کلمه "اسکان موقت" یا "سرپناه پس از سانحه" رو شاید شنیده باشید. درست بعد از زلزله سال 96 در کرمانشاه بود که مردم و نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی دست به کار شدن تا با ساخت یا خرید "کانکس"، مردم زلزله زده رو از سرمای پائیزی زاگرس در امان نگه دارند.
همون سال بود که به واسطه حضور توی کرمانشاه، با مبحث بازسازی پس از سانحه بیشتر آشنا شدم. برای همین میخام قبل از به اشتراک گذاشتن تجربه حضور در کرمانشاه، مبانی و تاریخچه موضوع رو توضیح بدم.
داستان از کجا شروع شد؟
یکی از دورههای تاریخ معاصر که به ساخت سرپناه برای مردم در مقیاس وسیعی نیاز پیدا شد، در نیمه اول قرن 20، یعنی بعد از جنگهای جهانی اول و دوم بود.
بلافاصله بعد از جنگ، کشورهای اروپایی که خسارات زیادی به شهرها و روستاهاشون وارد شده بود، و یا عملا بعضی از شهرهاشون با خاک یکسان شده بود، باید به این فکر میکردند که مردم بازمانده از جنگ رو در کجا اسکان دهند.
فرایند اسکان بعد از سانحه (در اینجا بعد از جنگ) مراحل مختلفی رو داره. اولین قدم ایجاد یک سرپناه اضطراری برای مردم هست تا از سرما و گرما در امان بمونند. معمولا با استفاده از چادرهای امدادی این مرحله پشت سر گذاشته میشه (اسکان اضطراری). اما زندگی توی چادر خیلی زود برای آدم ها خسته کننده و غیرقابل تحمل میشه، برای همین باید به فکر ده یا بیست سال بعد (اسکان دائم) و زمانی که همه چیز به حالت اول برگشته هم بود.
بین دو مرحله ای که براتون گفتم، یک مرحله واسط و میانی هم هست که بهش میگن اسکان موقت. توی زلزله کرمانشاه، کانکس نقش اسکان موقت رو بازی میکرد. یعنی سرپناهی که از چادر بهتر بود ولی خانه دائمی نبود!
تا اینجا فقط گفتیم که اسکان موقت کجای داستان هست :)
توی مقالههای بعدی بحث رو بیشتر باز میکنم براتون