شایان میرصمدی
شایان میرصمدی
خواندن ۸ دقیقه·۳ سال پیش

کارآفرینی، شغل یا رسالت فردی

سلام من شایانم امروز میخوام راجب این موضوع بنویسم که کارآفرینی چیه؟ شغل یا رسالت فردی؟ چه چیزی کارآفرینان بزرگ را از دیگران متمایز میکنه؟ آیا صرف انگیزه دستیابی به پول و ثروت برای موفقیت در کارآفرینی کافیه؟ کارآفرینان بزرگ چه نگاهی به کارشون دارن؟ چه چیزی باعث شده که اونها بتونن در سخت‌ترین شرایط به تلاششون ادامه بدن؟ چی باعث شده اونها بتونن تاثیری ماندگار در دنیا بذارن؟

کارآفرینی
کارآفرینی


هر کاری کارآفرینی نیست

اگه تو خیابون از مردم بپرسید که کارآفرینی چیه اغلب اونا پاسخ‌های اشتباهی به شما میدن. بیشتر افراد فکر میکنن کارآفرینی یعنی اینکه یه کسب و کاری راه بندازی. برخی هم کارآفرینی رو همون مدیریت میدونن. و بعضی هم اون رو با اشتغال‌زایی اشتباه میگیرن.

کسب و کار یعنی هر جور فعالیتی که محصول یا خدماتی رو ارائه میده تا موجب کسب درآمد و سود بشه اما کارآفرینی چیز دیگه‌ای هست.

کارآفرینی مدیریت هم نیست و تفاوت زیادی بین یک مدیر با کارآفرین وجود داره. اما به طور کلی میتونیم بگیم که هر کارآفرینی میتونه مدیر خوبی هم باشه اما هر مدیری الزاما یک کارآفرین نیست.

اشتغال‌زایی هم یعنی اینکه یه شغلی ایجاد شده و حالا برای اون دنبال نیروی کار هستیم. اما کارآفرینی متفاوت از اشتغال‌زایی هست.

پس کارآفرینی چیه؟

واسه کارآفرینی تعریف‌های مختلفی ارائه شده که در ادامه سه مورد شاخص رو بررسی میکنیم.

کارآفرینی یعنی آفریدن چیزی ارزشمند

برخی کارآفرینی رو به عنوان آفریدن یه چیز با ارزش تعریف کردن. چیز ارزشمندی که با صرف زمان و تلاش و همراه با ریسک و خطر خلق شده و منجر به کسب رضایت و استقلال مالی میشه.

خلق ارزش
خلق ارزش

کارآفرینی یعنی ایجاد نوآوری

در این تعریف بر نوآوری تاکید میشه و کارآفرینی یعنی اینکه بتونیم یه کالا یا خدمت جدید، یه روش جدید در تولید یا خدمت، یا یه بازار جدید، یا منابع جدیدی رو در کسب و کار ایجاد کنیم.

کارآفرینی یعنی یک سبک زندگی

این تعریف، تعریفی متفاوت از دو مورد قبلی هست و کارآفرینی رو چیزی فراتر از شغل و حرفه و به عنوان یه سبک و روش زندگی در نظر میگیره که در اون عناصری مثل خلاقیت و نوآوری، ریسک‌پذیری، اشتیاق به کار، ایجاد ارزش و آرمان‌گرایی اهمیت زیادی دارن.

کارآفرین به کی میگن؟

با توجه به تعریف‌هایی که از کارآفرینی کردیم میتونیم بگیم که یک کارآفرین کسی هست که یه ارزش جدید یا نوآوری ایجاد میکنه و ریسک‌هایی رو متحمل میشه و از موفقیت و رضایتی که کسب میکنه لذت میبره. کارآفرین معمولا به عنوان یه مبتکر، منبع ایده‌ها، کالاها، خدمات و کسب و کار یا رویه‌های جدید دیده میشه.

کارآفرینان با استفاده از مهارت‌ها و ابتکارات لازم برای پیش‌بینی نیازها و ارائه ایده‌های خوب و جدید به بازار، نقش کلیدی در شکوفایی هر اقتصادی ایفا میکنن.

یه کارآفرین در پی پذیرش ریسک‌های ایجاد یک ارزش در قالب یک استارت آپ است که با سود، شهرت و فرصت‌های رشد مستمر پاداش می‌گیره.

