برای دوستانی که انحمن حجتیه رو نمیشناسن، اول خلاصه معرفی کنم: حجتیه یه گروه مذهبیه با این ایده اصلی که:
هر پرچمی که قبل از ظهور امام زمان (حضرت حجّت) به منظور اصلاح بلند بشه، دروغینه و باید انداختش. چرا؟ چون که امام زمان طبق روایات زمانی ظهور خواهد کرد که زمین پر از ظلم و جور شده باشه. پس اصلاح کردنِ اوضاع به این معنیه که او نخواهد آمد.
این انجمن در اوایل انقلاب، غیرقانونی اعلام شد. اما فعالیتش رو به صورت زیرزمینی ادامه داد. این سالها، شواهد میگه، فعالیت هاشون شدیدتر شده. متنی که پیشِ رو دارید، به این صورت تنظیم شده:
چرا روایت رو غلط فهمیدن؟ یا دلیل مردود بودن عقایدشون.
تشکیلات، عضوگیری، سیبلِ اهدافشون
فعالیت های قبلی و اخیر
راه حل معضل حجتیه چیه؟
آیا اگه مسلمانان واقعی و دلسوز اجازه بدن فساد گسترده بشه، امام زمان ع راضی شده و به غیبت پایان میده؟ آیا یک جامعه ی فاسدشده بهتر میتونه در خدمت امام زمان ع و گسترش اهدافش در جهان باشه!؟ مگر امام زمان ع بخاطر عدم دلسوزی مسلمانان نسبت به سرنوشت شون نبود که به امر خدا غایب شد؟ آیا قرار هست که مسمانان، امر به معروف و نهی از منکر (=اصلاح) رو در همه مسائل اجتماعی/سیاسی/اقتصادی ترک کنن تا بتونن امام شون رو زیارت کنن!؟؟
ممکنه به همه این پرسشها پاسخ منفی بدی اما باز هم بپرسی: خب تکلیف روایتی که بهش استناد میکنن چی میشه؟ تکلیف روشنه. مسلمانان باید کار صحیح رو انجام بدن اما در نهایت جبهه کفر نخواهد گذاشت که به همه اهدافشون برسن، روایت هم نگفته که به هیچکدام از اهداف خوب دست پیدا نمیکنن. ثانیا: اگر به فرض مسلمانان نتونن به اهداف خوب برسن، آیا باید برای رسیدن به اهداف بد تلاش کنن!؟ مثل این میمونه که پیامبر ص فرموده باشه این حسین عزیزم رو امّتم شهید میکنن و بعد عده ای در شهیدکردن امام حسین ع همداستان بشن!


این بخش رو به نقل از یکی از دوستانم که همسر و پدرخانمش عضو تشکیلات شده بودن و این در حال مبارزه با اونها بود، نقل میکنم. عضوگیری شون رو تحت لوای جمع آوری کمک های خیریه جهت برگزاری مراسم عید نیمه شعبان شروع میکنن. (اگه شما هم چنین کمک هایی می کنید، دلسرد نشید. فقط نسبت به مواضع سیاسی/اجتماعی اون خیریه هوشیار باشید) عده زیادی هستن که عضو حجتیه هستن اما هیچوقت بهشون گفته نمیشه! فقط یه خدمت مالی میکنن. تشکیلات حجتیه بسیار شبیه به بهائیت هست. حجتیه در زمان ساواک شاه هم فعال بود و با این که سرانش بهائی بودن، عناصر بهائی جامعه رو به انجمن معرفی میکرد تا بتونن یه بلایی سرشون بیارن. تشکیلات، بخش های مختلف خودش رو و اعضای هر بخش رو به همدیگه معرفی نمیکنه. تشکیلات حجتیه با تاسیس مهدکودک و بعد مدرسه غیرانتفاعی، داره عضوگیری میکنه (نسبت به ثبت نام بچه هاتون دقت و اهداف آموزشی مدرسه رو بررسی کنید). کسی که داره این متن رو مینویسه، خودش یه فرد مذهبی و مقیده ولی شما به افراد مذهبی حساس باشید خصوصا دوآتشه هایی مثل من. البته انجمن حجتیه فقط منحصر به عضوهای مذهبی نیست، هرکسی که برای ایجاد فساد، یه فرد موثر باشه، عضو خوبی خواهد بود.
اما چی شد که من و دوست فوق الذکرم با هم آشنا شدیم؟ مسیر آشنایی مون خودش نکته داره:
چند سالیه که در راستای نشر توحید کاربردی (توحید من = وحدت وجود حقّ) فعالیت می کنم. این مکتب فلسفی توسط ملاصدرا ره تاسیس شد و بوسیله امام خمینی ره راه خودش رو به سمت مسائل اجتماعی پیدا کرد. از عمیق ترین مسائلی که حجتیه باهاش مشکل داره، علاوه بر حاکمیت جمهوری اسلامی، خود مساله توحید با این نگاهه. کودتای فلسفی در حوزه که رهبری در سخنرانی اشاره کردن، درباره همین انجمنه. یک دوست مشترک ما رو به هم معرفی کرد تا این دوستم توحید کاربردی رو بفهمه و بتونه برای مناظره با پدرخانمش که از اعضای رده بالای حجتیه بود، آماده بشه. روزی که با هم نشستیم در جلسه و دوستم شروع کرد به صحبت کردن درباره انجمن حجتیه و فعالیت های گسترده شون، گفتم اتفاقا مدتیه که منم دارم به این موضوع از این زاویه فکر میکنم که: چطوریه که تصمیماتی که در کشور طی این سالها گرفته شده، بسیاریش برخلاف عقل سلیمه و دودش هم تو چشم اسلامِ قرآنی و جمهوری اسلامی رفته. (اسلام قرآنی رو در برابر اسلام اخباری و همچنین اسلام آمریکایی قرار دادم) آیا این نشون نمیده که عده زیادی از تصمیم سازانِ کشور در خدمت انجمن حجتیه هستن!؟
خلاصه کنم: زدن ریشه جمهوری اسلامی و اسلام قرآنی و توحید صدرایی-خمینی در صدر اهداف حجتیه ست
با توجه به ماهیت شون اصلا منتظر نباشید که خودشون رو معرفی کنن. پس برای شناختن نفرات انجمن حجتیه، فقط به کارهای افراد دقیق بشید. کارهایی در این سطوح:
برای حذف آدم های انقلابی مفید در سطح رئیس جمهور یا وزرا، سرداران و اُمرای پاک نظامی، یا حتی پژوهشگران و نظریه پردازان عمیق، به دشمن گرا میدن.
نظریه های دینی خوبی دارن الّا توحید کاربردی (=ما هیچیم هرچه هست خداست) که به هیچ وجه نمی پذیرن. توحید کاربردی بخاطر پیوند عمیقی که با وحدت و نوع دوستی و نفیِ منافع حزبی داره، یک شاخص عمیق برای تشخیص آدم های فاسد و صالح هست.
اگه بشه با ایجاد تفرقه کاری کرد که نظام از هم بپاشه، عالیه. آیا توجه کردید که طرح شدنِ 'مساله فرانچسکو' و 'مساله فروش سکه ها در دوره آقای روحانی'، دو تا قربانی داره، اما برای ایجاد آشوب در کشور چه اشکالی داره؟ (البته این صرفاً یک فرضیه ست)
فرستادن یک دختر با روحیه حساس که سابقه بیماری مغزی هم داره به مقر پلیس ارشاد از یک طرف و شاید حتی تحریک پلیس به برخوردهای تند از طرف دیگه، و بلافاصله شروع به یک کار رسانه ای-سلبریتیانه بی نظیر، فرضیه ای نیست که بشه براحتی ردش کرد.
حجتالاسلام سید حسن افتخارزاده سبزواری جانشین شیخ محمود حلبی در انجمن حجتیه چند ماه قبل یعنی ۲۶ دی ماه ۱۴۰۳ درگذشت. مراسم تشییع پیکر او روز جمعه در حرم حضرت عبد العظیم! و با حضور جمعیتی گسترده برگزار شد!
هاشمی رفسنجانی در خاطراتش درباره نفوذ انجمن در ارتش مینویسد: «از اداره دوم ارتش آمدند و از نفوذ انجمن حجتیه شکایت داشتند...
عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا نیز درباره نفوذ انجمن در وزارت امور خارجه گفته است: «یکی از نهادهای مورد توجه انجمن حجتیه وزارت خارجه بود. به هر حال سفیر شدن در یک کشور خارجی امکان سیاسی بسیار بالایی تلقی میشود که برخی از عناصر این جریان به چنین مقاماتی دست پیدا کردند».
آیت الله محتشمی پور نیز در سال ۹۴ در مصاحبهای با روزنامه اعتماد گفته بود: «انجمن حجتیه یک جریان کاملا وابسته به ساواک بود که ریشههای این انجمن به خارج و انگلیس وابسته بود و اینها همین امروز در نظام جمهوری اسلامی ریشه دواندهاند.
او با اشاره به تلاش اعضای انجمن در ابتدای انقلاب برای مسئولیت گرفتن گفته بود: «حتی یک بار آقای ولایتی خدمت امام رسیده و پرسیده بودند که بعضی از اعضای انجمن حجتیه که متخصص هستند و در مسائل سیاسی مهارت دارند، پیشنهاد میشوند برای سفارت، در خارج به عنوان سفیر یا کاردار مشغول شوند، نظر شما چیست؟ امام مخالفت کرده بودند و گفته بودند اینها نمیتوانند وارد این پستها شوند.»
محتشمی پور حتی گفته بود که نفوذ انجمن حجتیه از مرحله هشدار گذشته و «یعنی از خط قرمزهای بسیار پررنگ عبور کردند و برخورد با اینها خیلی سخت شده است و تنها مدد الهی است که میتواند کمک کند و آن چیزی را که امام هشدار داد در گذشته امروز عین آتش زیر خاکستر است».
حجت الاسلام مسیح مهاجری گفته بود: «من از اول این را با خود آقای روحانی هم مطرح کردم ولی ایشان به راحتی از کنارش گذشتند. بعضی از بزرگان کشور هم این مسئله را مطرح کردند ولی عملا گوش ندادند. البته آقای روحانی خودش انجمن حجتیهای نیست ولی برخی از مسئولین ما گرفتار این چیزها میشوند.
بنظر بنده تفرقهای که در دوران دولت ۹ و ۱۰ در جامعه بوجود اومد، بسیار مشکوکه به اینکه حجتیه پشت ماجرا بوده.
بالاتر خوندیم که حجتیه (دروس شیخ محمود حلبی) عمیقا با نگاه توحیدی صدرایی-خمینی مشکل داره. اما تا جایی که من دیدم، عمده مذهبیون ما هم با این نگاه بیگانهن یا قبول ندارن. با این وصف، آیا ممکنه بتونی با همفکر خودت وارد مبارزه بشی؟ آیا نیاز نیست ابتدا این نگاه رو بفهمی؟
