سلام من شاهینم تقریبا 20 ساله که پسوریازیس حاد دارم یعنی که بیش از 50 درصد بدنم رو گرفته و زندگی روزانه ام رو مختل کرده . برخورد من با سوریازیس بسیار درد آور و رنج آور بوده . سال ها از اجتماع فراری بودم و بهم میگفتن خجالتی ولی من فقط نمیخواستم کسی زخم هام رو ببینه . تو مدرسه دوستی نداشتم همش تنها بودم و سال های سختی رو تو مدرسه با این بیماری گذروندم که هیچ کس درکش نمی کرد یادمه کلاس پنجم بودم که یه نفر از دانش آموز ها رو تخته حرف های بدی نوشته بود و معلم که وارد کلاس شد همون دانش آموز گفت که شاهین نوشته . چون میدونست دست های من زخم داره . معلم اومد بهش گفتم من ننوشتم گفت اگه راست میگی دستت رو نشون بده که گچی نباشه آخه اون موقع ما تخته های گچی داشتیم . و من دستم رو نشون ندادم و یادمه چه حسی داشت تو اون روز سرد توی راهرو های مدرسه تنها وایستاده بودم .
جامعه گریز شدم و جامعه ستیز هنوز که هنوزه بعضی از رفتار هام از اونجا میاد هیچوفت نمیخواستم توی جمع ها باشم همیشه تنها بودم و این منو وارد مرحله ای از افسردگی شدید کرد که هر روز به فکر کشتن خودم بودم
مجبور شدم به دلایل مشکلات خانواده تحصیل رو رها کنم و وارد بازار کار بشم تا بتونم کمک خرج خانواده بشم و تو بازار کار هم همیشه همین شکلی بود همه میترسیدن مریض بشن کمتر کسی بود که حاضر بود بهم کار بده خلاصه توی مولوی تهران وارد یه انبار فرش شدم و کارم این بود که فرش ها رو میرسوندم به مغازه ها برای فروش و برای من 15 ساله خیلی سنگین بود که یه فرش 6 متری رو مینداختم رو دوشم و میبردم میدادم به مغازه ها . تازه همون ها هم پولم رو نمیدادن و حقم رو میخوردن در اوج تاریکی بودم دیگه سیاه تر از این نمیشد ورشکستگی سنگین خانواده و مجبور به مهاجرت به مشهد شدیم سال های اول که پدرم هم حتی نبود و من باید کار میکردم و خرج میدادم هنوز هم میکنم .
روز های سخت زندگیم زیاد بودن حتی عاشق کسی بودم که نمیدونست من وجود دارم
علاقه زیادی به یادگیری زبان داشتم بعد ساعت کارم از ساعت 8 تا 11 شب میرفتم کلاس زبان اونجا با اون آدم روبه روشدم و من که اصلا زندگیم رنگ دیگه ای گرفته بود یادمه یه روز داشت راجب خودش حرف میزد و گفت داره وارد رشته علوم کامپیوتر و برنامه نویسی میشه و من فردا اون روز هر چی که داشتم ول کردم و رفتم سراغ برنامه نویسی و داخلش موفقیت های زیادی به دست آوردم
از یه جایی سر و کله llm ها و ai پیدا شد و منم عاشق این فیلد شده بودم هرچقدر که میشد میخوندم و یاد میگرفتم اخه کار دیگه ای نبود که انجام بدم کامپیوتر شده بود رفیق من که خوب میشناختمش
کم کم با مدل های زبانی بزرگ الگوریتم های یادگیری ماشین و هوش مصنوعی آشنا شدم و باهاشون کار میکردم
از یه جایی پرسیدم از خودم چرا من نتوستم خودم رو درمان کنم و از این بیماری خلاص بشم شروع کردم به مطالعه هر چیزی که در جهان وجود داشت راجب این بیماری و اطلاعات زیادی رو جمع کردم و یه دکتر خوب که واقعا دوسش دارم آقای دکتر طاهری بجد رو باهاش آشنا شدم و اطلاعاتم رو با اون به اشتراک میزاشتم
درمان هان مختلفی رو تست کردیم تا رسیدم به bio techology که ترجمه اش میشه داروهایی که ساخته میشن و مولکول ها و آمینو اسید هایی که برای درمان بیماری های خاصی طراحی میشن و الان شرکت های بسیار بزرگی هستن که کارشون همینه مثل nova norodisk
من هم کلی خوندم و تحقیق کردم و فهمیدم که چه اتفاقی در صنعت داروی دنیا در حال انجامه که ارزش این محصولات به نصف محصول اپل رسیده
انواع داروهای خاص که طراحی شدن برای درمان و لاغری و ...
یه شرکت خوب که داره در ایران فعالیت میکنه شرکت سیناژن هست
رسیدم به داروی سینورا و دکترم بهم این دارو رو داد و بعد تزریق چند دوز دارو معجزه شد انگار که یه آدم دیگه ای شدم همه زخم ها رفت باورم نمیشد وقتی تو آینه نگاه میکردم حس زنده بودن بهم داد تازه الان دارم زندگی میکنم شادی میکنم نیم آستین میپوشتم چه حالی میده این زندگی
با پزشکتون مشورت کنید اگه این بیماری رو دارید بهتون سینورا بده محشره
حالم الان بسیار خوبه میخوام برم ادامه تحصیل بدم گیتار یاد بگیرم شنا یاد بگیرم برم ساحل افتاب بگیرم
زندگی از 24 سالگی تازه برای من شروع شده ممنونم از همه دکتر ها مهندس ها و کسایی که پای این رشته و علم وایستادن نا امید نشدن و حتی امید رو به من برگردوندن
تا سال های دیگه دارو های بیشتری برای درمان های سرطان دیابت و بیماری هایی که باعث میشد ما نتونیم زندگی کنیم به وجود میاد و خوشحالم که خودم هم بخشی از این موضوع هستم
ویتامین دی مصرف کنید من 50000 در هفته مصرف میکنم اتاقتون رو مرطوب نگه دارید کرم های مرطوب کننده بزنید شامپو و صابون مخصوص بزنید مدیتیشن حتما هر روز انجام بدید سعی کنید کنترل افکارتون رو به عهده بگیرید میتونید پادکست های دکتر هوبرمن رو نگاه کنید و اگه زبان بلد نیستید میتونید از چنل خشایار تالک توی یوتوب ببینید
شاد باشید دنبال علاقه هاتون برید و برگردید به زندگی
امیدوارم در آینده بسیار نزدیگ هیچ سوریازیستی در هیچ جا نباشه