ویرگول
ورودثبت نام
شهر توحید
شهر توحیددانش‌آموخته صنعتی اصفهان و دانشگاه شیراز در کارشناسی ارشد برق سابقاً مدیر یک شرکت دانش‌بنیان حوزه برق-کشاورزی در شرف ورود به پایه ۷ حوزه علمیه عاشق تفکر "توحید من، یگانگی ما، تو خودمی" حامد نیک روان
شهر توحید
شهر توحید
خواندن ۱۰ دقیقه·۲ ماه پیش

نماز خوندن برای موفقیت

بشتاب به سوی شکوفایی و موفقیت. این جمله، ترجمه‌ی درست عبارت حی علی الفلاح هست. چون که فلاح به شکفتن و رُستن ترجمه میشه. همون‌طوری که فلاحت یعنی "به‌بار نشوندن" و فلّاح، کشاورزه. با این شروع زیبا، "نماز خوندن برای موفقیت" رو با هم مطالعه می‌کنیم. در این مقاله سعی می کنم مفهومِ هر عبارت نماز رو با نگاهی امروزین و کاربردی تر بیان کنم. امیدوارم بعد از این، همگی بتونیم نمازهای آینده مون رو طوری بخونیم که: در نهایت، شیطانی و شِمری و ابن ملجمی نشه، مستقیما در موفقیت امروز و فردای ما اثر بگذاره، ستون دین ما باشه، و در آخرت هم بواسطه ی اون، مابقی کردارهای ما پذیرفته بشه؛ نمازهایی که دنیا و آخرت ما رو همزمان خوب کنه.

نماز خوندن برای موفقیت
نماز خوندن برای موفقیت

الله اکبر: هرچند که ترسیدن از یه قدرت بی انتها باعث میشه انسان خودش رو جمع و جور کنه، اما این عبارت شریف به این معنا هم هست که تا هرجا بخوای، خدا توانش رو داره، هرچی بخوای رو داره، برای به دست آوردن هر آرزوی خوبی که بگی پایه ست. عظمت خدا خیلی خیلی بیشتر از اونه که بخواد بخاطر بزرگیش برای ما کلاس بذاره، اصلا در این حد و اندازه ها نیستیم. در عوض میخواد بگه "من بی انتهام ولی فقط بخاطر تو. طمع کن به من!" انگیزش از این بیشتر!؟

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد للّه رب العالمین: همین یه عبارت برای فهمیدن توحید کاربردی (=یک من، یک موجود بیشتر نیست و اون خداست) کافیه. بذارید با هم بازش کنیم: حمد رو چه به معنای ستایش بگیری و چه به معنای سپاس، ترجمه این میشه: ستایش/سپاس مخصوص خداست. آیا این یعنی از پدر و مادرم یا همسرم متشکر نیستم؟ یا یه منظره زیبا و یا یه انسان مهربان رو ستایش نمی کنم؟ یقینا به این معناها نیست. پس چه مفهومی داره!؟

دریای موّاج رو دیدین؟ موج ها، هرچند بلند و پرقدرت، چیزی جز دریا نیستن. مخلوقات هم هراندازه توانمند یا فداکار یا زیبا، چیزی جز خدا نیستن. همونطور که موج نمیتونه بگه "من"، مخلوقات هم نمیتونن. اگه بابا یا مامان هستی و محوِ عشق فرزندت شدی، باید بدونی که لطافتش و ناز بودنش و ادا و اطوارهای خوشمزه ش، همگی مال خداونده نه مال این.

اگه چند دقیقه پیش بهت گفتن: "خیلی خیلی ممنون، اگه شما نبودید نمی دونم چطوری این مساله حل میشد"، تو باید دونسته باشی که "الحمدللّه" یعنی از خدا تشکر کنید، من چه کاره م!؟

بذارید "الحمدللّه" رو از یه زاویه دیگه هم نگاه کنیم: و اون موضوعِ جذّابِ شکرگزاریه. حتما کتاب هایی رو که در دهه های اخیر پیرامون اثرات شکر نوشته شده خوندید: فرکانس و رزونانس شکرگزاری موجبِ هجوم نعمت های بیشتر به سمت ما، اثر شادی بخشیِ شکرگزاری. برای مثال، حتما خوندید که اصلی ترین راه درمان بیماریها، شکر کردن سلامتی موجود و حتی درد موجوده. بهترین راه افزایش درآمد، شکر کردنِ درآمد فعلیه، البته یه شکر از ته دل، جوری که معلوم باشه واقعا داری از زندگیت کِیف میکنی. حتی میتونیم فراتر بریم: اصلی ترین راه برون رفت از معضلات اجتماعی/اقتصادی، شکرگزاریِ جمعی نسبت به ویژگی های خوبِ اجتماع/اقتصاد هست. چه نیازی هست که انسان ها با هم درگیر بشن تا در نهایت، زور این حزب بچربه و بتونه مطلبی رو که خودش هم مطمئن نیست در آخر نتیجه ش چی میشه، به کرسی بنشونه. بیاید همگی شکرِ داشته ها رو بکنیم تا بجای ما، خداوند توانا مسائل ما رو حل کنه.

