در تاریخ پیچیدۀ ساکنان فلات ایران، عصراهن به مشابه دوران زمینه ساز ورود تمام فلات ایران به دوران تاریخی با محوریت اولین امپراتوری جهانی هخامنشی از اهمیت بسیاری برخوردار است.در طی این دوران تحولات بسیاری به واسطۀ شرایط اقلیمی و اقوام مهاجر صورت گرفت .درپی این تحولات ظهور اولین امپراتوری جهانی در فلات ایران را مشاهده می کنیم .
طبق بررسی های انجام شده در بخش های مختلف ایران و فلات ایران در راستای مطالعۀ عصرآهن اشیاء فلزی جنگی و غیرجنگی مثل زیورآلات، سفال های متنوع، اشیاء استخوانی بسیاری بدست آمده که هرکدام گستردگی مطالعاتی بسیاری دارند که مشابه این پیشرفت ها را می توان در تدفین، معماری و دیگر مباحث عصرآهن مشاهده کرد.
عصرآهن را می توان عصر تلاقی فرهنگ های مختلف (اقوام مهاجر، اقوام مهاجم و اقوام ساکن ) دانست هرچند که نامگذاری عصرآهن به معنای استفاده صرف از آهن و کنار گذاشتن دیگر مواد و کانی ها می باشد.با توجه به اینکه سیر تحول سلاح تا اندازه هایی در این دوره به تکامل نسبی نایل می شود. در یک نگاه سلاح های این عصر به دو دستۀ تدافعی و تهاجمی تقسیم می شوند که در رابطه با آن بیشتر توضیح خواهیم داد.
با توجه به موضوع اصلی این مقاله سعی گردیده به اشیاء فلزی و به صورت دقیق تر به جنگ افزار و سلاح های فلزی اشاره کرد و بررسی های انجام شده حول این محور می گردد. لازم به ذکر است قبل از این مقاله، فقط چند نمونۀ انگشت شمار در این راستا داریم که می توان به پایان نامۀ جناب آقای مقامت محمودی اشاره کرد. ناگفته نماند که اساتید برتر دیگری نیز در کتب مختلف خود به ابزارآلات و ادوات جنگی پرداخته اند.
در این راستا می توان به اشارات جناب آقای دکتر طلائی، سرکار خانم یانا مدودسکایا _ مدیر دپارتمان مطالعات شرق باستان آکادمی سن پطرزبورگ_ و دیگر اساتید اشاره کرد . البته اطلاعات ابزارهای جنگی در هر کدام از کتب این عزیزان فقط بخشی از مطلب اصلی را شامل می شود و بنده در این مقاله به جمع آوری تمامی این مطالب به صورت یکجا پرداخته ام و بمنظور ایجاد دسته بندی کلی در انواع سلاح ها صورت گرفته است. امید است مورد توجه و استفادۀ دیگر عزیزان قرار گیرد.
باوجود کامل شدن ابزارهای سنگی در جوامع دوران نوسنگی ایران (حدود 7000_4500ق.م) بهره دهی کارهای تولیدی کشاورزی و دامداری در سطح پایین مانده بود.در دوران مس سنگی (حدود4500_3000ق.م) با شروع ساخت ابزارهای فلزی دربخشهای وسیعی از فلات ایران دگرگونی ویژه ای در جوامع پیش از تاریخ صورت گرفت. به کار گرفتن ابزارهای فلزی تاثیر بسیاری روی روابط تولید و زندگی جوامع و بهروری نیروهای تولیدی گذاشت.
استفاده از ابزارهای فلزی تاثیرزیادی در پیشرفت کشاورزی و فعالیتهای مرتبط با ان داشت و کشاورزی به عنوان شاخه اصلی اقتصاد رفته رفته از وابستگی شدید به شرایط طبیعی رهایی پیدا کرد بطورمثال مهمترین ابزار کشاورزی که زمین را با آن شخم می زدند کج بیل سنگی بود که در این دوران تبدیل به کج بیل فلزی گردید.
پیشرفت های ابزار های فلزی در دامداری نیز موثر بود .همین امر باعث پیوند های متقابل بین جوامع کشاورز و دامدار و پیشرفت نیروهای تولیدی گردید. این روند رو به رشد در دوران بعدی یعنی دوران مفرغ (حدود3000_1500 ق.م)ادامه داشت .در این دوران مردم فلات ایران ذوب و ساختن ترکیبات مس و قلع را فرا گرفتند و از آن ها ابزارهای مفرغی ، دست افزار های فلزی و داس ساختند.
