نامیرا
داستان نامیرا اثر صادق کرمیار، در زمان امام حسین (ع) و نزدیکی قیام ایشان رخ می دهد و به ماجرای فرستادن مسلم توسط ایشان و کارشکنی های مردم کوفه به زبانی امروزی، بسیار پرکشش و به دور از تکلف نثرهایی که غالبا در متن هایی با این موضوع یافت می شود، اشاره می کند.
همیشه با خودم فکر می کردم چگونه امکان دارد مردم کوفه چشم از بر حق بودن امام حسین (ع) ببندند و بر علیه او قیام کنند؟ چگونه حاضرند مسلم را بکشند و به یاران امام خیانت کنند؟ مگر می شود این حجم از جهالت و عداوت در یک عده جمع شده باشد؟ در این رمان پاسخ همه پرسشهای خود را یافتم. ضمن اینکه تلنگری بود به خودم که اگر من هم در آن زمان زندگی می کردم حسینی می شدم یا به یزیدیان می پیوستم؟ سوالی که با خواندن این کتاب در می یابیم که پاسخ به آن چندان ساده نیست.