ویرگول
ورودثبت نام
sabri.shahla55
sabri.shahla55
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

عاشق موندن به چه قیمت؟ کلمه ها قدرت کشتن دارن!

الان مدت زیادیه که ازش خبر ندارم.

از آخرین باری که درباره رویاهاش باهام حرف زد، حس کردم فاصله زیادی بینمون ایجاد شده. حس کردم من اون رو نمیشناسم واقعا گذر زمان آدم ها رو عوض میکنه.

قضیه برمیگرده به آخرین باری که باهم بحث کردیم. اون تشنه توجه دیدن بودن و من تشنه ی توجه کردن. واقعا همه چیز همینقدر مچ بود باهم ولی خب اگه قسمت نباشه، هیچ جوره نمیشه.

من عاشقش بودم و اون هرگز درک نکردن این موضوع رو

نمیدونم واقعا شاید هم درک کرد اما هیچوقت نخواست به خاطر من باورهای گذشته رو کنار بزاره. معتقد بود چون قبلا به من خیانت شده تو الان مسئولی که اعتماد منو جلب کنی.

برای اولین بار خب یکم غیر منطقی بود خواسته اش اما میدونید ... اگه عاشق باشید این حرفا حالیتون نمیشه.

یادمه من هر کاری میکردم تا خوشحال باشه. حتی وقتی همه داراییش رو از دست داد و پیک موتوری شد، من تموم فکر و ذکرم این بود که چطوری یه شغل بی دردسر براش درست کنم.

تنها کاری که از دستم براومد این بود که یه هندزفری و پاوربانک براش بخرم تا حداقل وقتی پشت موتور نشسته مجبور نشه گوشیش رو بگیره دستش و با یه دستی رانندگی کردنش، احتمال از دست دادنش رو نداشته باشم ... اخه میدونید اون یه خار میرفت تو دستش من روانی می شدم چه برسه به اینکه بخواد حالش بد بشه!

حمایت های مالیم هم همیشه بوده ... همیشه سعی میکردم وقتی میرم پیشش خریدای خونش رو انجام بدم یا به مناسبت های الکی براش طلا و سکه بخرم تا بتونه بفروشه و بزنه به زخم هاش.

با تموم این وضعیت ها بازم مغرور بود. اجازه نمیداد کمکش کنم و این چیزی بود که باعث شده بود من عاشقش بشم.


همه چیز خوب بود

من با اینکه سنی ازم گذشته و مجبور بودم زودتر ازدواج کنم بازم سعی میکردم باهاش کنار بیام. البته بگما وقتی که هر کدوم این کارارو میکردم هیچ توقعی ازش نداشتم و اصن با عشق این کارارو میکردم. ولی همه چیز اون جایی برام تموم شد که بهم خیانت کرد!

همیشه فکر میکنم واقعا شاید این منم که کافی نبودم ولی وقتی بعدش عمیق تر فکر میکنم به این نتیجه میرسم که من جواب کارای خودمو گرفتم. من همیشه خودمو نادیده گرفتم تا بهش ثابت کنم که دوسش دارم. ولی وقتیبهش گفتم من که این همه پشتت بودم چرا بهم خیانت کردی، بهم گفت مگه من ازت خواستم :)

این کلمه به نظرم همون کلمه ای بود که منو نابود کرد. اما خب ....

اینجام و این پست رو نوشتم که شاید یکی بخونه و اینو تا اخر عمرش یادش باشه که هر چقدم خوبی کنی شما بالاخره باید خودتو ببینی. خودتو نبینی، نمیبیننت!


شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید