شهر توحید
شهر توحید
خواندن ۸ دقیقه·۲ سال پیش

چیزهایی که درباره امر به معروف به ما نمیگن (بخش دوم)

به نام خدا و با اجازه از سلطان فریضه امر به معروف و نهی از منکر، امام بزرگمان، حسین علیه السلام.

این روزها می بینیم و می شنویم که عده‌ای بی حجاب و پوشش بیرون اومدن و از اون طرف، معتقدین و مومنین از عدمِ اقدام دستگاهها برآشفته و ناراحت هستن. یقیناً اون زنی که حجابش رو برمیداره و اون مردی از نزدیکانش که همراهی میکنه، کار زشتی رو انجام میدن، یک گام به سمت ناامنی جنسی برمی‌دارن. و یقینا امرکردنِ اونها به معروف، واجبه. به همه کسانی که دارن این امر و نهی‌ها رو انجام میدن خسته نباشید میگم، اما خواهران و برادران! چیزهایی هست که درباره امر به معروف و نهی از منکر به ما نمیگن، مسائلی هست که به اندازه کل آفرینش مهمّه و عده‌ای میخوان فراموش بشه! پس خوبه که قبل از این امرونهی‌های خیابانی، این مطلب رو بخونید؛ چرا که بسیاری از بیماریها، درمان‌شون غیرمستقیمه!! (بخش اول این مقاله، پارسال در اینجا نوشته شد)


۱. امر به معروف از کجا شروع شد؟ خداوند این فریضه رو کِی کلید زد؟

اگه دوست داشتید برای این که تسلط بیشتری به بحث داشته باشید، وضویی بگیرید و برگ بزنید تا برسید به صفحه ۶۳ آیه ۱۰۲ از سوره آل عمران، اونجایی که به ما میگه:

"ای اهل ایمان از خشم خدا پرهیز کنید اونجوری که واقعا حق پرهیز هست و نمیرید مگر اینکه مسلمان باشید!" یعنی علیرغم همه اعمال خوب و نماز و روزه های این روزهامون، خطر بی دین شدن در نزدیکی ما هست، حواس ها رو جمع کنید:

"و چنگ بزنید (یا معصوم شوید) به حبل اللّه، همه‌تون. و تفرقه پیدا نکنید. و یاد کنید نعمت خدا رو به خودتون، اون موقع‌ها که با هم دشمن بودید بعد خدا اومد بینتون و شما رو باهم آشتی و الفت داد و با هم مثل برادر و خواهر شدید (مثل دوران انقلاب و جنگ تحمیلی). یادتون بیاد که بر لبه چاله عمیقی از آتش بودید و خدا نجاتتون داد. اینجوری دارم نشانه‌هام رو براتون میگم بلکه هدایت بشید"

قرآن دوباره داره فضای فکری ما رو عوض میکنه و سرهای ما رو به سمت دیگه ای میچرخونه. بعد میگه:

"باید از شما یک گروهی باشن که سایر آدم ها رو به سمت 'خیر' دعوت کنن و به معروف امر کنن و از منکر نهی کنن. این گروه مُفلِح هستن"

مُفلح یعنی شکوفا کننده‌ی خود و دیگران (ریشه‌ش: فَلاح، هم خانواده‌ش: فلّاح یعنی کشاورز، و ترجمه رایجش: رستگار از ریشه رُستن - جوانه زدن) شاید این اولین آیه‌ای هست که میگه برای امر به معروف و نهی از منکر، یک ستاد یا گروه یا سازمان داشته باشید، البته ستادی که ماموریتش پرهیز دادن از تفرقه بین مومنین و دعوت به خیر و دوستی هست.

چیزهایی که درباره امر به معروف به ما نمیگن - مُفلح یعنی شکوفاگر
چیزهایی که درباره امر به معروف به ما نمیگن - مُفلح یعنی شکوفاگر


بعد ادامه میده:

"و مثل کسانی نباشید که تفرقه پیدا کردند و بعد از اینکه دیندار شدن، با هم به اختلاف پرداختن. که اونها عذابی عظیم خواهند داشت"

اونها علیرغم اینکه همچنان تا آخر عمر نماز می‌خوندن و اعمال به جا می‌آوردن، عذاب بزرگی خواهند داشت.

دو آیه بعدتر میگه: "خدا نمیخواد به احدی ظلم بشه، در کل جهان"

دوست نداره به شما که اینقدر در زندگی دنبال بهشت بودید، ظلم بشه که آخرش جهنمی بشید. و نه به بقیه مردم دنیا که تفرقه شما و اختلافتون باعث بشه اونها هم به راه‌های ناپاک برن و جهنمی بشن. در این صفحه و صفحه بعد جمعاً سه بار این فریضه امر به معروف و نهی از منکر رو نام میبره، گویا این دو صفحه باید اساسنامه‌ی ستاد باشه. داستان این فریضه داره باز هم جالب تر میشه، بخونید:

"شما بهترین امتی هستید که می‌تونید این کار رو انجام بدید"

خداوند شما رو برای این کار انتخاب کرده و همه ابزارهای لازمش رو بهتون داده: علم اون رو، پتانسیل معنوی اونو، هوش و استعداد لازم برای اونو، راهنماها و راه‌بلدهای اونو، ثروت‌ها و امکانات مادی لازم برای اونو، بیان زیبا، قلم خوب، دل مشتاق، روی خوش، پیشینه‌ی پاک، آینده روشن، همه و همه رو به شما داده.

بعدش میگه: "اگه اهل کتاب ایمان می‌آوردن، براشون بهتر بود"

یادم افتاد به اون حدیث از رسول اکرم (ص) که: "اگه از یهود ۱۰ نفر به من ایمان می آوردن، همگی ایمان می آوردن"

چیزهایی که درباره امر به معروف به ما نمیگن - اگه فقط ۱۰نفر یهودی وحدت خواه پیدا میشدن، ثواب هدایت میلیونها یهودی مال اونها میشد
چیزهایی که درباره امر به معروف به ما نمیگن - اگه فقط ۱۰نفر یهودی وحدت خواه پیدا میشدن، ثواب هدایت میلیونها یهودی مال اونها میشد


و اینطور نتیجه گیری می کنم که اولویت در انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، موثرترهای جامعه هستن، اونهایی که با بدرفتاری هاشون عده زیادی رو بدرفتار می کنن یا با تفرقه ها و اختلافاتشون عده زیادی رو در تفرقه وارد یا از دین خارج می کنن.

موثرترها یا بگو "اینفلوئنسرها"، "معروف ها"، "صاحبان منبر"، "صاحبان کرسی"، "مشاهیر"، "روسای احزاب"، "صاحبان تولیت ها"، "نخبگان سیاسی"، "هیئت امناها"، ... احتمال اینکه اینها از جماعت مسلمانان فاصله بگیرن یا باعث شکاف بین اونها بشن بیشتره. چونکه هم شیاطین دور و برشون می پلکن، هم افراد منافق با زبون‌بازی‌ها و حیله‌های شرعی‌شون جذبشون میشن، و هم دشمنان با دسیسه‌ها و پول‌هاشون بهشون طمع می کنن. طبیعیه دیگه، ممکنه پیش بیاد.

و اینجاست که نقش ماها پررنگ میشه: باید باهاشون بنشینیم، برخیزیم، دعوت به خیر کنیم، دعوت به وحدت کنیم و عمیقاً باور کنیم که وحدت به توحید منجر میشه. این دوگانه، کیمیاست: "وحدت - توحید"

و باور کنیم که اگه مسلمین به وحدت نرسن، جامعه‌شون شِرکیه و چه گناهی بدتر از شرک [۱]

۲. ما چه کار کنیم؟

واضحه که در حال حاضر امکانات و نفرات ما برای انجام دادنِ همه انواع امر و نهی کافی نیست. البته لازم هم نیست. از همون کاری که خدا فرموده، شروع میکنیم: "ایجاد وحدت و از بین بردن تفرقه". به این موارد فکر کنید و بهش پر و بال بدید:

