صبح ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ پیامی مخابراتی از لار به تهران ارسال شد که در آن کسی میگفت: «زلزله شدیدی اتفاق افتاد. لار به تلی از خاک تبدیل شد و گرد آن به هوا رفت. نفس کش فعلا غیر از خودم و رئیس تلگرافخانه کسی نمیبینم.»
روز وقوع زلزله در مدرسهی رستگار جشن کودک برپا بود. دانشآموزان این مدرسه که در کوچهی باریکی واقع شده بود، مشغول جشن بودند. زلزله که آمد دخترها هجوم بردند به سمت کوچه و دیوار آوار شد بر سرشان. گفته میشود ۱۶ دانشآموز در کوچه جان باختند.
تنها از یک خانواده، معروف به جدیدیها، بیش از هفتاد نفر جان خود را از دست دادند و خبرها حاکی از زلزلهای سهمگین میدادند. اما با وجود فاصلهی شهر از مرکز، نخستین کمکها چندساعت پس از حادثه و در نیمهشب روز دوشنبه از بندرعباس به لار رسید. و بعد از شهرهای دیگر، جهرم، شیراز و ...
در آن زمان لار فاقد باند فرودگاه بود و امکان امدادرسانی هوایی دشوار به نظر میرسید. اما در کمال تعجب مردم شاهد فرود هواپیماهای نظامی در دشتهای منطقه بودند. هواپیماهایی که نان و چادر میآوردند.
پس از وقوع حادثه در جلسهای اختیار تام اداره شهر و امداد مردم لار از طرف دولت به سرپرست جمعیت شیر و خورشید سرخ مرکزی سپرده شد.
طوفان و ﭘﺲ ﻟﺮزهﻫﺎی پیاپی باعث پناه بردن اهالی به فضاهای باز شد. تا اینکه ۱۶ روز پس از حادثه کامیونهای ارتش، خانههای چوبی اسکان موقت را به لار رساندند و آرامش نسبی در شهر حاکم شد. تشکیلاتی برای تامین مسکن زلزلهزدگان شکل گرفت و زمزمه ایجاد شهری جدید در لار پیچید.
مطالعات زمینشناسی شهر را برای زندگی ناایمن تشخیص داده بود و پس از قطعیشدن تصمیم جابهجایی شهر، هیئت کمک به آسیبدیدگان مطالعات خود را برای احداث شهر جدید آغاز کرد. در ۱۵ اردیبهشت ۳۹، به این منظور ماده واحدهای با قید یک فوریت از طرف دولت به مجلس رفت و خیلی زود تصویب شد.
کمیسیونی بهمنظور نظارت بر مخارج ساخت شهر تشکیل شد که اعضایش را روحانیان و معتمدین محلی تشکیل میدادند و بر ساخت شهر نظارت داشتند. چالش اصلی این بود که شهر جدید را کجا بسازند؟ پیشنهادهای مختلفی مطرح شد که در نهایت پیشنهاد استانداری قبول شد؛ ساخت شهر در ۴ کیلومتری شهر تخریبشده.
پس از انتخاب مکان مقاومتهای محلی شکل گرفت. مردم قصد ترک خانههای آوارشدهی خود را نداشتند و برخی علما و اهالی شهر مدعی مالکیت زمینهای انتخابشده، شدند. این افراد با ایجاد شایعه غصبیبدن زمینها سعی بر بالابردن قیمت زمینها داشتند و از ادامه عملیات شهرسازی جلوگیری میکردند.
در مراسم کلنگزنی ساختمان شهر جدید، مدعیان با برخورد شدید استاندار مواجه شدند. استاندار در این مراسم با بیان علت ایجاد شهر جدید که همان دوری از منطقه زلزلهخیر بود، کمیسیونی را برای رسیدگی به این ادعاها تشکیل داد و با خرید اراضی با قیمت واقعی آن، مشکل رفع شد.
طراحی، نظارت و اجرای نقشه شهر جدید توسط مهندسین شرکت نفت صورت گرفت. شهری با ۱۲ خیابان شمالی-جنوبی و ۱۲ خیابان شرقی-غربی با عرضهای ۱۲، ۲۰، ۳۰ و ۴۵ متری. در نقشهی این شهر فضاهایی برای ساخت واحدهای تجاری و ادارات و موسسات عمومی در نظر گرفته شده بود.
ساختمانهای جدید ترکیبی از بتن و آهن بود تا در برابر زلزلههای آتی مقاوم باشد. سازهها به صورتی طراحی شدند که در گرمای طاقتفرسای منطقه قابل سکونت باشند. پلان هر خانه به صورت دو اتاق و یک آشپزخانه با زیربنای ۷۲ مترمربع طراحی شده بود که سقفی شیبدار آن را میپوشاند.
شهر جدید لار پس از اتمام عملیات بیش از ۵ میلیون مترمربع وسعت داشت. از طرف جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران ۵۰۰ خانه ساخته شد و ۳۰۰ قواره زمین در اختیار اهالی قرار گرفت. شهر جدید دارای دو میدان و ۵۰ کیلومتر خیابان بود؛ با بلوارهای درختکاری شده، حمام، دبیرستان و مراکز اداری و درمانی.
هرچند تا مردم به خانههای جدید اعتماد کنند و به آنجا نقل مکان کنند مدتی زمان صرف شد اما شهر جدید لار حالا پس از گذر سالیان، به شهری کامل و خوشساخت تبدیل شده و نقطهی اصلی شهر لار است. جایی که تا امروز به نام «شهر جدید» شناخته میشود.
واقعیت این است که زلزلهی لار به نسبت بلایای زمانهی خود تلفات زیادی نداشت (۴۵۰ نفر کشته و ۲۰۰۰ مصدوم) اما با اینوجود این زمینلرزه بدون شک یکی از نقاط اساسی تغییر ساختاری منطقه لارستان است. تعامل حکومت و معتمدین محلی موجب خیر عمومیای شد که تا امروز و پس از ۶ دهه، پابرجاست.
مطالب کاملا برگرفته از توییت جناب امین نوبهار
https://twitter.com/AminNoubahar/status/1121286361485586432?s=2