شادی صفوی
شادی صفوی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

تنظیم سرعت

vitex-shp برگرفته از
vitex-shp برگرفته از


من چقدر به سریع بودن در زندگی نیاز دارم؟

آیا سرعت هر چه بیشتر باشد، بهتر است؟

آیا با سرعت زیاد همیشه برنده می شوم؟


باید برنده بودن

برگرفته از jobsofmaldives
برگرفته از jobsofmaldives


من نیاز دارم همیشه برنده شوم تا حالم خوب باشد.

من به "برنده بودن" نیازمدم مثل: اکسیژن، آب و غذا

نمی دانم چرا؟

فقط میدانم "باید برنده بودن" شدیدن در من هست و مرا کنترل می کند.

"بایدی" که بیش از آن چه نیازمندش باشم در ذهنم پر رنگ شده.

من فکر می کنم اندازه ای از "تمایل به پیروزی" برای پیشرفت، ضروری است اما آنچه مرا مجبور به برنده شدن در هر موقعیتی و به هر قیمتی می کند، آسیب زننده می شود.

هم برای خودم و هم برای دیگران

نهایت سرعت

برگرفته از fiercetelecom
برگرفته از fiercetelecom


این "باید" به سرعت وارد عمل می شود. زمان و مکان را نادیده می گیرد. از تمام دستورالعمل هایی که در حال آموزش آن هستم، پیشی می گیرد.

"رابطه" را خراب می کند و برنده می شود.

تکنیک اول ساختن هر رابطه ی سالمی، تکنیک "مطلقا ممنوع" است.

رابطه ی سالم با خود، همسر، فرزند، دوست، والدین و...

اما "باید برنده بودن" تاب درنگ ندارد و می بایست با نهایت سرعت برنده شود.


راه حل چیست؟

malibumakos برگرفته از
malibumakos برگرفته از


من به اکسیژن رسانی برای عملکرد صحیح مغزم نیاز دارم. قبل از آنکه فکر کنم که چه راهی بهتر است؟ من به فرصت "فکر کردن" نیاز دارم.

چطور می توانم مکث کنم؟ آنرا نیاموخته ام.

چطور می توانم در مقابل "باید ذهنی" بسیار قوی خودم، مانع ایجاد کنم؟

چطور می توانم اموج خروشان دریای ذهنم را آرام کنم؟


کند کردن ریتم زندگی

برگرفته از aftabnews
برگرفته از aftabnews


من فکر می کنم "کند کردن ریتم زندگی" شاید بتواند به من کمک کند.

چطور می توانم سرعت خودم را در زندگی کم کنم؟

هدف کاهش سرعت نیست. هدفم در نهایت، تنظیم سرعت است اما ابتدا نیاز دارم تغییر سرعت را تجربه کنم.


خرده عادت موثر، تنفس عمیق

برگرفته از مجله دلتا
برگرفته از مجله دلتا


من فکر می کنم تمرین تنفس عمیق بصورت همواره و همیشگی در طول روز می تواند به "کاهش سرعت ذهن" در موقعیت حساس کمک کند.

عادت به تنفس عمیق می تواند در موقعیت حساس، یک فاصله به اندازه ی همان نفس عمیق ایجاد کند و حالت مغز را تغییر دهد.

سرعت ذهن بخاطر تکرار زیاد "تنها یک عکس العمل" در مواقع مشابه بسیار بالاست.

این تکرار موجب شده اتصال های عصبی قوی در مغز شکل گیرد و رفتار را از حالت خودآگاه به حالت ناخودآگاه نزدیک کند.

شبیه حالتی که هواپیما روی "خلبان خودکار" تنظیم شده است اما من می خواهم خلبان واقعی بصورت آگاهانه، هدایت هواپیما را بدست گیرد.

بنابراین نیاز به "تغییر حالت" دارم. تغییر مغز از حالت ناخودآگاه به حالت خودآگاه.

ابتدا باید سیستم خلبان خودکار را خاموش کنم و سپس انسان خلبان وارد عمل شود و آگاهانه بسته به شرایط، موقعیت و مهارت خود تصمیم بگیرد.

من فکر می کنم به مرور زمان و با افزایش تجربه ی انسان خلبان، یادگیری شکل گرفته و سرعت عمل انسان خلبان هم تدریجن بالا می رود.

آیا می توانم به انسان خلبان که بخش خودآگاه ذهن من است، اعتماد کنم؟

اگر نابود شدم و سقوط کردم، چه؟

چه کسی سلامت مرا تضمین می کند؟


نظر شما چیست؟


با سپاس

شادی صفوی

رشد فردیخرده عادت
می نویسم پس هستم" فکر می کنم پیوند های عمیقی بین فیزیک و روانشناسی برقرار است سعی می کنم ارتباط بین مفاهیم در چارچوب فیزیکی و چارچوب روانی را با کمک ذهنم و تجربه ی زیستی ام کاوش کنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید