فرض کنید به تازگی یک سیستم نرم افزاری در سازمانتان تهیه کردهاید و قصد دارید کارکنانتان را تشویق به مشارکت در پیادهسازی سیستم جدید و ورود اطلاعات به آن کنید. به نظرتان چطور میتوانیم از قدرت عادتها استفاده کنیم و کارمندان را به مشارکت بیشتر در پیشبرد این پروژه تشویق کنیم؟
کتاب قدرت عادت (The Power Of Habit) ترکیبی از تحقیقات علمی و اجتماعی شامل چکیدهی صدها پژوهش دانشگاهی، مصاحبه با بیش از سیصد دانشمند، مدیر و تحقیقات انجامشده در دهها شرکت و سازمان است که حدود 62 هفته در لیست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار گرفته بود. چارلز داهیگ، نویسنده و گزارشگر معروف، در کتاب قدرت عادت، در این کتاب به طور مشخص بر انتخابهایی تمرکز دارد که همهی ما زمانی آگاهانه برمیگزینیم و سپس بدون آنکه به آنها فکر کنیم، هر روز انجامشان میدهیم تا در نهایت به عادتها تبدیل شوند. حال ما با درک اینکه چگونه این اتفاق میافتد، میتوانیم آن الگوها را هرطور که میخواهیم بازسازی کنیم.
همهی ما در نقطهای از زمان آگاهانه تصمیم گرفتهایم چقدر بخوریم، چقدر بخوابیم، وقتی از خواب بیدار شدیم ابتدا چه کاری انجام دهیم، چه وقت پیادهروی کنیم و غیره.
کتاب «قدرت عادتـها» بهترین شیوهها و نکات عملی را برای ایجاد عادتهای بهتر به منظور بهبود بهرهوری و افزایش کارایی ارائه میدهد. درسهایی که در این کتاب میباشند، اگر توسط مدیران کسب و کار به کار گرفته شوند میتوانند تاثیرات به سزایی در کسب و کار آنها داشته باشند.
تغییر شاید آسان و سریع نباشد، اما با صرف زمان و تلاش، تقریبا هر عادتی را میتوان تغییر داد.
قبل از هرچیز، چارچوبی که توسط داهیگ برای ایجاد عادتهای بهتر ایجاد شده است را با هم مرور میکنیم:
1- روتینها را کشف کنید.
2- موفقیتها را هر چند کوچک تشویق کنید.
3- نشانه ها را مشخص کنید و آنها را حذف کنید.
4- یک برنامه برای خود ایجاد کنید.
«شما میتوانید با برنامه ریزی برای نشانه ها و انتخاب رفتاری که نتیجه مورد نظر شما را به همراه داشته باشد، رویه های بهتری را ایجاد کنید.» - داهیگ
بهترین راه برای ایجاد یک عادت جدید این است که عادت موجود را با عادتی دیگر جایگزین کنید.
به طور مثال فرض کنیم شما سیگار می کشید و قصد دارید که آن را ترک کنید. اگر سیگار را با انتخاب سالمتری جایگزین نکنید، احتمالاً در حذف سیگار از زندگیتان موفق نخواهید شد.اگر در زمان استراحت زمان کار برای سیگار کشیدن به بیرون میروید بهتر آن است که این روال را با بیرون رفتن، نوشیدن قهوه و پیاده روی به مدت 10 دقیقه جایگزین کنید. کلید در شناسایی روال است.
همین مفهوم را می توان برای هر عادت دیگری به کار برد. با جایگزینی یک عادت، این عادت هنوز وجود دارد، فقط با گزینه سالمتر و بهتری برای شما جایگزین شده است.
«قدرت عادت» به ما میآموزد که اگر میخواهید کارکنان تغییری را بپذیرند، ساده تر خواهد بود تا آن کار را هر روز تنها کمی متفاوت تر از قبل کنید. برای تغییر کامل آن عادت و ایجاد عادت جدید تنها کافی است تا روزانه کمی تغییر در انجام فعالیت فعلی ایجاد کنید.
در مورد مثال سیستم نرمافزاری، دادههایی که میتوانند بهطور خودکار جمعآوری شوند را برای سیستم تعریف کنید و برای سایر دادههایی که باید به صورت دستی وارد شوند، کارکنان را تشویق به کار با نرمافزار کنید. درنتیجه زمان و انرژی کمتری صرف ثبت و ضبط اطلاعات میشود. پرسنل شما همچنان زمان کافی جهت صرف انجام کاری با ارزش افزوده بالاتر همانند تولید بیشتر، راه اندازی ماشینآلات و بهبود فرآیندها در اختیار دارند. زمان شروع یا پایان کار، در سیستم به طور خودکار جمعآوری میشود یا تنها تعدادی داده محدوده در کامپیوتر تایپ میشوند. در نهایت عادت جمعآوری دادهها یا عادت ورود اطلاعات در نرم افزار جدید در سازمان شما به مرور ایجاد خواهد شد.
انجام هر کاری بهتر از هیچ کاری نکردن است، حتی اگر در ابتدا شکست بخورید. هرگز زمان مناسبی برای اصلاح عادات و رفتارها وجود نخواهد داشت. شما فقط باید دست به کار شوید، ابتکار عمل را به دست بگیرید و شروع کنید.