در دوران بعدی (حدود 1500_550 ق.م)فلزاتی از جمله آهن، مفرغ، نقره و طلا مورد استفاده قرار می گرفت . در میان این فلزات مختلف فلز آهن برای اولین بار در این دوره ظهور کرد و به همین علت این دوران را عصرآهن نامیده اند.این ابزارهای جدید و مقاوم از آهن و نیز استفاده وسیع از حیوانات بارکش عوامل اصلی بهره وری کار در عصرآهن بودند.زیرا این ابزارهای جدید به کامل شدن ابزارهای قدیمی کمک نمود.ذوب و عمل آوردن دیگر فلزات وآهن همگی به افزارهای ویژۀ خود نیاز داشتند.درنتیجۀ دستیابی به آهن، گروهی از مردم مهارتهای خاصی در ساختن ابزار و وسایل آهنی کسب کردند و در اجتماع مشخص شدند.به این ترتیب بود که صنعتگران حرفه ای از درون جوامع عصرآهن سربرآوردند.
ذوب فلزات (آهن، مفرغ و نقره) و تولید افزارها، زیورآلات فلزی، سفالگری و شاید بافندگی نخستین رشته های صنایع غیرخانگی بودند که در این دوران حرفه ای شدند.
تاکنون نمونه معادن اولیه مورد استفاده جهت تولید آهن شناسایی نشده است و یافته های موجود در مورد احیاء این فلز در اوایل عصرآهن نیز مبهم می باشند. تنها مدارک مستند مربوط به منطقه ای به نام گلجیس در امتداد ساحل دریای سیاه در کشور گرجستان قرار دارد که از لحاظ گاهنگاری مربوط به اوایل عصرآهن می باشد. درارتباط با کوره های اولیه احیاء آهن که در ارمنستان کشف شده، متاسفانه تاکنون نه تاریخ دقیقی و نه طرح بازسازی شدۀ درستی منتشر شده است. به نظر می رسد قدمت آنها به قرن 12 پ.م برسد. درمورد فلزگری مرحلۀ استفاده از آهن در مقادیر محدود استفاده از آهن در مقادیر محدود، تاکنون هیچگونه یافته ای به دست نیامده است. متاسفانه وضعیت ایران صرفنظر از قطعه آهن شهابی بدست آمده از سیلکII ، بسیار مبهم است. بعد از آن طبق اسناد مکتوب اواخر هزاره سوم پ.م، می توان به یک خنجر آهنی ساخته شده در انشان اشاره کرد.
اینطور بنظر می رسد که تکنولوژی فلزگری عصرآهن I به شکل یک پیش درآمد بومی برای تولید صنعتی آهن، در دورۀ آهن II عمل می کند.باوجود اینکه پیشرفت فلزکاری عصرآهن در عصرآهن II قابل مشاهده است بازهم شاهد کمیاب بودن داده های مطمئن اشیاء آهنی هستیم.در عصرآهنI وضعیت ایده آلی را برای شیوع نسبتاً سریع تکنولوژی آهن بعد ازاقتباس اولیه آن داریم مانند اشیاء بدست آمده از مارلیک از جمله تیغۀ آهنی یک خنجر با یک دسته مفرغی، یک سرنیزه و یک درفش.در عصرآهنII حداقل در مراکز مهم شهری شرایط تولید آهن بطور مشخصی تغییر کرد و تولید انبوه آهن در همه جا گسترش یافت که می توان به یکی از محوطه های مهم عصرآهن ایران یعنی تپه حسنلو اشاره کرد .اشیاء آهنی این تپه یکی از مهمترین مجموعه های بدست آمده می باشند. بیش از دو هزار شی آهنی منحصر به فرد در جریان کاوش های این محل بدست آمده است که بیشتر آنها مربوط به طبقۀ ویران شده در روی تپه مرتفع می باشد که آنها به 800ق.م می رسد. فرم و تزئینات منحصر به فردی که از حسنلو بدست آمده نشان می دهد که تولید آهن در این محوطه به صورت محلی انجام می شده است . در قرن 9ق.م بتدریج آهن جانشین مفرغ شده و تنوع فراوان موارد استفاده از آهن نشاندهندۀ این موضوع است .مطالعاتی که برروی گونه های ابزاری صورت گرفته نشان می دهد که از آهن بیشتر برای ساخت سلاح ها و ابزارها استفاده شده است.
البته می توان افزایش یکنواخت تولید آهن را در غرب ایران از طریق آثار مکشوفه از قبرستان های غرب لرستان به وضوح مشاهده کرد .در این قبرستان ها قبور عصرآهنI واقعا فاقد اشیاء آهنی می باشند و در داخل قبور عصرآهنII اشیاء آهنی مانند دستبند، خنجر و سرنیزه بدست می آید.در حالیکه در درون قبور عصرآهنIII انبوهی از اشیاء پیشرفته قرار دارد.