دو نگاه به کارآفرینی: شغل یا رسالت فردی

با وجود تعریف‌هایی که از کارآفرینی مطرح کردیم، میتونیم بگیم که دو نگرش عمده به کارآفرینی وجود داره.

  • یکی کارآفرینی رو صرفا به عنوان یه شغل و حرفه میبینه که باید از اون کسب درآمد و سود کرد: شغل کارآفرینی.
  • نگاه دوم که به تعریف کارآفرینی به عنوان یک سبک زندگی نزدیک هست، اون رو به عنوان یه ماموریت و رسالت شخصی در زندگی میبینه و سود و زیان براش در درجه دوم قرار داره: رسالت فردی کارآفرینی.

کارآفرینی به عنوان شغل با کارآفرینی به عنوان رسالت فردی، دو نگاه کاملا متفاوتن و انتخاب هر کدوم از اونها کیفیت متفاوتی به کسب و کارهای نوپا میده که در ادامه این دو نگرش مختلف رو بررسی میکنیم.

کارآفرینی به عنوان شغل

در این نگرش، کارآفرینی صرفا به عنوان یه شغل و حرفه دیده میشه و هدف شما به عنوان یک کارآفرین اینه که با پیدا کردن فرصت‌ها و مشکلات، برای اونها راه حل ارائه بدید و به درآمد و سود برسین.

در شغل کارآفرینی یا نگرش کارآفرینی به عنوان شغل، کارآفرینی مثل ابزاریه که شما برای کسب درآمد و موفقیت مالی از اون استفاده میکنین و معنایی بیشتر از این برای شما نداره. در این نگاه شما ماموریت یا رسالت فردی خاصی برای خودتون قائل نیستین و قرار نیست تحول خاصی ایجاد کنین یا تاثیر مهمی بذارین. اولویت اصلی شما کسب درآمد و سود بیشتر هست و موضوع فعالیت برای شما چندان مهم نیست و اهمیتی نداره که آیا به اون فعالیت علاقه دارین یا نه.

پس در مورد کارآفرینی به عنوان شغل به طور خلاصه میشه گفت که:

  • · هدف، صرفا کسب درآمد و سود هست.
  • · موضوع فعالیت مهم نیست.
  • · علاقه و اشتیاق اهمیت نداره.
  • · رسالت و ماموریت شخصی نداره.

کارآفرینی به عنوان رسالت فردی

در این نگاه، کارآفرینی دارای معنایی بسیار وسیع‌تر از یک فعالیت اقتصادی و کسب درآمد و سوده. در رسالت فردی کارآفرینی، فرد کارآفرین اشتیاق و علاقه زیادی به موضوع فعالیتش داره و برای خودش یک ماموریت و رسالت قائل هست و میخواد تاثیر ماندگاری از خودش به یادگار بذاره. اما رسالت فردی یعنی چی و چه تفاوتی با هدف و علاقه داره؟

رسالت فردی یعنی چه؟

به رسالت فردی (Personal Mission) با عبارات مختلفی اشاره شده از جمله: طرح الهی، غایت حیات، ماموریت زندگی، ستاره شمالی، رمز روح، دارما و ...

رسالت فردی
رسالت فردی

به طور کلی منظور از رسالت فردی این هست که هر کدوم از ما برای انجام ماموریت و کار خاصی ساخته شدیم و قراره که به سهم خودمون تاثیر خاصی رو دنیا بذاریم.

رسالت فردی با هدف متفاوت هست. اهداف جایی هستن که ما به سوی اونها حرکت میکنیم و وقتی بهشون رسیدیم دیگه کار تموم میشه. اما رسالت فردی مثله قطب‌نمایی مسیر و جهت زندگی ما را مشخص میکنه. رسالت فردی، بی‌نهایتی مستمر و مستقل از زمان هست که تنها جهت را نشون میده و فقط میشه با آن هم‌سو شد. ما اهداف خود را تعیین می‌کنیم ولی رسالتمون رو باید کشف کنیم.

