معمولا در قضاوت رفتارهای خودمان به اشتباه می افتیم یا دست کم به آن خوبی که صحیح و غلط را در مورد دیگران تشخیص می دهیم عمل نمی کنیم.
به عنوان مثال ممکن است هرکدام از ما رفتار ناپسندی داشته باشیم و متوجه زشتی آن نباشیم اگر دیگران هم از ترس یا محبت یا شرم و ... چیزی در موردش به ما نگویند ما آن رفتار را ادامه می دهیم.
اما پیش می آید که ما همان رفتار ناپسند را در دیگری ببینیم و از آن بیزار شویم و خودمان را هم اصلاح کنیم.
که این نشان می دهد انسان برای دیگران قاضی بهتری است.
خب پس حالا که ما در قضاوت خود مشکل داریم به این معنی که به نظر دیگران نیاز داریم.
از این رو بازخورد(فیدبک) گرفتن از دیگران را می توان مثل آیینه ای دانست که جلوی هدر رفتن سرمایه های ما را می گیرد.
اما از طرف دیگه این روزها از اینطور حرف ها زیاد میشنویم:
دیگران را قضاوت نکنیم.
به خودش مربوط است.
به خودم مربوط است.
خودت را به خاطر دیگران تغییر نده.
خودت باش.
به حرف دیگران اهمیت نده و برای خودت زندگی کن.
به خودت باور داشته باش و راه خودت را برو.
و ...
از این حرف ها امروزه در فضای مجازی زیاد گفته میشه و گمان میکنم هرکدوم از ما میتونه مثال هایی بزنه که اطرافیانش انتقادات و پیشنهاداتی براش داشتن که دو پول سیاه نمی ارزیده.
یعنی این سمت قضیه هم میتونه درست باشه.
هدف از نوشتن این یادداشت همین بود که یادآور بشم همچین تناقضی در دنیا هست. همچین مساله ای وجود دارد و حل نشده است. حل نشده به این معنی که نمیشه حکم کلی در موردش داد. نمیشه گفت همیشه طبق درک خودت از دنیا عمل کن چون ممکنه فرسنگ ها از واقعیت دور باشی و نیز نمیشه گفت فرمون رو کلا بده دست بقیه.
هرکدوم از این رویکرد ها سرجای خودش درسته و این شما هستید که باید با عقل و درایت تصمیم صحیح رو بگیرید.
نه اینطوریه که دیگران همیشه درست بگن و نه اینطوریه که همیشه اشتباه بگن.
اگر کسی به من نصیحتی کنه و من گوش نگیرم و سرم به سنگ بخوره میرم توی فضای مجازی پست هایی رو لایک میکنم که در مورد نصیحت شنوی هستند.
از طرف دیگر اگر کسی به من نصیحت اشتباهی کنه و من بهش عمل کنم و پشیمون بشم میرم استوری هایی میزارم در مورد اینکه به حرف دیگران گوش نده.
در نتیجه حجم انبوهی از مطالب در فضای مجازی و گفت و گوهای روزانه مردم شکل می گیره که متناقض هستند ولی هردو ریشه در واقعیت دارند.