در تپه گیانI نیز حدود 23% اشیاء فلزی بدست آمده آهنی بودند و اشیاء آهنی آن بسیار کمیاب می باشند.در تپه باباجان ابزارآلات متنوعی یافت شده که به نیمۀ اول قرن ق.م برمیگردد و شاهد حضور انبوه اشیاء آهنی می باشیم که شامل تیغه های خنجر،سرپیکان ها و سرنیزه می شوند.
درمعبد سرخ دم لرستان در داخل آثار متعلق به قرون 10_9ق.م اشیاء آهنی مکشوفه چهار برابر می شوند.
می توان گفت ظهور اولین شکل های آهن گاهی اوقات به عنوان یک محصول فرعی کوره های مس و سرب مشاهده می شود. همچنین می توان به استفادۀ عمدی یا سهوی از اکسیدهای آهن اشاره کرد.
باید در نظر گرفت که استفاده از آهن در مراحل اولیه ظهور این فلز برای تزئین اشیاء مفرغی و ساخت اشیاء دو فلزی نشان دهندۀ ارتباط تنگاتنگ فلزگری مس _ آهن و فراهم کنندۀ زمینۀ مناسبی برای تولید انبوه اشیاء آهنی بوده است.
تاریخچۀ مطالعات عصرآهن
تاریخچۀ مطالعه دربارۀ عصرآهن ایران به دو دورۀ متمایز ولی وابسته به هم تقسیم می شود:
1. دورۀ اول از آغاز فعالیتهای باستان شناسی در ایران تا سال 1957 که به دورۀ انباشت داده های باستان شناسی عصرآهن معروف گردیده است و در نتیجۀ فعالیت های انفرادی گریشمن بوده است.
2. دورۀ دوم از سال 1957 شروع شده و تا اواخر دهۀ هشتاد میلادی ادامه پیدا می کند. برخلاف دورۀ اول مطالعات هدفدار شده و حفاری های باستان شناسی در محوطه های عصرآهن صورت گرفته است .
در همین راستا می توان تاریخچۀ مطالعات عصرآهن را به زبان دیگری نیز بیان کرد:
1. مرحلۀ اول شامل دوره ای که تا میانۀ دهۀ پنجاه پیش می آید (از آغاز فعالیت های باستانشناختی در ایران تا سال 1957). این مرحله دورۀ طولانی از انباشت آثاری بود که به لطف فعالیت های فردی باستان شناسان به خودی خود رشد یافت. این مطالعات نقش مهمی در حل مسائل تاریخ مردم ایران و هندواروپایی ایفا کرد.
2. مرحلۀ دوم از سال 1957 آغاز و تا چندی پیش ادامه داشت . در این مرحله با پروژه های عظیمی چون حسنلو روبرو هستیم.بخش مهمی از حفاری های این مرحله به مطالعۀ محوطه های عصرآهن اختصاص یافته است. در گورستان ها و استقرارگاه ها به مطالعۀ مسئلۀ تکوین تاریخ و فرهنگ منحصر به فرد ایرانی پرداخته شدو پرده از فرهنگ مادی ایرانیان و زمان ورود آن به فلات ایران برداشته شد.
قبل از سال 1930 فرانسوی ها تنها گروهی بودند که حق حفاری باستان شناسی در ایران را داشتند.در سال های 32_1931 گروه باستان شناسی آمریکایی حفاری هایی در تپه حصار و تورنگ تپه آغاز کردند. در سال 1933 گروه باستان شناسی سوئدی حفاری در شاه تپه را آغاز نمودند.
درسال های 35_1934 و 38_1937 در درۀ رومیشگان و سیمره گروه آمریکایی به سرپرستی اشمیت حفاری کردند. در سا ل های 36_1935 اورل استاین در غرب ایران پژوهش هایی انجام داد. لازم به ذکر می باشد که در پی فعالیت های نسبتاً وسیع در دهۀ سی، در طی جنگ جهانی دوم و سال های پس از جنگ، کاهش چشمگیری در فعالیت هایباستان شناسی ایران بوجود آمد.
در 1947 ادارۀ باستان شناسی ایران حفاری در تپۀ حسنلو را به سرپرستی محمود راد و علی حاکمی به راه انداخت که متأسفانه اطلاعات ارائه شده دقیق نمی باشدکه علت این امر دقیق نبودن لایه نگاری وثبت توزیع یافته ها اعلام گردیده است. در سال 1950 این دو نفر حفریات مختصری در گنج تپه انجام دادند ولی لویی واندنبرگ در 1954 در همین تپه حفریات انجام داد که در هر دو دوره گورهایی با ظروف خاکستری_سیاه عصرآهنI یافت شد.
