در لحظه ی اوج احساساتم چگونه درنگ کنم و فرصت بررسی افکارم را داشته باشم؟
من فکر می کنم "فرصت بررسی داشتن" به اندازه ی "بررسی منطقی افکار و احساسات خودم"، ارزشمند است. تشخیص بالا آمدن دماسنج احساسی ام و ایجاد وقفه برای ارزیابی بوسیله ی نوشتن برای کاهش درجه ی احساسات.
خاصیت فیزیولوژی چشم انسان آنست که همه جا را میبیند بجز خودش را، این ویژگی معمولا توجه من را به دنیای خارج جلب می کند تا دنیای درون.
چگونه می توانم بر دنیای درونم سریعتر از دنیای بیرونی تمرکز داشته باشم؟
به طور مثال: اگر از من بپرسید: چرا حال بدی داری؟
اول می گویم بخاطر ...(شکستن ظرف)
و بعد با فکر و کنکاش بسیار می گویم بخاطر...(احساس ناتوانی و ضعف خودم)
ابتدا دلیل بیرونی را مطرح می کنم و بعد وارد فاز خودآگاهی می شوم.
این هفته در جلسه ی فرزند پروری موسسه والد و کودک خلاق و نواندیش البرز درباره ی خطاهای شناختی آموختم برای سومین بار است که روی این موارد کار می کنم.
و امیدوارم اینبار راجع به تشخیص آنها در موقعیت پیشرفت داشته باشم. برای من درس سختی است البته در مقایسه با کوانتوم و الکترودینامیک جکسون چطور؟
نمیدانم اما وقتی با ابزاری که می اندیشی می خواهی تشخیص دهی که ابزارت دچار خطاست، مساله بسیار پیچیده می شود و تمرین بسیار نیاز دارد.
من فکر می کنم با تمرین و تشخیص این خطاها قدمی بزرگ در برقراری رابطه ی سالم با خودم، همسرم، کودکم، دوستانم و... بر میدارم.
شما چطور فکر می کنید؟
با سپاس
شادی صفوی