داستان زندگی میشل اوباما خیلی پیچیده تر از اون چیزیه که فکرش رو میکنین. میشل اوباما از بزرگ شدنش در یک خانواده ای با پدری کارمند (که به بیماری ام اس دچار) و یک مادر خانه دار در یک محله نسبتا فقیر نشین شروع میکنه، تا تحصیلاش در پرینستون و مدرسه حقوق هاروارد و وکیل شدنش و آشنایی با باراک اوباما که او هم یک وکیل اهل هاوایی بوده و در وضعیت اقتصادی و خانوادگی پایین تر از میشل زندگی میکرده.
هر فصل که جلو میرفتم با خودم میگفتم واقعا چقدر میتونه هیجان انگیز باشه که آدمی هیچوقت ندونه چی در انتظارشه و چه اتفاقهای بزرگی ممکنه براش پیش بیاد.
۱) در تمام مراحل زندگی میشل چه در خانواده پدری و محله فقیر نشین چه در زمان بانوی اول شدن و در کاخ سفید همیشه تفریح پا برجاست!(حتی تفریح های کوچیک!)
اوقاتی که به خودمون و خانواده اختصاص بدیم و فارغ از کار و دغدغه باشیم!
تقریبا قرارهای هفتگیش با اوباما پابرجاست (هرچند به دلیل ریاست جمهوری کمتر شده اما قطع نشده!)
۲) باراک اوباما زمانی که ازش میپرسن میخوای کاندید ریاست جمهوری بشی؟ میگه همه چی بستگی به میشل داره !!!
۳) میشل زمانی که در یک محله فقیر نشین هستن پیانو یاد میگیره تو کاخ سفید هم یک جا نگران درس فلوت دخترش است!
این اهمیت موسیقی رو نشون میده که ما معمولا باهاش قهریم!
۴) تربیت بچه ها به شدت براش مهمه و سعی میکنه زندگی عادی مثل خونه خودشون رو تو کاخ سفید تجربه کنند.
۵) در تمام کتاب داره نشون میده من یک مادر هستم و یک زن فعال اجتماعی و پر از رویا و جنگجو
به نظرم اگه میشل اوباما یکی از زنان موفق سیاه پوست تاریخ نه به خاطر اوباماست، نه به خاطر مدرک حقوقش از هاروارد نه حتی به خاطر اینکه از یه محله فقیر نشین اومدن و رسیدن به کاخ سفید!
میشل اوباما موفق چون تونسته بین زن بودن، مادر بودن، همسر بودن و شاغل بودنش تعادل برقرار کنه.
شبی اوباما و میشل همسرش برای شام به رستورانی که زیاد گران قیمت نبود رفتند
صاحب رستوران از محافظان رئیس جمهور پرسید که آیا می شود با "میشل " همسر اوباما خصوصی صحبت کند؟ و آن ها هم اجازه دادند.
بعد از آن اوباما از همسرش پرسید که «صاحب رستوران به تو چه گفت؟»
میشل: صاحب رستوران گفت که در ایام جوانی عاشق من بوده است...
اوباما بعد از شنیدن این حرف گفت: اگر با او ازدواج کرده بودی، حالا صاحب این رستوران بودی...
میشل در پاسخ اوباما گفت: اگر من با او ازدواج کرده بودم، او الان رئیس جمهور آمریکا بود...
راستش این داستان در کتاب میشل اوباما شدن نبود،اما در سر تا سر داستان روایت زنی است با مشکلاتی درست مثل زندگی های روزمره ما اما با اعتماد به نفس، سعی در حل کردنش داشت.
زنان با قیافه معمولی اما با اعتماد به نفس بالا قطعا تاثیر بیشتری از زنان زیبا با اعتماد به نفس کم دارند.
برای رسیدن به آرزوهایمان تلاش کنیم و با قدرت و درایت موانع را از سر راهمان برداریم.
شاید راه سخت تری در اینجا در پیش داشته باشیم اما مطمئن باشید که خواستن، توانستن است.