نفر حبس در نظر گرفته شده است:
این که چرا اعدام در نظام قضایی ما مشروع هست یک سوال و بحث دیگری هست. اما تا همین جا واضح هست که برای متهمین طبق قانون مجازات اعدام در نظر گرفته شده و اعدام خیلی از این افراد ربطی به این ندارد که ایشان مهره کلیدی اغتشاشات بودند و نظام از سر استیصال دست به اعدام زده بلکه اگر در زمان دیگری هم کسی، با این وضعیت که به شهید عجمیان حمله شد دست به جنایت می زد، اعدام می شد. برای این که این مطلب را بیشتر حس کنید، صفحه حوادث یکی از روزنامه ها را به دلخواه از سایت آن روزنامه گرفته و اعدام های 2 سال اخیر و قبل از این حوادث را پیدا کنید. الگوی اعدام مجرمین عوض نشده. این تریبون رسانه ای است که برخی را درشت و برخی را کوچک تر واقعیت نشان می دهد.
س: چرا گرفتن جان یک انسان برای رژیم انقدر ساده است؟
ج: در اغتشاشات اخیر طبق آمار رسمی بالغ بر 200 نفر اعم از نیروهای انتظامی، حافظ امنیت، مردم عادی، مقتولان پروژه کشته سازی و برخی از جنایت کاران حاضر در صحنه(مثل ماجرای شاه چراغ) کشته شده اند. در همه نظام های اجتماعی، سلامت و حیات جامعه به بر حیات افراد مقدم است. کسی که به چنین مرحله ای رسیده که 1700 میلیارد تومان آسیب به اموال عمومی(مستقیم) زده و یا در جریانی شرکت کرده که 200 جان هزینه داشته، عجیب نیست که متسحق مرگ باشد. ریشه این استحقاق هم در اندیشه اسلامی نهفته است. کشتن در اندیشه اسلامی در شرایطی مانند حرس کردن گیاه است که به ظاهر آسیب دارد اما مقدمه یک رشد و حیات سالم تر است:
{ یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ كُتِبَ عَلَیۡكُمُ ٱلۡقِصَاصُ فِی ٱلۡقَتۡلَىۖ ٱلۡحُرُّ بِٱلۡحُرِّ وَٱلۡعَبۡدُ بِٱلۡعَبۡدِ وَٱلۡأُنثَىٰ بِٱلۡأُنثَىٰۚ فَمَنۡ عُفِیَ لَهُۥ مِنۡ أَخِیهِ شَیۡءࣱ فَٱتِّبَاعُۢ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَأَدَاۤءٌ إِلَیۡهِ بِإِحۡسَـٰنࣲۗ ذَ ٰلِكَ تَخۡفِیفࣱ مِّن رَّبِّكُمۡ وَرَحۡمَةࣱۗ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ بَعۡدَ ذَ ٰلِكَ فَلَهُۥ عَذَابٌ أَلِیمࣱ (178) وَلَكُمۡ فِی ٱلۡقِصَاصِ حَیَوٰةࣱ یَـٰۤأُو۟لِی ٱلۡأَلۡبَـٰبِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ (179) } [Surah Al-Baqarah: 178-179]
{ وَٱقۡتُلُوهُمۡ حَیۡثُ ثَقِفۡتُمُوهُمۡ وَأَخۡرِجُوهُم مِّنۡ حَیۡثُ أَخۡرَجُوكُمۡۚ وَٱلۡفِتۡنَةُ أَشَدُّ مِنَ ٱلۡقَتۡلِۚ وَلَا تُقَـٰتِلُوهُمۡ عِندَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ حَتَّىٰ یُقَـٰتِلُوكُمۡ فِیهِۖ فَإِن قَـٰتَلُوكُمۡ فَٱقۡتُلُوهُمۡۗ كَذَ ٰلِكَ جَزَاۤءُ ٱلۡكَـٰفِرِینَ (191) فَإِنِ ٱنتَهَوۡا۟ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورࣱ رَّحِیمࣱ (192) وَقَـٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتۡنَةࣱ وَیَكُونَ ٱلدِّینُ لِلَّهِۖ فَإِنِ ٱنتَهَوۡا۟ فَلَا عُدۡوَ ٰنَ إِلَّا عَلَى ٱلظَّـٰلِمِینَ (193) } [Surah Al-Baqarah: 191-193]
اساسا دفع شر از سر جامعه ریشه اصلی در تعیین حدود مجازات اسلامی است. مثلا قطع انگشتان دست دزد، البته به شرط تحقق کامل شرایط، بیش از آن که تنبیهی برای خود سارق باشد هشداری برای کسانی است که زمینه سارق شدن را دارند. کشتن دشمنان فتنه انگیز به این دلیل اهمیت دارد که شرایط فتنه برای جامعه بسیار مضر است و جانی که در این راه گرفته می شود برای سلامت جامعه ضروری است.
البته گذشته از این ها در بین کسانی که امروز شعار اعدام نکنید می دهند هستند افرادی که تا چند روز پیش برای مسئولین ج.ا در خیابان ولیعصر تهران تیر چراغ برق و درخت رزرو کرده بودند. این استاندارد دوگانه هم از عجایب است.
س: بسیاری از مسئولین در این کشور مجرم هستند. چرا آن ها مجازات نمی شوند ولی ظرف چند هفته یک جوان بالای چوبه دارد می رود؟
ج: در قانون دو نوع جرم هست. جرائمی که برای رسیدگی به آن ها نیاز به شاکی خصوصی هست و جرائمی که برای رسیدگی به آن ها دادستانی می تواند ورود کند. اگر به پیج آتلیه ها سر زده باشید پر از نمونه کار عکس عروس ها است. طبق قانون انتشار این تصاویر جرم هست اما چون عروس ها از این آتلیه ها شکایت نکرده اند(ای بسا رضایت هم دارند) پای این آتلیه ها به دادگاه کشیده نمی شود. شرب خمر جرم است و مجازات شرب خمر در ملا عام شلاق است. اما از آن جایی که معمولا شرب خمر در مجالس خصوصی هست، نمی شود به همه مشروب خوران شلاق زد؛ چون شرایط قانونی صدور حکم وجود ندارد. از این ها گذشته اثبات جرم و صدور حکم متناسب با جرم فرایند دقیق و پیچیده ای دارد. مثلا حد زنای غیرمحصنه(رابطه جنسی نامشروعی که هیچ یک از طرفین متاهل نیستند) 100 ضربه شلاق هست. احتمالا همین حالا در ذهن شما هم مثل من اسم چند نفر مجرم وجود دارد که اصلا بازداشت نشده اند چه برسد به شلاق. علت این امر همان شرایط وقوع جرم و اثبات آن است. برای این که کسی به جرم زنا 100 ضربه شلاق بخورد باید 4 شاهد عادل شهادت بدهند که دقیقا ورود طناب به چاه را دیده اند! در نتیجه حتی اگر کسی به جرم زنا شکایت شود و فیلم آن هم منتشر شود لزوما مجازات 100 ضربه شلاق بر او محقق نخواهد شد. در رابطه به سایر جرایم هم همین فضا حاکم است. بسیاری از خلافکاران عرصه اقتصادی افراد زیرکی هستند که تا حد ممکن رد خود را از بین می برند. در نتیجه وقتی مثلا برای فلان اختلاس 12 سال حبس حکم می شود ارتباطی به رفاقت قاضی و مجرم ندارد بلکه فقط به این اندازه جرم او در دادگاه قابل اثبات بوده است.
اما در مورد احکامی مثل محاربه یا جرائم امنیتی معمولا شرایط اثبات به راحتی فراهم است. کسی که با سلاح سرد یا گرم در خیابان وارد درگیری شده نمی تواند مانند یک مجرم اقتصادی به راحتی رد پای خودش را پاک کند. هم عظمت جرم از بین بردن امنیت جامعه و هم شیوه اثبات و مصادیق آن به نحوی است که صدور حکم برای این افراد از پیچیدگی کم تری برخوردار است.
این بخش هم در همین جا به پایان می رسد. باز هم اگر مواردی بود سعی می کنم مطرح کنم.