داهیگ دریافت که ایجاد تغییر رفتار 30 روز طول به طول می انجامد. اگر در کسب و کار، در هر هفته 5 روز کاری در نظر بگیریم، بنابراین، آنچه در زندگی شخصی 30 روز یا تقریباً 4 هفته طول می کشد، در دنیای حرفه ای حدود 6 هفته طول می کشد.
در نظر داشته باشید که یادگیری یک عادت، زمانی که آن را به طور مکرر انجام نمی دهید، سخت تر است. مثلا اگر پرسنل شما فقط 1 داده در ساعت یا در هر شیفت را وارد میکنند، ممکن است ایجاد این عادت بیشتر از زمانی طول بکشد که هر 10 دقیقه یک بار آن داده را وارد میکنند.
پاداش دادن به موفقیت های کوچک یک راه فوقالعاده برای تست فرایند هستند.
اگر بخواهیم همه چیز را به یکباره تغییر دهید، این فرآیند بدون شک شما و کارکنانتان را تحت فشار قرار داده و ناامیدتان خواهد کرد.
کوچک شروع کنید، بزرگ فکر کنید، سریع حرکت کنید.
در عوض، برای شروع فقط باید 1 یا 2 کار را انجام دهید. شما آنقدر کوچک شروع می کنید که مطمئن باشید می توانید موفق شوید. این احساس موفقیت همان «پاداش» است. این فرآیند را ادامه دهید و موفقیت کوچک جدیدی را رقم بزنید. در نتیجه، شما در حال ساختن فرهنگی از پیروزیها و موفقیتهای کوچک هستید که در نهایت منجر به عادتها و رفتارهای مثبت و جدیدی می شوند.
مدیریت نقش بزرگی در تغییر عادت در یک کسب و کار دارد. همانطور گفته شد، تقریباً 6 هفته طول می کشد تا یک عادت ایجاد شود. در طی این 6 هفته مدیریت باید توجه دقیقی به نحوه ورود داده ها در سیستم نرم افزاری داشته باشد. احتمال میرود که در پایان این دوره، ورود داده ها پایدارتر و منظمترخواهد بود.
به عنوان یک مدیر، هر روز به گزارش های هر پرسنل نگاه کنید. مطمئن شوید که همه چیز خوب به نظر می رسد، و شمارش دقیق است. به سالن تولید یا اتاق پرسنل رفته و با کارکنانتان صحبت کنید تا ببینید برنامه تغییر چگونه پیش میرود. آیا آنها مشکل یا سوالی دارند؟ آیا برنامه به درستی اجرا میشود؟
در این فرآیند از پرسنل خود حمایت کنید.
نکته دیگری که بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که سرپرستان و مدیران باید با برقراری ارتباط به افراد کمک کنند تا عادات مد نظر را تغییر دهند. به کارمندان خود کمک کنید تا درک کنند که این تغییرات به نفع خود آنها میباشد و کار جدید تنها کمی با کار قبلی که انجام میدادند متفاوت است.
در نظر داشتن این نکته مهم است که آنها نه تنها عادتها را تغییر میدهند، بلکه همزمان در حال یادگرفتن چیز جدیدی همزمان با انجام کارهای محوله هستند. سادهسازی فرآیند تا حد امکان، کلید موفقیت است.
عادات خوب اساسی باعث ایجاد عادات خوب دیگر می شود. قرار نیست از اول همه چیز خوب پیش برود، اما اگر در هر بار شروع به تغییر یک عادت کنید به مرور عادتهای اساسی نیز تغییر خواهند کرد.
داهیگ توضیح میدهد که عادتهای اساسی با ایجاد ساختارهای جدید به شکوفایی عادات دیگر کمک میکنند و فرهنگی را ایجاد میکنند که در آن تغییر مسری میشود. پیروزی های کوچک با استفاده از مزایای کوچکی که دارند الگوهایی ایجاد میکنند که افراد را متقاعد میسازند که دستاوردهای بزرگتر نیز در دسترس هستند.
درسهای فوق حلقه ایجاد عادت را تشکیل میدهند. روالها را بشناسید، موفقیتها را پاداش دهید، نشانهها را شناسایی کنید و یک برنامه داشته باشید. این امر نه تنها در تغییر عادت شخصی بلکه در تغییر عادات و فرهنگ سازمانی نیز به موفقیت منجر خواهد شد. با تشویق و حمایت کارکنان زمانی که عادت جدیدی را ایجاد میکنند یا عادتی را تغییر میدهند، این خودشان هستند که ابتکار عمل را بدست خواهند گرفت.
گاهی اوقات تغییر زمان زیادی میبرد. گاهی اوقات نیاز به آزمایشات و شکستهای مکرر دارد. اما هنگامی که درک کردید که فرآیند تشکیل یک عادت چگونه عمل میکند، بر آن غلبه پیدا خواهید کرد.
شما در سازمانتان برای ایجاد عادتهای جدید در پرسنل چه اقدامات دیگری را انجام میدهید؟
منبع: https://gomingo.io/what-we-learned-from-the-power-of-habit-to-encourage-employee-engagement/