  • میگی: اوضاع شهر ما خرابه، فساد و بی‌بندوباری داره زیاد و زیادتر میشه، عده زیادی از اهالی شهر با قاچاق زندگیشونو میچرخونن، فساد اداری زیاده و و و ------>>> پس برید به سراغ موثرهای سیاسی-مذهبی، به هم نزدیکشون کنید، کاری کنید که جلسات مشترک داشته باشن، یا از کسانی که این کار رو می‌کنن حمایت کنید، برای نشست‌های مشترک شون و هزینه پذیرایی پول جمع کنید، کاری کنید که این دورهمی‌ها مرتب تکرار بشه، کمک کنید خناس‌ها رو کنار بذارن، و به خاطر خدا و به خاطر مسلمین و همه اون مشکلاتی که گفتید شهرتون باهاش درگیره، "شما" برید کنارشون و کارهاشون رو به عهده بگیرید: راننده شخصی شون بشید، مسئول خرید منزلشون، مسئول جمع آوری نامه‌های مردمی و برگردوندن جواب نامه‌ها، تا برسه به مسئول دفتر و وکیل و نماینده‌شون، "شما" بشید.
  • میگی: فضای مجازی خیلی کثیف شده، هر حرفی رو میزنن، هر لباسی رو می پوشن، هر حیوانی رو در آغوش می‌گیرن، هر خبری رو پخش می کنن و و و ------>>> پس برید به سراغ سلبریتی ها (برگزیده ها). بهشون نزدیک بشید، خیلی از سلبریتی ها که حرف رایگان!!! می زنن به این دلیله که اطرافشون پر شده از آدمهای بی‌دین. طبیعیه که تغییر رنگ بدن. برید سراغ مسئولین فرهنگی که با این سلبریتی ها در ارتباط هستن و اونها رو هم توجیه کنید. نمیخواد به اون لباسش گیر بدید یا درباره اون حیوون حرف بزنید. فقط دعوتشون کنید به وحدت، به عدم تفرقه. براشون وقت بذارید. اگه فیلمنامه‌ای دارید ازشون خواهش کنید اون رو هم در کنار کارهاشون بازی یا بازیگردانی کنن، به هیئت هفتگی تون دعوتشون کنید تا براتون خاطره بگن یا کنارتون سینه بزنن. دقت کنید که این فضاها رو به خاطر خدا دارید ایجاد می کنید و به خاطر نزدیک کردن طیف‌ها به هم، که نتیجه‌اش چیزی جز اعتلای اسلام و جمهوری اسلامی نیست. یه وقت از شیطان ها یا خنّاسانِ متصل به شیاطین فریب نخورید که مثلاً سلبریتی رو بیاریم تو هیئتمون تا هیئتمون معروف بشه! تا یه حرفی رو علیه فلان حزب بزنه! یادمون باشه که اگه لازم باشه برای اسلام به بدترین آدم ها هم التماس می کنیم که "فلانی کوتاه بیا"... و اگه حالمون این نیست، اصلاً بهتره که هیچ نوع امر به معروفی رو انجام ندیم.
  • میگی وضعیت اقتصادی عده زیادی در پایین‌شهر خرابه، بیماری‌هاشون رو درمان نمی‌کنن تا پول برای خورد و خوراک داشته باشن، ماشین رو بیمه نمی‌کنن یا برای تحصیل بچه‌ها هزینه نمی‌کنن تا بتونن خرجی‌شونو به آخر ماه برسونن، زنهاشون هرجایی که شد میرن سرکار تا ۸گروی۹ نَمونه و و و ------>>> پس باید کاری کنید که هیئت شما با هیئت فلانیها آشتی کنه، اصلا بشید یه هیئت. بلافاصله میگی: نه! اونها طرفدار فلان عالِم هستن که نظراتش قابل قبول نیست. میگم: ما اگه هنری داشته باشیم، همین یک هنره. اگه واقعا بهبود وضع معیشت مردمِ پایین‌شهر رو میخوای، باید بتونی بین نظام و اون عالِم آشتی برقرار کنی [۲]
خلاصه کنم:
وقت شریف و عمر گرانبها رو در کوچه و خیابان با افرادِ تحت تأثیر هدر ندید، برید سراغ موثرها، اون هم فقط با یک گفتمان: "تفرقه ممنوع - اختلاف ممنوع"


پاورقی

[۱] اِنّ الشّرکَ لَظلمٌ عظیمٌ

[۲] نزاع نکنید تا ضعیف نشید و ابهت‌تون از بین نره و صبر و حوصله به خرج بدید که خدا با صابرانه = و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحُکم و اصبروا انّ الله مع الصابرین - انفال۴۶

امر به معروف و نهی از منکرآزادیجامعهزنانگفتگو
عاشقِ تفکرِ "توحید من، یگانگی ما، تو خودمی"
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید