شهاب
شهاب
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

من و ملخ همسایه


پس از باران های بهاره امسال که متاسفانه در برخی مناطق تبدیل به سیل شد و خسارات جانی و مالی نیز به همراه داشت هجوم پروانه ها ملخ ها و بسیاری از جانداران و پرندگان دیگر در شهرها و مناطق مختلف باعث اظطراب مردم و ناراحتی ها و نگرانی هایی در این خصوص گردید. چیزی که مشخص است این است که بارندگی ها و تغییرات ایجاد شده در خاک سبب اصلی این هجوم ها میباشد ولی آنچه عجیب است ناراحتی آدمها از این باصطلاح حمله جانداران است! چنان از حضور ملخ ها در شهر گله میکنند که گویی یادمان رفته و یادشان رفته که آنچه که امروز از آن به شهر تعبیر میکنیم روزگاری محل سکونت همین جانداران بوده و انسان امروزی، تمدن خود را بر طبیعت بکری بنا کرده که طی هزاران سال مامن انواع و اقسام جانوران و جاندران بوده است. یعنی کافی است جرات این را داشته باشی که در چشم یکی از همین ملخ ها نگاه کنی و بگویی برای چه به اینجا آمده ای تا در لحظه موزاییکهای زیر پایت را کنار بزند و عصا و عینک بزرگ خاندان ملخهای شمال کشور مقیم مرکز را به تو نشان بدهد. کافی است تا قوانین حمایتی ملاحظات را کنار گذاشته تا بر اساس اسناد و مدارک محکمه پسند ثابت کند ملک شخصی تو در گذشته ای نه چندان دور برای فلان پروانه جنوبی و خانواده محترمش بوده که روزگاری به دست ما انسانها غصب، صورتجلسه و سند شده است! و از آن جالبتر این است که به صاحبان اصلی این عرصه ها حمله میکنیم و از ارگانهای ذیربط تقاضای برخورد جدی با این گونه از موجودات را داریم. برای ما که اکوسیستم، اقلیم و زیست بوم عبارات شیک و کتابی محسوب میشود سخت است بپذیریم که این تکه زمین سهم همه ماست اعم از گیاه و حیوان و انسان و در مقابله با درخواست حق طبیعی شان باز هم از موضع قدرت وارد میشویم و دست به سلاحهای کشتار جمعی و شیمیایی میبریم تا هیچ پرنده و چرنده و خزنده ای دیگر یادش نیاید در این شهر و دیار جایگاهی داشته و دارد.

ملخطنزمحیط زیست
همون همیشگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید