ارتباط «من» با «خودم» چگونه است؟
چقدر خودم را میپذیرم؟
چقدر خودم را میشناسم؟
بایدهای ذهنی من چیست؟
چه زمانی افکارمنفی دارم؟
چه زمانی فاجعهسازی میکنم؟
از چه چیزهایی میترسم؟
از چه چیزهایی عصبانی میشوم؟
از چه چیزهایی غمگین میشوم؟
از چه چیزهایی خوشحال میشوم؟
آیا واکنشی رفتار میکنم؟
تند رفتار میکنم یا آرام؟
اغلب بعد از فکرکردن، تصمیم میگیرم یا قبل از آن؟
چگونه بین افکار، احساس و رفتارم تعامل برقرار میکنم؟
آیا زمانی برای تعامل با خودم، ایجاد میکنم؟
تعامل من با خودم مثبت است یا منفی؟
آیا به خودم گوشمیدهم؟
آیا برای خودم زمانکیفی دارم؟
خودگوییهای من با خودم چیست؟
با شرکت در کلاس فرزندپروری موسسه والد و کودک خلاق و نواندیش البرز تلاش میکنم با کودکانم تعاملمثبت داشته باشم.
حال چگونه این کار را انجام دهم، زمانیکه تعامل من با خودم مثبت نیست؟
من فکر میکنم اول نیاز دارم ارتباط سالم و عمیقی با خودم برقرار کنم.
آنگاه میتوانم این ارتباط را به همسر، کودکانم، دوستانم، همکارانم و... تعمیمدهم.
بنظرم نوع ارتباطی که من با خودم دارم بر روی ارتباطات من با اشیا، حیوانات و جهان نیز تاثیرگذار است.
من فکر میکنم، بنای ارتباطاتبیرونی بر روی ارتباطدرونی استوار است.
ارتباطدرونی مانند فونداسیون را برای ساختمان ارتباطاتبیرونی، ارزشی بنیادین دارد.
شما چطور فکر میکنید؟
با سپاس
شادی صفوی