ویرگول
ورودثبت نام
سید شهاب کاظمیان برازجانی
سید شهاب کاظمیان برازجانیدر اینجا هم می‌نویسم.
سید شهاب کاظمیان برازجانی
سید شهاب کاظمیان برازجانی
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

هنر ضیافت؛ داریوش مهرجویی و معنای عمیق سفره ایرانی در سینما

داریوش مهرجویی، «فیلسوف سینمای ایران»، تنها قصه‌گوی دغدغه‌های طبقه متوسط و روشنفکر نبود؛ او کارگردانی بود که به جزئی‌ترین و اصیل‌ترین آیین‌های زندگی ایرانی، نگاهی موشکافانه داشت. در میان تمام عناصر فرهنگی که مهرجویی در آثارش به تصویر کشید، غذا و سفره ایرانی جایگاهی محوری و حتی دراماتیک دارد. در سالمرگ تلخ این کارگردان مولف، خالی از لطف نیست که از زاویه‌ای غذایی به آثار او نگاهی داشته باشیم.

در سینمای مهرجویی، غذا صرفاً یک وعده برای پر کردن شکم نیست؛ بلکه کانون بحران، نماد همدلی و آبروداری، و آینه‌ای تمام‌نما از وضعیت روحی و اجتماعی شخصیت‌هاست.
در سینمای مهرجویی، غذا صرفاً یک وعده برای پر کردن شکم نیست؛ بلکه کانون بحران، نماد همدلی و آبروداری، و آینه‌ای تمام‌نما از وضعیت روحی و اجتماعی شخصیت‌هاست.

۱. غذا به مثابه آبروی اجتماعی (مهمان مامان)

شاهکار مهرجویی در این حوزه، بی‌شک فیلم «مهمان مامان» است. در این فیلم، یک سفره ساده، تبدیل به نقطه‌عطف داستان و محور کنش‌های جمعی می‌شود:

  • کالا به جای غذا: خانواده‌ای با دست‌های تقریباً خالی، تلاش می‌کنند برای مهمانان ناخوانده یک «سفره آبرومند» پهن کنند. غذا در اینجا تبدیل به یک کالا می‌شود که باید به هر قیمتی تأمین شود، حتی اگر مستلزم گرو گذاشتن وسایل یا قرض گرفتن از همسایه باشد.

  • همدلی از درون سفره: کمبود غذا، به جای ایجاد خجالت و گسست، بهانه‌ای می‌شود برای اوج همدلی و همبستگی میان همسایگان. هر کسی با سهم کوچک خود (ماهی، مرغ، برنج و...)، یک سفره رنگین و واحد می‌سازد. این سفره، نماد کوچکی از جامعه‌ای است که با وجود تمام مشکلات اقتصادی، هنوز رگه‌هایی از عاطفه و آیین‌های سنتی را حفظ کرده است.

۲. غذا به عنوان شاخص سلامت روان و روابط (لیلا)

در فیلم «لیلا»، غذا ارتباط مستقیمی با روح و روان شخصیت‌ها پیدا می‌کند:

  • شله‌زرد پزون و شادمانی: اوج خوشبختی و طراوت رابطه لیلا و رضا با صحنه‌های شاد و پرشور شله‌زرد نذری پختن در حیاط خانه گره خورده است. فضای پر از رنگ، بو و همهمه، نماد کمال یک زندگی مشترک است.

  • پوسیدگی با فقدان: پس از رفتن لیلا و فروپاشی روحی رضا (علی مصفا)، در سکانسی کلیدی، رضا در یخچال را باز می‌کند و با مواد غذایی فاسد و گندیده مواجه می‌شود. این صحنه، استعاره‌ای تلخ از وضعیت زندگی و روح خودش است؛ با رفتن لیلا، زندگی او نیز طراوت و معنای خود را از دست داده و فاسد شده است.

۳. سفره، کانون تنش و طبقه (اجاره‌نشین‌ها و هامون)

در دیگر آثار مهرجویی نیز، سفره فراتر از یک سطح چوبی است:

  • اجاره‌نشین‌ها: اختلافات طبقاتی و کشمکش‌های فکری شخصیت‌ها، اغلب در حول محور دورهمی‌های ساده و غذایی اتفاق می‌افتد. غذا خوردن‌های پراکنده و پر از استرس ساکنین، تصویرگر آشفتگی و عدم امنیت درونی ساختمان و روابط آن‌هاست.

  • هامون: در فیلمی با این عمق فلسفی، غذا می‌تواند نشانه‌ای از عطش زندگی و سردرگمی شخصیت اصلی باشد. جستجوی هامون برای معنا، گاهی در میان اغذیه‌های اشرافی و گاه در سادگی مطلق نمود پیدا می‌کند و تضاد میان "خواستن" و "نداشتن" را عمیق‌تر می‌کند.

سخن آخر

داریوش مهرجویی توانست با ظرافتی هنرمندانه، سفره ایرانی را از آشپزخانه بیرون بکشد و به یک ابزار روایتگری تبدیل کند. در سینمای او، هر لقمه، هر مهمانی و هر تکاپوی آشپزی، یک کد اجتماعی، یک عقده روانی، یا یک سنت در حال انقراض را به مخاطب یادآوری می‌کند. غذای او، هم روح‌بخش است و هم تلخ؛ درست مثل خود زندگی.

یادت گرامی آقای کارگردان که قطعا سینمای ایران با فیلم‌های شما، خوشمزه‌تر شد!

سینمای ایرانفیلمداریوش مهرجویی
۱۴
۱
سید شهاب کاظمیان برازجانی
سید شهاب کاظمیان برازجانی
در اینجا هم می‌نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید