ماهی سیاه کوچولو یکی از معروفترین داستانهای کوتاه ایرانی در سطح داخلی و بینالمللی است. این کتاب را صمد بهرنگی در سال 1346 نوشت و داستان یک ماهی سیاه کوچک در جویباری را روایت میکند که در آرزوی دیدن دریا خانهاش را ترک کرده و در این راه با خطرات گوناگونی مواجه میشود. این کتاب برنده جایزه برگزیده کتاب کودک در سال 1347 شد و همچنین جوایز بینالمللی بسیاری را از آن خود کرد.
داستان به این شکل آغاز میشود:
شب چله بود. ته دریا ماهی پیر دوازده هزارتا از بچهها و نوههایش را دور خودش جمع کرده بود و برای آنها قصه میگفت:
«یکی بود یکی نبود. یک ماهی سیاه کوچولو بود که با مادرش در جویباری زندگی میکرد...
پسازاین تمام ماجراها آغاز میشود. به دنبال یک ماجرای طولانی و پرفرازونشیب مطابق رمانهای فانتزی کوتاه نگردید. همهچیز خیلی ساده و کودکانه روایت میشود بهطوریکه میتوان گفت این داستان به متلهای ایرانی مانند ماه پیشونی و دختر نارنج و ترنج شباهت بیشتری دارد. ولی در نوشتار و طرح داستان دقت بیشتری شده تا علاوه بر سرگرمکنندگی اثر تربیتی بیشتری داشته باشد. شیوه روایتی ماهی سیاه کوچولو داستان در داستان است. مادربزرگی نشسته و برای نوههایش داستان ماهی سیاه کوچولو را تعریف میکند و در انتها داستان، قصه ماهی سیاه کوچولو را رها کرده و به ماهی کوچکی که داستان را شنیده و حالا دیگر در فکر دریاست میپردازد.
قصه مادربزرگ تمام میشود. هزار و نهصد و نود و نه ماهی میخوابند اما یکی از آنها «شب تا صبح همهاش در فکر دریا بود
بهرنگی به این شکل ماهی سیاه کوچولو را از داستانی برای شنیدن صرف جدا کرده و به داستانی برای فکر کردن بدل میکند. که همه کودکان سرزمینی که این داستان را شنیدهاند خود ماهی سیاهی کوچولویند.
ماهی سیاه کوچولو خیلی بیشتر از یک داستان ساده است. این داستان از آن داستانهایی نیست که برای خوابیدن خلقشده باشد بلکه صمد بهرنگی ماهی سیاه کوچولو را برای بیداری فرزندان سرزمینش نوشته است. برای اینکه به آنها یادآور شود دریایی وجود دارد و برای رسیدن به آن باید شجاع بود. هرقدر دیگران بگویند که تو نمیتوانی و دریایی وجود ندارد، شجاعت برای رسیدن به دریا، حتی اگر دیگران راست گفته باشند و وجود نداشته باشد، ارزش بالایی دارد. ماهی سیاه کوچولوی صمد بهرنگی بیاعتنا بهتمامی گفتهها و موانع برای رسیدن به دریایی که تنها نامش را شنیده میجنگد.
این روزها سرگرمیهای بسیاری برای کودکان وجود دارد ولی داستان خوانی و قصهگویی هنوز یکی از بهترین سرگرمیهای تربیتی است. اگر در فکر انتخاب یک داستان خوب برای کودکان هستید باید بیش از هر چیز مراقب تأثیرات تربیتی داستان باشید.
ماهی سیاه کوچولو برای کودکان نوشتهشده است. صمد بهرنگی از چاپ نفیس این کتاب و قیمت زیاد آن ناراضی بود و به ناشر اصرار داشت تا این کتاب را در چاپی کمتر نفیس و قیمتی پایینتر برای کودکان کمبضاعت نیز منتشر کنند. ولی در طول زمان نقدهای بسیاری به اثر تربیتی و پیام این کتاب وارد کردهاند.
ماهی سیاه کوچولو؛ تلاش کردن، عمل کردن، شجاعت و فداکاری را به آنها یاد میدهد و از این نگاه میتواند کتابی بسیار مناسب باشد. از طرفی دیگر بنابر گفتههایی این کتاب میتواند روحیه تکروی را در کودکان تقویت کند. ازآنجاییکه ماهی سیاه کوچولو خودش بهتنهایی روانه دریا میشود و به حرف کسی گوش نمیکند، شاید این گفته چندان بیراه نباشد. ولی مسئلهای که نباید از یاد برد، عملگرا بودن ماهی سیاه کوچولوست. ماهی سیاه کوچولو تنها راهی میشود چون همراهی پیدا نمیکند و سؤال اینجاست که اگر ما همراهی برای رسیدن به آرزوهایمان پیدا نکنیم باید قید آنها را بزنیم یا بهتنهایی دستبهکار شویم؟
عده دیگری تشویق به خطر کردن را در این کتاب نقد کردهاند و آن را برای کودکان خطرناک دانستهاند و همچنین رفتارهای خشن این ماهی را ناپسند شمردهاند.
بااینوجود این کتاب در سطح داخلی و بینالمللی طرفداران بسیاری دارد و افراد بسیاری آن را توصیه کردهاند.
منوچهر هزار خانی درباره این کتاب میگوید:
نفرتی که بهرنگی به کودکان یاد میدهد (اگر او یاد ندهد روزگار یاد خواهد داد) یک نفرت انسانی است، نفرت از بدی و خیانت، نفرت از بدان و خبیثان.
ماهی سیاه کوچولو میتواند کتابی مناسب برای کودکان باشد. این کتاب به آنها یاد خواهد داد که برای رؤیاها و برای آزادی بجنگند. بااینوجود قبل از خواندن این کتاب برای کودکان، آن را بخوانید و با همه دیدگاههای مثبت و منفی مقایسه کنید. اگر این کتاب را مناسب سن و روحیه فرزندتان پیدا کردید؛ حتماً آن را برایش بخوانید یا به او هدیه دهید. هیچ شببیداریای شیرینتر از رویای دریا در جهان وجود ندارد.
منبع: http://blog.termegraphic.com/