به نام خدا. به مناسبت اعتراضات این مدت اخیر در سطح کشور که با نام مهسا_امینی گره خورده بود، دوست دارم با فعالهای فرهنگی-اجتماعی با یه رویکرد متفاوت صحبت کنم. این مطلب برای همه فعالان فرهنگی سودمنده مخصوصا اونهایی که از نظام دفاع میکنن. در آخر، این مطلب رو گره میزنم به موضوع تمدن نوین اسلامی.
در این مدت، آدمهای سرشناس ورزشی و هنری، مواضع تندی علیه نظام و یا چارچوبهای اسلام گرفتن. کارشون بد بود. حرفی ندارم. اما چرا مسخرهشون میکنید!!؟ ("تو پیرزنی، حجاب بهت واجب نبود"!) چرا از دایره جمهوریت اسلام طردشون میکنید؟ (صبر کن که برگرده)
آیا همین افراد، بخشی از هویت ملی ما نیستن؟ بخش مهمی از خاطرات شیرین ما رو نساختن؟ آقای گل نبودن؟ فیلمهای فاخر تاریخی-مذهبی ما رو نساختن؟
مطمئن نیستم که در موضع گیری علیه این سلبریتی ها، مثل یه پدر، برای همه بچههاتون دلسوز باشید؟ مطمئن نیستم که تنها انگیزهتون، دفاع از نظام باشه و مثلا فالوئرهای پیجتون براتون مهم نباشه؟ منظورم اینه که در اینگونه موضعگیریهاتون، خشم دیده میشه اما محبت نه. چرا احساس مسئولیت ملی نمیکنید؟ یقینا کارکرد یک فعال فرهنگی-اجتماعی این نیست که کمک کنه به ریزش بخشی از جامعه در حالیکه این موضوع براش مهم هم نباشه.
یه پیشنهاد دلسوزانه
منبعد بجای طرد کردن و مقابله به مثل کردن، اونها رو دعوت به تقوا کنید. انذار کنید، تبشیر کنید، تبیین کنید. نگید اینها آدم نیستن. خداوند به موسای کلیم ع، وقتی که میفرستادش پیش فرعون، فرمود باهاش به نرمی حرف بزن (با احترام، با محبت، با دلیل ...) -۱-
آیا تابحال کسی یا گروهی پیدا شده که با سلبریتیها و اصلاً همه مردم، با نرمی سخن بگه؟ اون فرد شریف، کی بوده؟ این کار رو کِی انجام داده؟ چطور انتظار دارید همه در دفاع از اسلام و جمهوری اسلامی ایران با ما همنظر باشن؟ مگر این امام محبوب ما حسین ع نیست که با بدنی پارهپاره به شقیترین های روی زمین، صمیمانه نصیحت میکنه، از کشتن خودش میترسونه؟ و در صورت انصراف از کشتن، به محبتش امیدوار میکنه؟
وقتی از برچسب (تگ) #سلبریتی_دوزاری استفاده میکردید، آیا قبلش به داستان موسی ع و سگ فکر کرده بودید؟ اون روز عجیب که خداوند بهش دستور داد: بدترینِ خَلق من رو بردار با خودت بیار به محل قرار! موسی ع، خیلی گشت. نمیتونست دست روی کسی بذاره. در آخر، یه سگ مریضِ کثیف رو دید که یه گوشه افتاده. بازم نتونست. با شرمندگی رفت به محل قرار و انگشت اتهام رو بر خودش گذاشت. گفت خدایا بدتر از خودم پیدا نکردم. حضرت حق فرمود: ای موسی! به عزتم قسم، اگه کسی رو با خودت میاوردی، تو رو از پیامبری خلع میکردم!
میدونم که ممکنه حرفم رو به هزار بهانه نپذیری، شاید سرسختتر از اونی هستی که دلت با قرآن یا یاد امام ع، تغییری پیدا کنه. اما لااقل تا آخر متن همراهی کن، بلکه هم شیوه کارت تعدیل شد >>>
بذارید سکه رو اونوری کنم و درباره اونورش ازتون سوالی بپرسم... با سلبریتیِ انقلابی و همراه، چقدر خوب هستید؟ چقدر هواشو دارید؟ چقدر ازش تجلیل میکنید؟ آیا پیش اومده که یه پویش راه بندازید برای حمایت مالی-آبرویی-شغلی از اونها؟ آیا نمیدونید که اینجور افراد در صنعت سینما یا ورزش، تنها هستن؟
بلکه به عکس، گمانم اینه که نمکنشناسی و ناسپاسی جزئی از وجودمون شده. میگید هرکس کار خوبی برای ما کرد، وظیفهش بوده. پولشو گرفته. تشویق، شکر، حمایت، همراهی، قربون صدقه رفتن، تا کمر خم شدن جلوی هم، بوسیدن دست هم، ... فقط در فرهنگ لغات ما هست، در رفتارامون نیست. دلیلش هم واضحه البته: چون اون چیزی که برای ما مهمه، خودمونیم، نه نظام و شهدا و اسلام. و اجازه بدید بهتون بگم این روحیه ما رو به کجا میبره... به اونجایی که هیچکس رو باقی نذاریم، همه چهرههامون از بالاترین نفرات سیاسی تا هنری و ورزشی، ممنوعالتصویر و مجموعههای تلویزیونی ممنوعالنشر بشن. برخلاف بعضی کشورها که سعی میکنن هرچه بیشتر و روزافزون برای خودشون هویت درست کنن، ما تا برگهای از 'کتاب هویت'مون شل شد، بلافاصله اونو میکَنیم و پاره میکنیم!!! یادت باشه، بالاخره یه روز نوبت کنار گذاشتن تو هم میشه! قبل از اون روز، سعی کن تا میشه همه رو نگه داری، کسی رو دور نریزی.
اگه نمیدونستید، الان بدونید
درباره ماجرای 'مصادره کردن شاعران و دانشمندان ما' توسط کشورهای همسایه، اینجوری تبلیغ میشه که مسئولینِ کمکار باعثش شدن. اما شاید نمیدونستید که این ماجرا، یه حقیقت پنهان داره!!
عده زیادی در همین اطراف خودمون و در پشت پرده هستن که نظرات توحیدی-معرفتی اون بزرگان رو قبول ندارن. مولانا رو، شمس رو، ابن عربی رو، ملاصدرا رو، ابن سینا رو، فردوسی رو، حتی آقای الهیقمشهای رو، قبول ندارن! و تا بتونن اجازه نمیدن از اینها حرف زده بشه! اگر هم جایی ستایشی صورت گرفت، تلاش میکنن لبّ کلام اون اندیشمند بیان نشه و یا جوری بیان بشه که کسی متوجهش نشه. و در همین دوره تاریخی که با نام خدای خمینی آغاز شده، اجازه نمیدن از افکار عرفانی امام صحبت بشه!!! راز مصادره شخصیتهامون اینه.
حتما میدونید این شل کردن متقابل، مضمون آیه نهم از سوره قلم هست: وَدّوا لَو تُدهِنُ فَیُدهِنون. در جریان اعتراضات اخیر، از بعضی جریانات انقلابی یا مسئولان (درست یادم نیست) چیزایی شنیدم که نگرانم کرد. چیزایی که شاید مضمونش این باشه: "جمهوری اسلامی منهای اسلام"، "تو با ما باش، مسلمان هم نبودی نباش"، "تو اعتراض نکن، حجاب هم اگه نخواستی نگیر"، "تو به ما رای بده، بعدش هرچی تو بگی" ... انشالله که بنده بد فهمیدم و موضوع اینطور نبوده.
در این بخش پایانی، همهمون رو به توصیههایی از بزرگان دعوت میکنم:
در پایان، شاید دوست داشته باشین این ۲ مطلب رو هم ببینین:
و
https://vrgl.ir/7bpmV
-۱- سوره طه آیه ۴۴: فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪﻧﺮﻣﻲ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ ﺗﺎ ﺑﻪﺧﻮﺩ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻳﺎ ﺩﺳﺖﻛﻢ ﺗﻜﺎﻧﻲ ﺑﺨﻮﺭﺩ.
-۲- میزان الحکمه، ریشهری، ج۳، صفحه؟
-۳- صحیفه نور ج۱۱ ص۳۷۹
-۴- اشاره به تقسیمبندیها پیرامون موضوع تمدن نوین اسلامی، سخنان رهبری، سفر به استان خراسان شمالی
-۵- اشاره به آیه سوم از سوره غاشیه: عاملةٌ ناصبةٌ، کسی که وقتی در عرصه محشر حاضر میشه، جوری باهاش برخورد میکنن که خستگی زحماتش در دنیا به تنش باقی میمونه