تصور کن آدم متموّل شهر یه سفره بزرگ انداخته و عده زیادی رو هم دعوت کرده. تو هم رفتی. برخلاف همه که مشغول ایراد گرفتن از سردی غذا یا گرمی هوای تالار یا سر و وضع بقیه مهمان ها هستن، تو چسبیدی به غذا و با اشتهای زایدالوصفی داری میخوری. میزبان با اینکه سرش شلوغه و دائم در رفت و آمده، متوجه تو میشه. از اینکه داره بهت خوش میگذره خوشحال میشه، حس مفید بودنِ بیشتری میکنه. میسپاره که برات زیتون پرورده مخصوص هم بیارن. میگه: " لطفا ماهی رو هم تست کنید ببینید خوب پختیم، سعی کنید حتما بره بریون رو هم مزه مزه کنید. بچه ها خیلی برای پختش وقت گذاشتن. میخوام ببینم از پس سلیقه شما براومدن یا نه! " ما اینجا مهمون سفره خدا هستیم، اگر بَه بَه و چَه چَه کنیم و صمیمانه سپاسگزار باشیم، اقلام سفره چاره ای ندارن جز اینکه به سمت ما بیان.

مالک یوم الدین: کسی از نزدیکان من، ماتریالیست بود. بعد از مرگِ پسرِ نوجوانش، خوابش رو دیده بود که میگفت جام خوبه! مادر ماتریالیست، ناخودآگاه به جهان دیگر باور پیدا کرده بود. اعتقاد به آخرت، از بدیهیات ذهن های ماست.

ایاک نعبد و ایاک نستعین: اینکه فقط در خدمت خدا باشی و خودت رو غلامِ کوچک او بدونی، از نظر بعضیها با مقام انسانیت ناسازگاره. اما گویا نمیدونن این قانون رو: که اگه انسان خودش رو مطیعِ خدا نکنه، ناخواسته مطیعِ هرکس دیگه ای میشه. آیا گمان می کنید فرعون جوری رفتار نمیکرد که در جمع کاهنان و هیئت وزیرانش محبوب تر بشه؟ یعنی تصمیماتش بخاطر خوشآمدِ اونها نبود؟ آیا پادشاهان اگه خودشون رو صاحب املاک و زن های مردم میدونستن، واقعا به خودشونم کنترل داشتن؟ صاحب خودشون هم بودن؟ یا درگیر اخلاقیات مضرّی شده بودن که از پسش برنمیومدن؟ همه می دونیم پادشاهان مقتدر گذشته در نهایت بخاطر همین اخلاقیات مضرّ، به عمر/آبرو/لذّات خودشون پایان دادن. این اونها بودن که عقده ی احترام تا آخر عمر در روان شون وجود داشت و به محض شنیدن یه انتقاد ساده، کنترلشونو از دست میدادن.

بعضیای دیگه از اومانیسم (= humanism = انسان گرایی) تعریف و تمجید میکنن، و یا ناخواسته با گفتن جمله "دینم انسانیته" به گسترشش دامن میزنن. من میگم ای کاش در نوشتن اصول اومانیسم، تجربه انسانیِ تاریخ بشر در نظر گرفته میشد، تمام مفهوم عدالتی که بشر دوستش میداره، تمام مهربانی ای که انسان تشنه ی اونه، تمام دانشی که بشر پیدا کرده، بنی آدم اعضای یک پیکرند، ما ز بالاییم و بالا می رویم و... و... و... . اومانیسم امّا نه تنها از این آرمانها خالیه، بلکه تبدیل شده به یه روش فردگرایی و خودپرستی. جمله ی حسین ع میتونه پاسخ اونها هم باشه: اگر دین ندارید (=خدا نمی پرستید) لااقل آزاده باشید.

اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم و لا الضالّین: علاوه بر اینکه یاد کردنِ انسان های راستگو (صِدّیقان) و فداکار (شهیدان) و دانایان (انبیا) و پاکان (صالحان) که در همه تاریخ زندگی می کردن، انسان رو به اونا شبیه میکنه، این نکته هم دونستنش جالبه: غیرالمغضوبِ... تا آخر، صفتی هست برای انعمت علیهم. پس اینجوری معنی میشه: راه کسانی که بهشون نعمت دادی، اونایی که نه مورد خشمت واقع شدن و نه لحظه ای در گمراهی فرو رفتند. این معنی کمک میکنه که فقط به نیکان فکر کنی و غیری رو نشناسی.

بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد الله الصمد: ترجمه: بگو داستان از این قراره که خداوند احده، خداوند بی نقص و بی انتهاست. 'هو' ضمیر شان هست. 'احد' اون یکتایی هست که دومی براش قابل تصور نیست، اون یگانه ای که نه تنها دوم نداره، بلکه نمیتونه داشته باشه. یعنی جایی باقی نگذاشته که بتونه دومی در اونجا باشه. تاکید دوباره ای بر این حقیقت که من و تویی وجود نداره، هرچه هست اوست. بنابراین خداوند یکِ نامحدوده. (1️⃣=♾)

لم یلد و لم یولد: خداوند نزایید یعنی با آفرینش چیزی ازش جدا نشد، ما همگی در او هستیم. (موج و دریا) و زاییده نشد یعنی خودش هم از چیزی جدا نشد، اینطور نیست که خدا با ترک کردنِ مخلوقات، اونها رو به نیستی و فنا بفرسته. خداوند حتی از هدایت مخلوقاتش هم، چه خوب و چه بد، دست بردار نیست، همه زود یا دیر به او میرسن، و سوخت و سوز هم نداره.

و لم یکن له کفوا احد: حتی اگه بگی این آل محمد هستن که فرمودن: "در فضل ما هرچی خواستید بگید ولی ما رو خدا ندونید"، خدا میگه درسته که اونا رو هم مثل خودم یگانه ی نامحدود آفریدم، اما من آفریدم. از سمت خودشون هیچّی نیستن.

سبحان الله: منزه خداست، بی عیب خداست، پاک خداست. این یعنی پر از نقص و پر از عیب و ناپاک منم. اگر در رکوع یا سجده، این عبارت های دوم رو در ذهنمون نگیم، نصف سبحان الله رو از بین بردیم. سبحان الله، ذکریه که میگیم تا خدا رو تبرئه کنیم. باید تبرئه کنیم چون ما دائما در هر پیشامد بدی داریم به خدا اتهام میزنیم. عباراتی مثل این: تو کردی، تو خواستی، اگه تو نمی خواستی اینطور نمیشد، خدایا چرا، مگه صدامو نمیشنوی، خدا هم ما رو فراموش کرده، و... . اما اگه خدا مسئول اتفاقات بد نیست، پس کی هست؟ خاطی کیه؟ جواب: خودم. این "من بدم" رو اگه نگی، نمیتونی شکوفا بشی. صادقانه ترین جمله همینه. این "من دشمن ترین دشمنِ خودم هستم" رو اگه نگی نمیتونی از دست خودت خلاص بشی. اگه نخوای به "نادان، منم" اعتراف کنی، تا ابد کورمال کورمال میگردی و فقط زندگی رو به خودت سخت میکنی. خوشبختی و شادی و آرامش، کار تو نیست. با لایک کردن و پسندیدنِ خود (=خودپسندی)، خوشبختی رو دور و دورتر میکنی. آیا موجی و قطره ای که تماماً از دریاست، میتونه پیش دریا، خود داشته باشه یا خودش رو دوست داشته باشه!؟؟ اونی که باید دوستش داشت، دریاست.

موفقیت در یگانگی با کلّه که معنا میشه.موج بدون دریا یعنی من بدون ویژگیهام! منِ به دردنخور.

لا اله الا الله: یک "والِه کننده" بیشتر نیست و اون اللّه هست. هر چیز شگفت آوری از خداست، مال خداست، در خداست، تا جایی که همه ی شگفتی ها رو از همه ی موجودات بیرون میکشی و برمی گردونی به خدا. بعد میپرسی فلان موجود کجاست؟ بهت میگن 'نیست' شد. همه خوبیهاش، منجمله "هستی" رو ازش پس گرفتی و برگردوندی به خدا. این قرص نیست که درد رو آروم میکنه، شیر نیست که غرش میکنه و میترسونه، ابر نیست که میباره و زمین رو سیراب میکنه، پول و بانک نیست که گره گشایی میکنه. همه و همه خداست. اگه قبول نداری یا داری با تردید بهش فکر میکنی، فلسفه ای رو که در این پاراگراف خوندیم، دوباره بخون. و بذار موضوع رو با مثال، کالبدشکافی کنیم:

میگی شیر سلطان حیواناته. آیا شیر خودش چنین تصمیمی رو گرفت؟ و به بدن خودش، قدرت بخشید؟ و به رفتار خودش، صلابت و متانت داد؟ یا از ابتدا با همین ویژگیها طراحی و اجرا شده بود؟

میگی پول حلّال مشکلاته. اولا پول مخلوق ذهن انسان و اختراع انسانه. پس قاعدتا این ذهن انسانه که حلّال هست. مخلوق انسان نباید مهمتر از انسان شمرده بشه، چه برسه به اینکه ملاک ارزش گذاری انسان بشه. دوم، پس چجوریه که اونایی که پول بیشتری درمیارن (نباید بگیم پول خلق میکنن چون اکثر ثروتمندها، با تولید کالا پول رو خلق نمیکنن، بلکه با جابجایی کالا و تعریف از کالا، پول دار میشن)، شادتر و آروم تر نمیشن؟ چرا تنش هاشون تمومی نداره؟ مگه پول مشکلاتشون رو حل نمیکنه؟

میگن خورشید منبع انرژی در عالَمه. نفت و گاز، بادها و لقاح گیاهان، تبخیر و باران ها، پدیده همرفت و جابجا شدن مادّه یعنی غذا در زمین، همه متاثر از خورشیدن. آیا اونایی که در گذشته خورشیدپرست بودن، فکر نمیکردن که آیا این کُره ی داغ، چیزی جز نتیجه همجوشی هسته ای اتم های هیدروژن هست؟ آفریننده اتم و انرژی بیکرانه ی هسته اتم کیه؟

این مثالها رو ادامه بده. جالبتر میشه. اما به یقین نمیتونی مثالی پیدا کنی که شیئی به خودیِ خود، توان و عُرضه ای داشته باشه. ذهن تو بطور پیش فرض (by default) بدنبال "علت العلل" میگرده.

پرسش کاربردی اینه: در تمام تاریخ، قدرتمندها و مشهورها و ثروتمندها و حرمسرادارها و مدال آورها با چنگ زدن به چیزها میخواستن خوشبخت بشن، و خیلی خیلی بیشتر از ما برای به دست آوردن چیزها توانمند بودن. اما آیا خوشبخت و آروم شدن؟ ارضا شدن؟ یا بدتر از بقیه، و ناآروم تر و وحشی تر شدن؟ پولدار ویلا میخره و فقیر هم حسرت میخوره. اما از طبیعت تنها کسی لذت میبره که 'رها' هست. درسته؟ حاکمِ وقت انواع زیباروها رو در حرمسرا جمع کرده بود ولی حتی در حین ارتکاب عمل هم چشمش و فکرش در حسرت زیباروی خانه دیگری بود.

پس رازی که در چیزها هست چیه؟

آیا ممکنه کسی در نهایت به این نتیجه برسه که "چیزها به طرز کاملا هوشمندانه ای متعهد شدن که بدون آفریننده شون به خدمت کسی درنیان" ؟ اگه اینطور باشه پس نماز خوندنه که میتونه تو رو به موفقیتِ دلخواهت برسونه. درسته؟ مسیر رو بازبینی کن.

تشهد و سلام: نتیجه گیری و پایانِ نمازه. فقط شماهایی که از "اللّه وَحدَه" (=فقط خدا) حرف میزدین، درست میگفتین، نماز نه تنها برای آخرتِ ما پشتوانه ی صداقت ماست بلکه در دنیا هم تضمین کننده ی حس خشنودی ماست. سلام بر شماها.

افزایش درآمدانسان گراییتاریخ بشرموفقیتنماز
۶
۴
شهر توحید
شهر توحید
دانش‌آموخته صنعتی اصفهان و دانشگاه شیراز در کارشناسی ارشد برق سابقاً مدیر یک شرکت دانش‌بنیان حوزه برق-کشاورزی در شرف ورود به پایه ۷ حوزه علمیه عاشق تفکر "توحید من، یگانگی ما، تو خودمی" حامد نیک روان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید