زمان ما کنکور یک اتفاق خاص برای دانشآموزان بود، ولی در حال حاضر یک اتفاق خاص برای جامعه اقتصادی، هنری، فرهنگی و گاهی هم علمی آموزشی محسوب میشود. مثلا زمان ما شب کنکور یکنفر میآمد تلویزیون و به نرم و سیاه بودن مداد تاکید میکرد، الان در کل سال تلویزیون در خصوص میانبرهای تستزدن برنامه میسازد و پخش میکند. زمان ما کیک و ساندیس میدادند، الان با گاری از بین کنکوریها حرکت میکنند و از ذرت مکزیکی و آیسپک تا پیتزای مخلوط برای رشتههای تجربی و نوشیدنیهای انرژیزا برای ریاضیها و فالوده شیرازی با عرق بیدمشک برای بچههای هنر موجود است و توزیع میشود. شاید بپرسید علومانسانیها چگونه تغذیه میشوند که باید بگویم آنها از منزل نان و پنیر غازی میکنند و با فلاسک با خود میآورند. زمان ما از هر ۱۲نفر یک نفر دانشگاه قبول میشد، ولی در حال حاضر هر نفر یک و نیم رشته قبول میشود؛ به این شکل که اگر کارشناسی بخواهد یک کاردانی اشانتیون میگیرد و اگر کارشناسی ارشد بخواهد از جایزه خبری نیست و فقط قبول میشود! دهه ۶۰ و ۷۰ کلاسهای کنکور شامل کلاسهای محلی به شکل فوقبرنامه با همان معلمهای دبیرستان بود، ولی در حال حاضر هر ایرانی با خرید یک ماشین میتواند معلم کنکور شود! ببخشید آن بحث مسافرکشی بود و ظاهرا اشتغال روی آموزش افتاده و جابهجا نوشتم.
کنکور در زمان قدیم میتوانست تا درصد قابل توجهی تضمینکننده شغل اعتبار سواد و آبروی شخصی و از همه مهمتر خانوادگی باشد، مثلا خود من وقتی دانشگاه قبول شدم سهتا از داییهایم به کل محلشان شام دادند! ولی در حال حاضر فقط تضمینکننده سرگرمی برای ۲ تا ۶سال آینده است و عملا بازار کاری وجود ندارد و اگر هم داشته باشد ربطی به کنکور ندارد. الان برنامهریزی کنکور توسط اپلیکیشنهای کنکورتاپ، کنکور تیتاپ و کنکور بیتاپ انجام میشود و دانشآموز برنامه یکساله خود را میداند که مثلا سه اردیبهشت سال بعد باید ساعت ۵بعدازظهر پس از صرف شیر تازه سرد با بیسکوئیت جو با شهد توت بخش سوم از فصل دوم زیست چهارم را بخواند ولی من خودم تمام دوره را فوتبال بازی کردم و بعد شب کنکور به پدرم گفتم لطفا من را ساعت ۴صبح بیدار کنید درس بخوانم فردا امتحان دارم که با برخورد قابل انتظار پدرم مواجه شدم! خلاصه که کنکور زمان ما غول بیاحساسی بود که کنکوری میبلعید و الان غول بزککردهای است که جامعه را سرمیکشد و هیچ تضمین و حاصلی ندارد غیر از استرسها و عصبیتها و نگرانیها و حتی دلخوریهای ایرانی و شاید باید طرحی نو درانداخت.