وقتی اینترنت با تاخیر وارد ایران شد به عنوان یک پدیده جدید برخورد نسبتا ملایمی با آن صورت گرفت و به صورت کلی با مخالفت و موضعگیری شدید مواجه نشد.
بعد از فراگیر شدن استفاده از نت و شکل گیری شبکههای اجتماعی کم کم واژهای همهگیر شد که برای همه ما آشنا است «فضای مجازی» و در مقابل آن «دنیای حقیقی» را قرار دادیم که به ذهنها این موضوع را منتقل میکرد که فضای مجازی یک دنیای غیرواقعی و جدا از دنیای حقیقی ما است اما آیا واقعا اینطور است؟
واقعیت یا مجاز
بسیاری با تکیه بر عبارت «فضای مجازی» یا «دنیای مجازی» این فضا را در مقابل واقعیت قرار میدهند و سعی میکنند به دیگران بقبولانند درگیر یک دنیای غیر واقعی شدهاند که باید خود را از شر آن نجات دهند.
اما اگر به مشخصات فضای مجازی دقت کنید میبینید اینترنت گاهی از فضای بیرونی خود حقیقیتر است:
۱.یک تراکنش در فضای اینترنت تحت هیچ شرایطی نابود نمیشود و پس از ثبت همواره قابل ردیابی و بررسی وضعیت است.
۲.یک عکس یا پست منتشر شده در شبکههای اجتماعی مثل برگی در تاریخ ثبت میشود در حالیکه خاطرات ما ممکن است فراموش شوند.
۳. حرف یا ادعایی که در فضای مجازی ثبت میشود قابل پیگیری است و مثل حرفهای دنیای واقعی از ذهنها پاک نمیشود.
دنیای به اصطلاح مجازی مثل فرشتههایی که بر شانه چپ و راست ما نشستهاند، همواره بر اعمال و رفتار ما نظارت دارد و همه چیز را ثبت میکند چطور به چنین دنیای حقیقی غیر واقعی میگوییم؟
فضای مجازی و دوری انسانها
خیلیها تلاش میکنند به ما بقبولانند فضای مجازی ما را از هم دور کرده درحالیکه به نظر میرسد نه تنها این فضا مردم سراسر جهان را به هم پیوند داده بلکه باعث شده در هر لحظه از شبانه روز بتوانیم با اقوام، دوستان و وابستگانی که در سراسر جهان داریم بهتر ارتباط برقرار کنیم.
تلفنها هم که شکل عمومی پیدا کردند ما شروع به گلهگذاری کردیم و کمکاری خودمان در سر زدن به اقوام و بزرگترها را به گردن تلفن انداختیم.
با هم تماس میگرفتیم و ادعا میکردیم که تلفنها تنبلمان کرده و اجازه نمیدهد با هم در ارتباط باشیم. همان زمان هم دیدار اقوام و آشنایان کار چندان سختی نبود کافی بود از خانه خارج شویم.
فضای مجازی بهانه بد زبانی
بعضیها هم فضای مجازی را بهانهای برای پنهان شدن آدمها و بدگویی و بداخلاقی معرفی میکنند. اما آیا بیاخلاقی خارج از فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی دیده نمیشود.
آمار درگیریهایی که هر ساله در پزشکی قانونی ثبت میشود این حقیقت را آشکار میکند که ما خیلی هم در دنیای مجازی مبادی آداب نیستیم. فضای نت این فرصت را به ما میدهد که مکنونات قلبی خودمان را با بیپروایی بیشتری مطرح کنیم.
پس اگر مشکلی هست لازم است اول باید در دنیای حقیقی حل شود و آسیب شناسی اجتماعی را باید در اجتماع خودمان شروع کنیم. هر زمان که مشکلات کلی برطرف شود توهین و بد زبانی در شبکههای اجتماعی و فضای اینترنت هم کاهش پیدا خواهد کرد.
دنیای مجازی و شوآف
نمایش زندگی تجملاتی که به شوآف معروف شده چیز تازهای نیست در اوایل دهه ۷۰ با انداختن طلا و جواهرهای سنگین برای خانمها و خریدن جدیدترین مدل ماشین و لباسهای مارکدار خارجی که اغلب تاناکورا بود و ما آن را اوریجینال مینامیدیم! شوآف میکردیم زمانیکه شوآف مد نبود.
همانطور که آن زمان بودن کسانیکه به این چیزها اهمیت نمیدادند، امروز در دنیای مجازی هم هستند کسانیکه مطالب جذاب، مفید که به افزایش اندوخته بشری کمک میکند تولید میکنند.
