شهاب
شهاب
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

دانایان کل

در باب تخصص و اظهارنظر در هر مطلب و موضوعی صحبت‌های زیادی شده است. با جواب «نمی‌دانم» و «نمی‌شناسم» و «نظری ندارم» بیگانه‌ایم و به صورت پیش‌فرض در خصوص همه‌کس و همه‌چیز، همه‌چی را می‌دانیم. این احاطه کامل بر موضوعات مختلف و متنوع در سطوح کلان حتی ایجاد توقع هم کرده است و مثلا مدیر حوزه انرژی در همان سطح ادعای مدیریت بر بهداشت و درمان را هم دارد و یا از پیشنهاد مدیریت در حوزه محیط زیست استقبال می‌کند و همزمان به بخش آموزش مشاوره می‌دهد. اینکه قبول داریم همه چیز را می‌دانیم یک‌سوی بحث است و اینکه چگونه به این سطح از تخصص و علم و دانش و حتی در مواقعی تجربه رسیده‌ایم بحث دیگر! کافی است شما یکی از فیلم‌های مطرح دنیا را ببینی و نقدی از آن بخوانی تا به این نتیجه برسی که چه نشسته‌ای که هرچه نقد سازنده بود بُردند و خوردند و یک آب هم رویش نوش جان کردند و از قافله عقب مانده‌ام پس قلم برمی‌داری و می‌نویسی! مشکل اینجاست که نمی‌دانی اسمی که اول فیلم روی صفحه آمد بازیگر بود یا کارگردان پس خیلی نامحسوس از یک خبره‌تر از خودت می‌پرسی و او هم توضیح می‌دهد عبارت اول نام کمپانی سازنده است و کارگردان فلان شخص است! با ریزه‌کاری‌ها که آشنا شدی مدعی نوشتن فیلمنامه می‌شوی جهت ساخت فیلم! در اینجا به تو تذکر می‌دهند که ساخت فیلم کار کارگردان است و فیلمنامه را شخص دیگری می‌نویسد! بعد فیلمت را می‌سازی و ادعای جشنواره و جایزه وآغاز چالش با منتقدان جدید از نسل کارشناسانی مثل خودت! در فوتبال هم شرایط تا حدودی به همین شکل است یعنی با دیدن چند بازی اروپایی و آشنایی با اصول اولیه تاکتیک دفاع خطی از مربی تیم قهرمان هم ایراد می‌گیری و تمرینات و یارگیری و چینش ترکیب و نداشتن نقشه دوم و تعویض‌های غلط را باعث ناکامی آن مربی می‌دانی که مجددا گوشزد می‌کنند ایشان با همین وضعیت چندسال است که قهرمان می‌شود. سپس وارد حوزه بعدی می‌شوی و با شعارهای از قبل شنیده شده خودت را مطرح می‌کنی، دوباره مدعی می‌شوی و مجددا منصوب می‌شوی طبق روال برکنار می‌شوی و بر اساس عادت افشا می‌کنی و می‌روی سراغ حوزه بعدی و کار بعدی و تخصص بعدی!

دانااحمقطنزکارشناس
همون همیشگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید