آلودگی صوتی یا در فرم عامیانه آن سر و صدا از معضلات زیست محیطی مطرح علی الخصوص در کلانشهرها بشمار میرود. برای فرهنگسازی هم در خصوص کنترل این اصوات یا نیاز به تغییر حداقل 3نسل هست یا انقراض نسل های حاضر و ایجاد نسل جدید در سکوت با سکوت و به احترام سکوت! با فاصله بسیاری بوق ماشین ها نقش موثری در ایجاد آلودگی صوتی دارد. بعد از بوق ماشینها بوق خودروها یعنی نیسان های آبی هم هست. شاید بگویید مگر فقط نیسان خودرو است که باید بگویم تنها ماشینی که خودش با صلاحدید خودش میرود و واقعا خودرو است همین نیسان است! از بحث دور نشویم، این بوقها چه در صدای تولیدی و چه در نحوه استفاده و چه در واکنشها میتواند ویرانگر باشند. مثلا طرف از این بوق بنزی ها میزند و وسط کوچه آن یکی کله را از پنجره بیرون آورده و میگوید: با بوقش خریدی؟ یکی دیگر داد میزند: بوق از ما و خلاصه هر کسی مزه ای میریزد و طرف هم با بوق بوق بوق ریتم عروسی گرفته و میرود. تا همین چندی قبل موضوع بوق های بنزی آپشن مهمی در ارزشگذاری خودروها محسوب میشد. یعنی طرف بوق بنزی که می بست 70درصد راه بنز دار شدن رو پیموده بود و با ورود به محل با دو عدد بوق درشت حضور اتول خان رشتی را اعلام میکرد و زیرزیرکی ته دلش غنج میرفت. ولی از آن بدتر نحوه استفاده از بوقهاست که مصادیق آن به کرات گفته و تکرار شده است. مثلا برای سوار کردن بوق می زنند، اگه سوار نشد دوباره بوق میزنند خلاصه انقدر بوق میزنند تا طرف مجبور بشود سوار شود؛ برای سلام دادن به آشنایی که در خیابان میبینند بوق میزنند مثلا آن سمت چهارراه پسر اکرم خانم همسایه مادربزرگش داخل ساندویچی هات داگ با پنیر گاز میزند بعد این یکی از اینور چهارراه انقد بوق میزند تا کل ساندویچی به پسر اکرم خانوم بگویند فکر کنیم فلان ماشین واسه تو بوق میزند! خلاصه کلی با بوق حال و احوال میکنند بعد دوباره برای خداحافظی کردن با آن آشنا 3بوقه میزنند! یا برای اعلام رسیدن به محل قرار بوق میزنند یعنی میرسند زیر ساختمان خانه ات بوق میزنند که بیا پایین! یا برای اینکه اعلام کنند خیلی وقت است معطل شدند و نفر دیگری که در منزل است زودتر بیاید! هنگام سبقت گرفتن از راننده دیگری هم بوق میزنند یعنی دست را جورب میگذارند روی بوق که طرف فکر کند مریض دارید ولی نمیداند مرض دارید ، یا مثلا اگر راننده جلویی بیشتر از حد انتظار بعد از سبز شدن شدن چراغ پشت چراغ قرمز بایستد، یعنی کافی است تایمر به شش برسد تا دستهای نصف شهر برود روی بوق! یا برای عابری که از عرض خیابان رد میشود بوق میزنند که چرا اول تو رد شدی یا برعکس یعنی راننده مودب است و بوق میزند که داداش شما اول رد شو! حالا اگه جفتشان خیلی مودب باشند 5دقیه بوق ادامه پیدا میکند تا یک طرف قبول کند اول رد شود، یا وق میزنند برای عابری که قصد عبور از عرض خیابان را دارد( دقت کنید طرف فقط قصد حرکت داشته و نیت به فعل تبدیل نشده است)! یا بوق میزنند برای اعتراض یا بوق میزنند برای ابراز خوشحالی مثلا پس از برد تیم محبوب، یا بوق زدن در معیت ماشین عروس یا بوق زدن برای اینکه عجله دارد و خلاصه که اینها فقط نمونه هایی از بوق ها هستند و عمدتا بوق های تک را شامل میشوند و بوقهای ممتد و ریتمیک دلایل خاص دیگری دارد که بعضا تشدید همین دلایل قبلی است. مثل همین عروسی ها!
البته صدای ماشینها فقط به همین بوق ختم نمیشود همانطور که دلایل سر و صدای شهری محدود به بوق ها نمیشود ولی ستون کوتاه است و بحث را موکول میکنیم به روزهای آتی
