سلام. این روزها کمتر مینویسم، چون دارم برای امتحان حوزه آماده میشم. اما اشتباه ما مذهبیها کجاست؟ از ابتدای انقلاب، یعنی از اون دوران طلاییِ جمهوریت (که درباره همه مسائل اساسی رایگیری میشد) و دوران طلاییِ اسلامیت (که نگو و نپرس! ??)، از اون اوایل انقلاب تا حالا، هرچند تعداد دولتهای نسبتاً-سکولار یا غربگرا کم نبوده، ولی تعداد دولتهای اسلامگرا هم کم نبوده. (خامنهای/احمدینژاد/رئیسی) ولی ماها، ما مذهبیها، هنوز و همچنان منتقدِ مسئولان، و منتظرِ یه دولت دیگه هستیم، دولتی که اسلامگراتر باشه؛ بلکه اوضاع فرهنگ رو، و به تبع اون، اوضاع اقتصاد و سیاست رو درست کنه. اما چرا اینو اشتباه ما مذهبیها میدونم و خودمون رو شایستهی مواخذه میدونم؟ دلیل چیه؟
در این باره سخن رو کوتاه، و اکتفا میکنم به دو آیه زیبا از کتاب آسمانیمون:
اما اون نکتهای که بهش توجه نمیکنیم اینه:
درباره مشکلاتمون، که در آیه با کلمات بأس و بأساء و ضرّاء اومده، همهش دنبال مقصّر میگردیم. آیا اینها حرفای ما نیست؟:
خداوند اما، همه اینها رو به خودش نسبت میده: "بأسُنا"... و بعد اظهار شگفتی میکنه که چرا وقتی "من" این همه مشکل رو براتون میفرستم، پیش من تضرّع نمیکنید؟ چرا دستان منو نمیبینید؟ چرا به این و اون گیر میدید؟ یا چرا پیشِ این و اون تضرّع میکنید؟ [۱ و ۲ و ۳]
اشتباه ما مذهبیها اینه که تضرع نمیکنیم. نمیکنیم، چون نمیدونیم بأس و مشکلات رو او طراحی کرده! چون نمیدونیم که او داره به جامعه ما تزریقشون میکنه
اگه تضرع نکردیم، مرحله بعدی پیش میاد:
>>> قساوت قلب
و بعدش، مرحله بعد:
>>> تغییر سلیقههای فرهنگی-سیاسی-اجتماعی
اگه دو اتفاق اخیر رخ بده، اتفاق سومی در راهه:
>>> برطرف شدن مشکلات + ثروتمند شدن روزافزون???
و بعدش، اتفاق چهارم و نهایی:
>>> فرمان خداوند به نابودی ? ?
در این باره، آیه بعدی رو ببینید:
در آخر، سلام بر هرکه راهنمایی خدا را دنبال کند
[۱] اونایی که ما مقصرشون میدونیم، صرفاً اسباب برای اراده خدا هستن، هرچند که خداوند اسباب و عللِ چیزای بد رو از بین بدها انتخاب کنه.
[۲] اینکه چرا خداوند، بأس و مشکلات رو به خودش نسبت میده، باز هم از محبتش هست: رسوندن به خوشبختیهای بالا و بالاتر، و متوقف نشدن.
[۳] روش خوبان این بود که این نگاههای غلط رو در اندیشهی خودشون اصلاح میکردن. و با توحید بود که دست به اصلاح جامعه میزدن