اگه فردی معتقد و پایبند به دین و اخلاقیات دینی هستید، احتمالا از دیدن ناهجاری ها در اجتماع برافروخته و عصبی میشید، یا بسیار خشمگین و عصبانی میشید. حس می کنید امر به معروف یا نهی از منکر، اثری جز تنش نداره. درسته؟ در این مقاله، راهکاری رو با هم بررسی میکنیم که 2تا سود داره:
دعوت می کنم چند پرسش رو پاسخ بدید:
اول؛ آیا اون مرد یا زن هست که باید ایمان بیاره یا خدا باید بخواد که او ایمان بیاره؟ اگه جوابت گزینه اول هست، این منبع رو ببین: -1-
دوم؛ آیا خودت رو بهتر از او نمی دونی؟ یک ذره هم نه؟؟ آیا اگه کسی بگه بدترین آدم روی زمین خود تویی، بدت نمیاد؟ از دستش عصبی نمیشی؟ اگر نه، که خیلی عالیه، مرحبا! اما اگه آره، حتما این منبع رو ببین: -2-
با نگاه توحیدی ادامه میدیم:
بدترین چیز این عالم، شرک هست (-3-). شرک یعنی این تصور و توهم که "من دوم، موثر دوم، اراده دوم و سوم و چندم وجود داره". یکی از معانی شرک اینه که بگی "کسی هست که بدون اذن و رضایت خدا گناه میکنه". بهتر بگم: یک از معانی شرک اینه که بگی "با اینکه خدا راضی نیست، اما گناه واقع میشه"
از دستم نرنجید! حقیقتش اینه: وقتی خدای نکرده من و تو، نسبت به خدا، سوء ظنّی پیدا می کنیم، چیزی مثل ناشکری و اعتراض، چیزی مثل اینکه بگیم اگر اونطور می شد بهتر بود (-4-)، وقتی غر میزنیم، چرا اینجور؟ چرا اونجور؟... همه اینها نشانه های شرکه. اثر این شرک اینه که بعدش گناهی رو مرتکب میشیم. یعنی گناه، نتیجه افکار شرکیه. گناه، نتیجه است، نتیجه یک چیز نحس و نجِس. پس گناه چیز خوبیه، به این معنا که نمیذاره مورچه سیاه روی سنگ سیاه در دل شب تار، مخفی بمونه -5-. گناه، شرک پلید رو آشکار می کنه و به من و تو کمک می کنه بفهمیم یک چیز ناپاک درونمون لونه کرده. مثل درد در بدن که ما رو متوجه ویروس، التهاب، مسمومیت و ... میکنه.
با همین نگاه، این حدیث رو معنی می کنیم: اگر گروهی گناه نکنند، خداوند آنها را می برد و گروهی می آورد که گناه بکنند -'5-. این یعنی خدا نمیذاره نجاستِ شرک در دل افراد باشه ولی گناهی مرتکب نشن (= خدا از ظاهرالصلاح های موذی خیلی بدش میاد، رسواشون میکنه). اون چیزی که پیش خدا ناپسندتر هست، خود شرک هست، نه نتیجه ش. چرا که نتیجه رو اگر به اندازه یک کوه هم باشه، راحت میتونه ببخشه اما خود شرک رو به هیچ وجه. -6- و -7-
حال ِ من و تو وقتی ناهنجاری ای رو در جامعه دینی می بینیم، اینه: "چرا این مرد/زن اینقدر نفهمه؟ چرا این مردم اینقدر گناه میکنن؟ چرا این مسئول ..؟ کاش از این شهر می رفتم به یک جایی که اینا رو نبینم و قدری آروم بشم!"
برای توضیح بیشتر، یادی می کنیم از پیامبری بزرگ و مورد احترام ِ خداوند، یونس علیه السلام، و داستانش رو دوباره میخونیم. (از تفسیر نور، آقای قرائتی):
یونس ع سالهاى بسيارى مردم را به خداپرستى دعوت كرد ولى از آن ميان، تنها دو نفر به او ايمان آوردند، يكنفر عابد و یک انسان عالم. وقتى وضع بدين صورت ادامه يافت، عابد به يونس عليه السلام پيشنهادِ نفرين كرد و حضرت كه از سرسختى و لجاجت آنان به ستوه آمده بود، به اين كار اقدام نمود و به محض پيدا شدن آثار بلا، بدون كسب اجازه از محضر خداوند، با خشم و غضب از منطقه خارج شد به اين گمان كه ديگر از دست آنان راحت شده است، امّا نمى دانست كه خداوند بخاطر اين كار، زندگى را بر او سخت خواهد كرد. وقتى از آنجا خارج شد، به سوى دريا رفت، سوار بر كشتى شده و به منطقهاى ديگر عزيمت نمود. در ميانهى راه ناگهان كشتى به خاطر مواجه شدن با نهنگى بزرگ، دچار اضطراب گرديد و چيزى نمانده بود که اهل كشتى غرق شوند. صاحبان كشتى تصميم گرفتند براى رفع اين بلا، يك نفر از ساكنان كشتى را به دريا بيندازند. چون قرعه كشيدند، نام يونس درآمد، لذا او را به دريا انداختند، بلافاصله نهنگ او را بلعيد و به درون دريا رفت، امّا به امر الهى از خوردن و هضم او منع گرديد. يونس عليه السلام در آن تاريكىهاى شكم ماهى و اعماق آب به ظلم خود، به خروج نابجا از ميان مردم پى برد و به آن اعتراف كرد، پس خداوند دعاى او را مستجاب فرمود و او را از آن حال نجات داد. از آن پس يونس لقب «ذوالنون» به معناى صاحب ماهى يافت. در قرآن آمده است كه: اگر او از تسبيحكنندگان نمی بود، تا روز قيامت در شكم ماهى محبوس مىشد.
به جای فرار از قوم، واقعیت حال قوم و اراده حکیمانه خداوند رو ببینیم تا آروم بشیم. اگر جز این باشه، نه تنها آروم نمیشیم بلکه گرفتارتر هم میشیم، 40 روز ملامت زده در شکم ماهی! بعدشم باید توبه کنی و بعد از بهبودی از بیماری، دوباره برگردی پیش همون قوم! )-: اگه خواستین هدایتکننده جامعه تون باشین، نباید غُر بزنین. با دل شاد و روح صبور باهاشون حرف بزنید و زندگی کنید. کاریش نمیشه کرد، افراد شیطان صفت بشدت دارن روی مخ این بیزبونها راه میرن.
* * * *
ان شاء الله تونسته باشم کمکی بکنم به حال ِ خراب این روزهامون. نظراتتون رو بنویسید تا با هم بیشتر رشد کنیم. منابع بحث در پایین اومده.
ضمنا می تونید به کانال اینستاگرام شهر توحید بپیوندید:
منابع:
-1- و شما نمیخواهید مگر آنکه خدا، پروردگار جهانیان بخواهد. و ما تشاوون الا ان یشاء الله رب العالمین. تکویر 27 تا 29
-2- پیامبر ص فرمودند: دشمن ترین دشمنانت، خود تویی. اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک
-3- یقینا و بی شک، شرک، ظلمی بزرگ است. ان الشرک لظلمٌ عظیمٌ
-4- پیامبر خدا هرگز به آنچه گذشته بود، نمیگفت: کاش غیر از این میشد! لم یَکُنْ رسولُ الله(ص) یَقُول لشیءٍ قد مَضی: لَو کان غَیْرَه
-5- از حضرت رسول (ص) نقل شده است که فرمودند: إن أخوف ما أخاف عیلکم الشرک الخفی و اشکر السّر فاّن الشرک أخفی فی امتی من دبیب النمل علی الصّفا فی اللیلة الظلماء؛ بیشترین چیزی که برای شما از آن می ترسم شرک خفی و پنهان است پس از شرک پنهان دور باشید زیرا شرک در امت من از راه رفتن مورچه بر سنگ سیاه در شب تار پوشیده تر است.»
-'5- عذر میخوام که نتونستم منبعش رو پیدا کنم
-6- بگو ای بندگانم که اسراف بر نفس خود کردید، هرگز از رحمت خدا نا امید مباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او بسیار آمرزنده و مهربان است. قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ - زمر 53
-7- محققاً خدا گناه شرک را نخواهد بخشید و سوای شرک را برای هر که خواهد میبخشد - إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ - نساء 48
-8- ما بعضی از شما بندگان را سبب آزمایش بعضی دیگر میگردانیم تا آیا صبر (در طاعت خدا) خواهید کرد؟ - و جعلنا بعضکم لبعض فتنه اتصبرون - فرقان 20
-9- ای اهل ایمان، شما خود را محکم نگاه دارید، که اگر (همه عالَم) گمراه شوند و شما به راه هدایت باشید، زیانی از آنها به شما نرسد - يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ۖ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُم - مائده 105
-10- بگو به زیادبخشی و مهر خدا باید شاد باشید - قل بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
جاهایی از قرآن کریم که داستان یونس ع آمده: سوره یونس، آيه 98 و سوره صافات آيه 139 و سوره انبیا آیه 87-
-11- غرر الحکم حدیث7301