عدهای هم از آن به عنوان آلبوم خاطرات خود استفاده میکنند و عکسهایی که دوست دارند با دوستانشان به اشتراک میگذارند و عدهای هم برای نمایش زندگی تجملاتی و تظاهر به خوشی و شادی از آن استفاده میکنند.
چرا به نوع نگرش خودمان به زندگی نگاه نمیکنیم و به جای پرداختن به ریشه فرهنگی و اجتماعی ماجرا یکسره به دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی حمله میکنیم. شاید میخواهیم حقیقت وجودی خودمان را انکار کنیم.
فضای مجازی و سرک کشیدن در زندگی دیگران
بعضیها گلایه میکنند که فضای مجازی به دیگران این فرصت را میدهد که در مسائل شخصی ما و آنچه دوست نداریم دیگران بدانند سرکشی کنند.
اتفاقا این افراد در دنیای حقیقی هم از هر فرصتی برای فضولی در زندگی دیگران استفاده میکنند، اگر در دنیای واقعی نمیتوانیم جلو آنها را بگیریم در دنیای مجازی با انتخاب دقیق آنچه به اشتراک میگذاریم و رعایت نکات مهم حریم خصوصی میتوانیم مانع دخالت دیگران در زندگیمان یا آگاهی آنها از آنچه نمیخواهیم شویم.
به زبان سادهتر آنچه را که دوست ندارید دیگران از آن اطلاع پیدا کنند، در فضای مجازی به اشتراک نگذارید یا اینکه به شکل طبقهبندی شده با کسانی به اشتراک بگذارید که به آنها اطمینان دارید.
فضای مجازی و سلبریتی پروری
من مفهوم سلبریتی را در دنیا درک میکنم اما در ایران این مفهوم بسیار پیچیده است، بسیاری هنرمندان و ورزشکاران را در گروه سلبریتیها دسته بندی میکنیم، بعد یک فردی که چند k فالوئر دارد را هم سلبریتی میدانیم.
بعد از اینکه میتوانیم پست سرشان حرف بزنیم و گاهی تمسخرشان کنیم لذت میبریم، در حالیکه گاهی آنها را نخبه خطاب میکنیم و تاثیرگذار در زندگی اجتماعی دیگران میدانیم.
گاهی هزینههای هنگفت میکنیم که کسب و کارمان را تبلیغ کنند و در مقابل گاهی به آنها میتازیم که چرا در مورد هر موضوعی که در مورد آن تخصص ندارند اظهار نظر میکنند.
شخصی که هیچ فعالیتی در فضای مجازی ندارد را برای توهین و تحقیر سلبریتی خطاب میکنیم و آنکه شاخ فضای مجازی است را هنرمند میخوانیم. گاهی عکس این ماجرا هم صادق است.
حقیقت این است که فضای مجازیای که تحقیرش میکنیم قدرت را از دست رسانههای بزرگ خارج کرده و به دست عموم مردم داده است این یک فرصت بزرگ است که باید قدر آن را بدانیم.
نتیجه گیری
من از هر جنبه که نگاه میکنم فضایی که «مجازی» میخوانیمش، پویا و واقعی است و هیچ منافاتی با دنیای حقیقی ندارد. گاهی آن را تکمیل میکند و مزیتهایی به زندگی غیرمجازی ما اضافه میکند که پیشتر حتی تصورش را هم نمیکردیم.
امروز یک کودک معلول که توان خارج شدن از منزل را ندارد از پشت یک کامپوتر یا تبلت دری از دنیای خارج را به روی خود باز میکند و ضمن اینکه از انزوا خارج میشود از درد دلهایش میگوید و کمک میکند او را به شکل واقعی و حقیقی و آنطور که هست ببینیم.
گاهی این جادوگر رازهای نهانی که بسیاری تلاش میکردند از توده مردم مخفی کنند را آشکار میکند و به تحقق آرمانهای دموکراسی کمک میکند.
مرزها را در مینوردد و کمک میکند در دهکده جهانی با عقاید، افکار و نگرش آدمهای متفاوت آشنا شویم و در مواقع نیاز به یاری افرادیکه حتی پیشتر نمیدانستیم وجود دارند بپردازیم.
وب و اینترنت فضای مجازی است اما مغایرتی با دنیای حقیقی ندارد بلکه به شکل موازی هویت ما را بازنشر میدهد و به ارتقای کیفیت زندگی کمک میکند.