برای کشف رسالت فردی باید در اعماق وجود خودمون کاوش کنیم و به این سوال پاسخ بدیم که هدف از آفرینش ما چه بوده و برای چه مقصودی به این جهان آمده‌ایم؟

رابطه رسالت فردی با علایق و استعدادها

علایق اصیل ما با استعدادهای ذاتیمون سازگار و همسو هستن و خود این علایق و استعدادها، سرنخ‌های خوبی برای کشف رسالت فردی هستند. در واقع این استعدادها یا اشتیاق و علاقه به کاری خاص، سمت و سوی ماموریت و رسالت فردی ما رو مشخص میکنه. چون همون جور که مولوی گفته:

هر کسی را بهر کاری ساختند میل آن را در دلش انداختند
چرایی وجودیتو کشف کن
چرایی وجودیتو کشف کن

استعداد و علایق ذاتی در واقع ابزار و نیرویی برای به انجام رساندن رسالت فردی ماست. پس با شناخت استعدادها و علایق خود، سرنخی بسیار عالی برای کشف رسالت شخصی خود در دست خواهیم داشت.

رسالت فردی کارآفرینی و کار عاشقانه

کارآفرینی مسیر پرسنگلاخ و دشواریه و معمولا از هر صد استارتاپ یکی از اونا موفق میشه. پس لازم هست که آدم انگیزه زیادی داشته باشه تا بتونه به موانع مسیر کارآفرینی غلبه کنه. به همین دلیل هست که کارآفرینان بزرگ اینهمه روی انجام کاری که به اون علاقه داریم تاکید میکنن.

وقتی از استیو جابز پرسیدن که علت تبدیل شدنش به یک کارآفرین موفق چیست، او این طور جواب داد:

باید چیزی را پیدا کنید که به طور واقعی به آن علاقه و اشتیاق دارید چون موفق شدن در این مسیر دشوار است. من متقاعد شده‌ام که در حدود پنجاه درصد چیزی که کارآفرینان موفق را از غیرموفق‌ها جدا می‌کند پشتکار خالص است و شما وقتی بیشترین پشتکار را خواهید داشت که با تمام وجود عاشق کارتان باشید. من متقاعد شده‌ام که تنها چیزی که باعث می‌شد در سخت‌ترین شرایط همچنان به پیشرفت ادامه دهم این بود که عاشق کاری بودم که انجام می‌دادم.

از طرف دیگر وقتی عاشق کارمان باشیم آن کار برایمان مثل تفریح و سرگرمی میشه و حتی از سختی‌های اون هم لذت میبریم. و وقتی با این کارآفرینی عاشقانه، ارزش و خدمتی را به دیگران عرضه کنیم که در جهت رسالت فردی ما هست، در بالاترین مراتب رضایت درونی، خودشکوفایی و تعالی مادی و معنوی قرار میگیریم.

کارآفرینی به عنوان رسالت فردی یا کارآفرینی به عنوان شغل؟

مروری بر زندگی کارآفرینان بزرگ جهان نشون میده که اونها برای چیزی فراتر از پول و کسب درآمد تلاش میکردن. اونها کارآفرینی را نه به عنوان یک شغل و حرفه بلکه به عنوان رسالت فردی خودشون میدیدن.

استیو جابز
استیو جابز
استیو جابز این رسالت فردی کارآفرینی خودشو رو اینجوری بیان کرده: «بیاییم در این دنیا اثری ماندگار از خود به جای بگذاریم.»
جف بزوس
جف بزوس
رسالت فردی کارآفرینی جف بزوس این بود که مکانی درست کنه که مردم بتونن هر چیزی رو که لازم دارن به صورت آنلاین تهیه کنن. رسالت فردی کارآفرینی زاکربرگ این بود که مردم جهان رو باهم مرتبط کنه.
ایلان ماسک
ایلان ماسک
وقتی که از ایلان ماسک پرسیدن که چقدر ثروت داره، او جواب داد که نمی‌دونه و برای پول کار نمیکنه. او گفت خودش رو بیشتر یه مهندس میدونه تا یه سرمایه‌گذار و این علاقه‌اش به یافتن راه حل برای مشکلات فنی هست که باعث میشه هر روز از خواب بیدار بشه. او رسالت فردی کارآفرینی خودش رو ایجاد انقلابی در صنایع از خودروسازی تا اقامت در مریخ میدونه.

نتیجه اینکه هیچ کارآفرین بزرگی به کارفرینی به عنوان شغل و حرفه نگاه نمیکنه بلکه کارآفرینی رو رسالت فردی و ماموریت زندگی خودش میدونه.

رسالت فردیکارآفرینکارآفرینی
بنیانگذار گروه هوانوردی اسکایتو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید