شهر توحید
شهر توحید
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

چی شد که مومنان اینقدر کم تعداد شدن؟

مومنان به حدی کم تعداد شدن که بعضی مواقع ممکنه مورد تمسخر قرار بگیرن، اینم شاهدش -1- و -2-

اما چرا؟

ممکنه بر و بچه ها اینجوری بگن:

  • داوود: خب تقصیر خودشونه (خودمونه). اینقدر کارهای بد کردن که بی اعتبار شدن. مردم یکی یکی ازشون فاصله گرفتن. هم فاصله فیزیکی و هم فاصله فکری و رفتاری
  • علیرضا: نه. بخاطر تهاجم فرهنگیه. رسانه ها! مگه نمی دونی چقدر شبکه ماهواره ای دارن کار میکنن که مردم رو از دین و نظام برگردونن؟! دقت نکردی که از وقتی ماهواره اومد تو کشور ما، ناهنجاری و بدرفتاری رشد کرد؟
  • هانی در جواب داوود: مشکل اینه که مردم متوجه نیستن. وقتی یک نفر بد میکنه، بدیش رو میذارن به پای دینش. مردم باید اینو بفهمن، یا بهشون یاد داد.
  • المیرا: به نظر من که بخاطر مشکلات اقتصادیه. اینقدر فشار روی مردم هست که دیگه سراغی از اعتقادات نمیگیرن. ندیدین کاندیداها هم همه ش از اقتصاد حرف میزنن؟! اگه اوضاع خوب بشه مردم اینقدرها هم بد نیستن.
  • شاهین: من از یک جهاتی با داوود موافق ترم. حکومت که دینی شد، فرق نداره کجای دنیا باشه، دین رو خراب میکنه. یعنی این حتمیه. داوود! چه بخوان چه نخوان این اتفاق میفته.
  • محمدصادق: انقلاب های غیردینی که بیشتر مشکل داشتن! انقلاب فرانسه که میشه گفت ضددینی بود، تعداد کشته ها و رانده شده های اون، چند برابر بیشتر از سایر انقلابها بود.
  • سیدحمید: شاید به ظاهر کم شده باشیم ولی در باطنِ قضیه فرقی نکرده. همینقدر هستیم که از اول بودیم. بقیه ای که بودن و الان نیستن، شاید از اول هم خیلی محکم و مومن نبودن.
  • محمدمهدی: منم بیشتر با علیرضا هم نظرم. فراماسون ها به دوستان ایرانی شون یعنی لیبرال ها فشار میارن که تخریب کنید. سواد رسانه ای مردم کمه و فکر میکنن که بیشتر مومن و مذهبی ها مخصوصا حکومتی ها فاسدن. در صورتی که خیلی هاشون خوبن.
  • حامد: من خودم مذهبی ام اما زیاد دیدم که مذهبی ها باهم همکاری نمی کنن، همدیگرو تحویل نمی گیرن. زود از هم جدا میشن. شاید تقصیر خودمون هم هست.
چی شد که مومنان اینقدر کم تعداد شدن؟
چی شد که مومنان اینقدر کم تعداد شدن؟


  • منم گفتم: با نظرات همه دوستام موافق نیستم اما بدون مخالفت دوست دارم از یک زاویه دیگه به این موضوع نگاه کنیم.

یک ضرب المثلی داریم که به خودمون میگیم: ما فلانی ها، غریب نوازِ خودی گدازیم. یعنی غریبه و بیگانه رو احترام میذاریم، بهش محبت می کنیم ولی به خودمونی ها معمولا رحم و محبت چندانی نشون نمیدیم. نمیخوام فرافکنی کنم، ما ظاهراً مومنها خیلی بدیها کردیم. البته در واقع همون منافقهامون، اونایی که در ظاهر از همه درستکارتر و نورانی ترن ولی باطنشون شدیدا وحشی و خرابکاره. بنظرم بیشتر باید به اینها نگاه کرد. به رفتاراشون دقیق شد. نقطه اتهام اینا هستن. به قول محمدمهدی، خیلیا خوبن، ولی اگه این خوبها تخریب شده باشن، ماها متوجه نشدیم. اون منافق های بدجنس هم یا به ناحق و در خفا آبرو می ریزن، یا به موقع، سکوت خبری میکنن و از اون آدم خوبا دفاع نمی کنن. برای مثال وقتی امام جمعه قبلی شهرمون متهم شد به زمین خواری و از دور خارج شد، چرا افراد موثر شهرمون چیزی نگفتن؟ حالا که امام جمعه فوت کرده، صداوسیما یک مستند ساخته که "بنده خدا کارش درست بوده، افرادی از اسمش سوء استفاده کردن". ولی خب دیگه فایده ای نداره، اگه آدم مفیدی بود، دیگه نیستش که ازش بهره ببریم. من فکر میکنم همونطور که پیامبر گفتن، فقط باید از منافق ترسید. -3-


اون جلسه تموم شد اما این سوال باقی موند که واقعاً منافق کیه؟

گروهکها؟ آدمای سه تیغه دورو؟ بزرگترین درد اینجاست که منافق ها بیشترین شباهت رو به مومنها دارن! ؛نورانی هستن، چه بسا نماز شب خونن، پیشانی پینه بسته، ریش و تسبیح دارن، حرفهای خیلی خوب میزنن، از حرف های بد پرهیز میکنن، بعضیاشون عبا و عمامه دارن! ...

مدرسه و مربیان مون و فیلم هامون، واقعه کربلا رو جوری به ما نشون دادن که فکر میکنیم شمر و عمر سعد، در چهره و نگاهشون هم آدمای پست و رذلی بنظر میومدن. در صورتی که در دوره خودشون از دید مردم، خیلی ظاهرالصلاح و موقر و پاک بنظر میومدن! فکر میکنم حرف حامد هم درسته و منشا اختلافات مومنان، همین افرادن.




حجت الاسلام عبداللهی در این خصوص صحبتهای جالبی کردن که فیلم یکی از جلسات شون رو براتون اینجا گذاشتم

https://www.aparat.com/v/647l1



منابع

-1- إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ ﴿٢٩﴾ وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ ﴿٣٠﴾ بدکاران همواره به مؤمنان می خندیدند (۲۹) و هنگامی که بر آنان می گذشتند آنان را با اشاره چشم وابرو به مسخره می گرفتند، (۳۰) سوره مطففین

-2- ... وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا، وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا...

-3- فرمود: من برای امت خود نه از مؤمن می ترسم و نه از مشرک زیرا مؤمن بر اثر ایمانی که دارد خدا منعش می کند. مشرک را هم خدا به خاطر شرکش خوار می سازد. من برای شما فقط از منافقی می ترسم که زبانش عالِم است. مطلبی را می گوید که شما (آن را خوب) می دانید و عمل می کند آنچه را شما منکر آن هستید (و بد می دانید) «اِنّی لا اَخافُ عَلی اُمَّتی مُؤمِناً وَ لامُشرِکاً اَمّا المُؤمِن فَیَمنَعُهُ اللّهُ بِایمانِهِ وَ اَمّا المُشرِکُ فَیُخزیهِ اللّهُ بِشِرکِه وَلکِنّی اَخافُ عَلَیکُم کلَّ مُنافِقٍ عالِمِ اللِّسان یَقُولُ ما تَعرِفُونَ وَ یَفعلُ ما تُنکِرُون»

مومنمنافقرسانهتهاجم فرهنگیکمبود نیرو
عاشقِ تفکرِ "توحید من، یگانگی ما، تو خودمی"
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید