شادی صفوی
شادی صفوی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

هم این و هم آن

برگرفته ازGreator
برگرفته ازGreator


وقتی دانش‌آموز ابتدایی بودم عاشق تلویزیون و کارتون بودم.

شاید از همان زمان کمالگرایی در من نهادینه شده‌بود.

موقع کارتون والدینم از کار من ایراد نمی‌گرفتند.

بنابراین احساس ناتوانی، بی‌عرزگی و شکست نداشتم.

می‌توانستم غرق در رنگ، حرکت و تصویر باشم جدا از زمان و مکانی که دوست‌نداشتم.

می‌توانستم دراز بکشم و فقط تلویزیون نگاه کنم.


چندکارگی:

پدرم می‌گفت: هم تکالیفت را بنویس و هم تلویزیون نگاه کن.

همیشه دم غروب نوبت نوشتن تکالیف می‌شد. معمولن عصرها زیاد می‌خوابیدم.

میز چوبی‌ام را می‌آوردم. کمی لب‌پر شده‌بود. اما ارتفاعش خوب بود.

به یک بالش تکیه می‌دادم.دفتر ومدادهایم را رویش می‌گذاشتم.

هم مشق‌هایم را می‌نوشتم و هم کارتون می‌دیدم.

نه درس‌هایم را می‌فهمیدم و نه از دیدن کارتون لذت می‌بردم.


هدف: هم این و هم آن
نتیجه: نه این و نه آن

من فکر می‌کنم : آنکه بدنبال همه چیز است، هیچ چیز بدست نمی‌آورد.


گوش‌دادن فعال:

امروز هم به پسرم گوش می‌دهم، هم ظرف‌ها را می‌شویم و هم نشخوار ذهنی دارم.

بنظر شما کیفیت ارتباطی من با پسرم چگونه می‌شود؟

می‌توانم فعالانه به او گوش دهم؟

بگو، گوشم با توئه. این جمله، آغاز گوش‌ندادن است.


زمان گوش‌دادن نیاز دارم بدنم آرام باشد.

نفس عمیقی می‌کشم.

دستهایم را ساکن نگه می‌دارم و کاری انجام نمی‌دهم.

بسمت پسرم می‌چرخم.

و به چشمهایش نگاه می‌کنم.

می‌گویم: به تو گوش می‌دهم.

این آغاز گوش‌دادن فعال و موثر است.


شما چطور فکر می‌کنید؟

با سپاس

شادی صفوی

گوش دادن فعالمهارت گوش دادنچندکارگیرشد فردی
می نویسم پس هستم" فکر می کنم پیوند های عمیقی بین فیزیک و روانشناسی برقرار است سعی می کنم ارتباط بین مفاهیم در چارچوب فیزیکی و چارچوب روانی را با کمک ذهنم و تجربه ی زیستی ام کاوش کنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید