سلام به دوستان خلاق و جذابم
ایده رو اون آخر آوردم. ولی فکر کنم توضیحاتِ قبلش براتون جالب باشه.
در حدیث داریم که وقتی ظهور اتفاق میفته و مردم، حضرت ولی عصر رو می بینن، رو به همدیگه میکنن و میگن ما این فرد رو قبلا دیدیم، چهرهش برامون خیلی آشناست!!
ممکنه به سادگی بگید ایشون زیاد در کوچه بازار های ما، در محل کارهای ما، در خانه ها و محله های ما رفت و آمد داشتن، بخاطر همین زیاد دیدیمشون و آشنا بنظر میان. خب شاید! اما فرضیه خیلی معقولی بنظر نمیاد. آخه به چه هدفی؟ مدیر یا کارمند اداره نپرسیده آقا کارتون چیه؟ نگهبان دانشگاه نگفته کارت شناسایی تون رو ببینم؟ کسی کنجکاوی نکرده این آقا توی کدوم خونه توی محله ما زندگی میکنن؟ و اصلا چطور ممکنه برای همه مردم دنیا این آشنایی اتفاق افتاده باشه؟ همه محلهها، همه محل کارها،...؟؟
پس شاید نکته دیگه ای وجود داره که تا حالا بهش فکر نکردیم...!
در ابتدا یک پدر و مادر داشتیم و همه از یک نژاد بودیم: 'آدم نژاد'. بعد آروم آروم تفرقه زیاد شد. هابیلیان و قابیلیان. بعد خود اینها چند دسته شدن. خداوند، برای اینکه بشر رو تنبیه کنه (=آگاهش کنه به رویه غلطش)، زبان ها و نژادهای مختلف به وجود آورد. حتی یهودیها در کتاباشون دارن که یک عده ای یکدفعه زبانشون تغییر کرد. ترک لر فارس بلوچ ترکمن مغول ژرمن فرانک سیاه سفید زرد سرخ... این برای بشر شد مایه دردسر! جنگ های قومی نژادی ملیتی تا همین الان ادامه داره و واقعا همه رو خسته کرده. (دستبردار هم نیستیم) حتی بعضی مواقع در تاریخ، جنگ های مذهبی هم ظاهرش برای خدا بوده و باطنش برای برتری دادن نژاد.
اما ازونجا که هدف آفرینش، یگانه شدن با خالق هست و بعدش تشکیل آرمانشهر، و قراره همه اختلافات جمع بشه، طبیعتا اختلافات ظاهری بشر منجمله نژاد، رنگ پوست و زبان هم بمرور کمرنگ تر میشه. ای اهالی قرن ۱۵، آیا اینو حس نمیکنید؟ الان دیگه کسی نمی تونه بگه من ترک اصیلم. حتی زبان ترکها دیگه اصیل نیست، همونطور که فارس ها زبانشون پر از کلمات عربی و انگلیسیه. در ۲۰۲۱ براحتی میتونید با یک نفر انگلیسی زبان، چت کنید. دنیاهامون خیلی به هم نزدیک شده. یادم نمیره خاطره شیرین گفتگو با یک یمنی و یک مصری رو در سال ۹۲. یکی کنار خانه خدا و یکی کنار خانه پیامبر. هردو حدود نیم ساعت، یکیشون به زبون عربی یکیشون انگلیسی. یکیشون استاد دانشگاه، یکیشون شیعه زیدی.
این روند شبیه شدن ادامه پیدا میکنه تا اینکه کاملا یکی بشه (تا مدتی بعد از ظهور، بشر کاملا متوجه میشه که قدرت و زیباییِ آرمانی در مثل هم شدنه نه در تلاش برای متفاوت بودن و خاص بودن)
حدس اولم اینه؛ چهره و اندام حضرت ولی عصر، برآیند چهره و اندام های بشر اونروز هست، چهره ای که داره با قدرتش همه رو به سمت خودش همگرا میکنه. برخلاف تصور شایعی که اول مقاله آوردم، شاید هیچوقت ایشون رو ندیده باشی ولی میانگین اندازه چشم ها، میانگین لب ها، میانگین قدها، میانگین رنگ پوست و مو، داره رفته رفته به ایشون میبره.
"ایده"
کسی میتونه با ی الگوریتم رایانهای محاسبه کنه که امام مهدی (ع) چه شکلین؟
حدس دوم؛ هر کدوم از ما در طول زندگیمون، به گرفتاری های سختی برخورد کردیم و چه بسا در اون موقعیت از حضرت مهدی ع کمک خواستیم و بعد از مدتی کوتاه، یک نفر پیدا شده و مشکلمون رو برطرف کرده، پول هم از ما نخواسته. این خاطره احتمالا تا آخر عمر از ذهنمون پاک نشده و اگه دوباره یک جایی اون فرد رو ببینیم، چهرهش رو به یاد بیاریم. از کجا معلوم که اون فرد دلسوز و توانا، مهدی علیه السلام نبوده باشه؟ (سلام خدا بر او)
حدس سوم؛ آیا شنیدین که میگن: زن و شوهرهایی که به هم علاقه دارن، به هم شبیه میشن؟! این مساله، ریشه در یگانگی روح هاشون داره، هرچی دونفر با هم همدل تر باشن، جسم هاشونم به هم نزدیک تر میشه. و چه بسا وقتی یکیشون مثلا سردرد میگیره، اون یکی هم احساس درد توی سرش میکنه. این رو عاشق ها زیاد تجربه کردن! حالا با این فرض، چرا مسلمونها و بطور خاص شیعیان که ۱۴تا محمد رو دوست دارن، به محمد ص یا فرزندش مهدی ع شبیه نشن؟! بازم اینجا یک برنامه رایانه ای لازم هست تا بشه این حدس رو محک زد که آیا همه مسلمونها یک پارامترهایی در چهره شون هست که اونها رو شبیه به هم و شبیه به سرورشون محمد ص میکنه؟ خصوصا که خود ایشون فرمودن: من و علی، پدران این امتیم!