در سال 1957 رابرت دایسون در تپه حسنلو فعالیت های انجام داد که همزمان با حفاری استروناخ در پاسارگاد می باشد. در اواخر دهۀ پنجاه اطلاعات نسبتأ زیادی دربارۀ عصرآهن ایران جمع آوری شده بود. در سال 1961 در قالب پروژۀ حسنلومی توان به بررسی سطحی محوطه های شرق لرستان و کردستان توسط یانک اشاره کرد و همچنین اولین کارهای تحقیقاتی حفاری تپه گودین در منطقۀ ماد و کردستان که توسط خود یانک انجام شد .
در سال های 77_1967 به مدت 5 سال توسط استروناخ حفاری در نوشیجان تپه (دومین محل باستانی در منطقه ماد) انجام شد.همزمان می توان به حفاری تپه باباجان توسط گف _باستان شناس انگلیسی_ بین سا ل های 69_1966 اشاره کرد.
در سال 1972 تا اواخر دهۀ هشتاد حفاری هایی توسط گروه باستان شناسی بلژیکی به سرپرستی واندنبرگ در منطقۀ پشتکوه لرستان صورت گرفت.
در سال 1340 ادارۀ باستان شناسی ایران تصمیم گرفت حفاری و بررسی های خود را در سرتاسر کشور با هدف تکمیل نقشۀ باستان شناسی ایران آغاز کند.در سال 1346 محوطه های باستانی منطقۀ گیلان مورد شناسایی قرار گرفت و در این حین فرهنگی مشابه فرهنگ مارلیک مشاهده شد.
در سال های 71_1969 گورستان بزرگ قیطریه تهران حفاری گردید.در سال های 67_1965 دایسون و کایلریانک تاریخ هایی برای دوره های عصرآهنII و III پیشنهاد کردند.
در سال های 1960 ، 1964 و1968 حفاری های گروه ژاپنی در قبرستان قلعه کوتی، شاه پیر و حلیمه جان ( منطقه گیلان ) صورت گرفت که براساس مشابهت های جنگ افزارهای آهنی این مناطق و منطقۀ قفقاز و سیلک B می توان قبرستان های پیدا شده توسط این گروه را در قرن 9و8ق.م تاریخگذاری کرد.
از سال 1348 موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران به سرپرستی نگهبان کار حفاری دشت قزوین را به عهده گرفت. در سال 1355 با حفاری تپه سگزآباد توسط ایشان طبقات استقرایر عصرآهن لایه نگاری گردید.
دوران عصرآهن حدود 1500_550ق.م را شامل می شود که به سه دوره تقسیم می گردد:
1. عصر آهنI 1500_1200ق.م
2. عصرآهنII 1200_800 ق.م
3. عصرآهنIII 800_550 ق.م
اخیرأ لوین عصرآهن IV را که شامل دوران تاریخی هخامنشی و اوایل پارت می باشد اضافه کرده است.
محوطه های عصرآهن ایران در یک نگاه براساس تقسیم بندی جغرافیایی در چهار طبقۀ عمده قرارمی دهیم که به شرح زیر می باشند:
1. محوطه های شمال ( املش، مارلیک،خوروین و کلورز )
2. محوطه های شمال غرب ( گوی تپه، دین خواه تپه، حاجی فیروز، حسنلو، زیویه، تپه هفتوان، یانیق تپه، کردلرتپه و بیجار )
3. محوطه های غرب ( شامل منطقۀ لرستان و کرمانشاه مثل گودین، گوران، گیان و باباجان)
4. محوطه های فلات مرکزی ( شامل دشت قزوین : زاغه، سگزآباد، قبرستان های سیلک A و B ، قبرستان های قیطریۀ تهران .
ذوب و عمل آوری آهن برخلاف دیگر فلزات رایج ( مس و مفرغ ) پیچیدگی های فنی ویژه ای دارد که آن را از فلزات دیگر متمایز میکند که به دو دلیل می باشد:
1. نقطۀ ذوب سنگ آهن از نقطۀ ذوب دیگر سنگ های معدنی بسیار بیشتر است.
2. نحوۀ تولید و عمل آوری آهن مشکل تر و پر هزینه تر از دیگر فلزات است.
آهن در کوره های معمولی و با سوخت کم استحصال نمی گردد و کوره های ذوب آهن باید بلند بوده، امکان تولید درجه حرارت بالا را داشته باشند. از این رو سوخت مصرفی این کوره ها باید زیاد باشد.
اشیاء فلزی عصرآهن به خصوص درعصرآهن I از جنس مفرغ ساخته می شدند و از آهن بیشتر برای زیورآلات استفاده می شده است که از گورستان ها و سایر محوطه های باستانی یافت گردیده است. البته در موزه ها و مجموعه های شخصی هم اشیاء مفرغی فراوان از جمله خنجرها، تبرها، سرپیکان ها و سرنیزه ها وجود دارد که به صورت اتفاقی یا در حفاری های غیرمجاز کشف شده است.
فلزگری نیز مشابه سفالگری از بخش های مهم فناوری و فنون دوران های پیش ازتاریخ به ویژه عصرآهن محسوب می شود. یکی از تحولات فناورانۀ عصرآهن ایران ظهور فلز نویافته ( آهن ) در بعضی از محوطه های عصرآهن در حدود اواسط هزارۀ دوم ق.م است. داده های مرتبط با آهن، به ویژه درمرحلۀ اولیۀ پیداش آن، اندک و ناچیز اما بیانگر شناخت و آشنایی با خواص آن در بخشهایی از فلات ایران است. شواهد موجود از عصرآهنII نشان می دهند که استفاده از آهن برای ساخت ابزارهای مقاوم فلزی در بیشتر جوامع این دوران رایج بوده و در این راستا مراکزی برای تولید ابزارهای آهنی به وجود آمده بود.
همینطور که به وضوح مشخص است انسان در کنار سه اصل اساسی ( مسکن،غذا و پوشاک ) و شاید جهت برآورده کردن نیازهای غذایی و پوشاک خود از زمانی که وارد اقتصاد معیشتی (نوسنگی) شد به دشت رو آورد و برای این منظور ساخت سلاح های تدافعی و تهاجمی را آغاز کرد و برای حفظ جان خود در مقابل عوامل بیرونی چاره ای جز مجهز شدن به وسائل تهاجمی و دفاع نداشت. البته می توان گفت سلاح پیش از آنکه جهت حفظ جانش به کار رود جهت شکار به کار رفته و بعلاوه می تواند جنبۀ دفاعی نیز داشته باشد. همین نیاز بشر را می توان در اعصار سنگ در ساخت تیغه های سنگی و یا دیگر ابزارهای ساده و ابتدایی از سنگ یا چوب مشاهده کرد.
جنگ های اقوام اورارتویی، سکایی، آشوری، گوتی و بابلی باهم در داخل فلات ایران نشان دهندۀ فرآیند جنگ و تعقیب همدیگر را از یک طرف و حفظ موقعیت و تثبیت خود را از طرف دیگر می باشد. در چنین شرایطی نقش شکار حیوانات و گذراندن زندگی روزمره و دفاع انسان از خود در مقابل حیوانات درنده نسبت به دوران قبل کاهش یافته و در عوض انگیزۀ فتح و کشورگشایی و افزایش مالکیت و حاکمیت جای آن را گرفته است. یکی دیگر از کاربرد سلاح ها استفاده از آن ها در مراسم آئینی، تدفینی و دین بوده که اعتقاد عمیق انسان آن زمان به پیروز شدن با سلاح را نشان می دهد.
سلاح های عصرآهن و ماقبل آن و متعلقات مربوط به آن ها همه از فلز ساخته شده اند که پایدار باقی بمانند. البته نمی توان گفت عصرآهن به این منظور است که تمامی ابزارها و آلات جنگی یا غیرجنگی در این عصر از آهن ساخته شده است . همچنین استفاده عمومی از آهن هم در جنگ و هم در فلاحت، وضع تجارت را آغاز هزاره اول ق.م تغییرداد. از دیگر نوآوری های فنی در عرصۀ استفاده از ورقه های فلزی ساخت تیردان و سینه بند است و در نهایت سپر و کلاهخود است. ابزارهای عمده تولید کشاورزی از جمله داس ها از آهن ساخته می شدند.
دولت های قدرتمند منطقه ازجمله امپراتوری آشور در بین النهرین درصدد دستیابی هرچه بیشتر به این فلز بودند.بدون استفاده از آهن ارابه های جنگی آنها کاربرد موثری در حملات ویرانگر به مناطق پیرامونی نداشتند.
بنابراین می توان نوآوری های فنی به وجود آمده در عرصۀ فلزگری عصرآهن را در ارتباط با نیازهای قدرت های سیاسی، اقتصادی و نظامی منطقه مورد توجه قرار داد.