بعضی از مردم گاهی بهجای خوشحال شدن از پیشرفت دیگران؛ در صدد آن هستند که جلوی موفقیت یکدیگر را بگیرند.
وقتی فردی کاری را انجام میدهد که به مذاق دیگران خوش نمیآید، هزاران بهانه میتراشند تا آن را بیهوده جلوه دهند.
آنها همهی تلاششان را خواهند کرد که او را از انجام آن عمل منصرف کنند.
حال بهعلت بیعرضگی خودشان که توان انجام آن کار را ندارند و یا به دلیل ترس از موفق شدن او!
اما این امکان نیز وجود دارد که همان کار، پلی باشد برای رسیدن به قلههای موفقیت.
بگذارید برای روشنتر شدن این موضوع مثالی برایتان بزنم.
شخصی را تصور میکنیم که تمامِ وقت و تمرکزش را صرف هنر کرده است.
صبحها که از خواب بیدار میشود درحال طراحی و نقاشی است تا شب که دوباره به تختخوابش بازگردد.
حال بیاییم یک ذرهبین روی رفتار اطرافیانش بگذاریم.
ممکن است او به کررات بشنود که:
این کارها هیچ عاقبتی ندارد.
این کارها فقط باعث تلف شدن زمان و انرژیات میشود.
مگر تو این کار را تخصصی یاد گرفتهای که حال انقدر اِدعایت میشود؟
انجام این کارها هیچ منفعتی برایت ندارد.
تا به کِی میخواهی وقت و زندگیات را برای این کارهای مسخره بسوزانی؟
و…
اگر دیگران ذرهای به او انرژی مثبت دهند و او را تشویق کنند، بیشک آن شخص در کاری که دوستش دارد موفق میشود.
کاش میآموختیم بهجای دلسرد کردن دیگران از انجام کارهایی که دوستش دارند، آنها را دلگرم کنیم.