آیا میدانید که اولین پیتزا با تحویل آنلاین توسط پیتزا هات انجام شد؟ بله، در سال ۱۹۹۴، خدمات تحویل غذا یک ایده تجاری نوپا بود اما امروز، سفارش و تحویل غذای آنلاین به یک صنعت چند میلیارد دلاری در دنیا تبدیل شده است که روز به روز تنور آن در ایران نیز داغتر میشود. بازاری که در سالهای گذشته شاهد حضور رقبای بزرگی مثل اسنپفود، چیلوری، ریحون و مامانپز بود اما اسنپفود توانست این رقابت را به نفع خود تمام کند (Winner-takes-all)و تبدیل به پلتفرم غالب بازار شود. در این بین، مامانپز برعکس بقیه رقبای بازنده، با تغییر هوشمندانه مدل کسبوکار خود، همچنان در بازار گوشهای در حال فعالیت و گرفتن سهم بازار است. در ماههای اخیر هم که ورود افود (oFood)از مجموعه گلرنگ و همچنین فیدیلیو نوید روزهای داغ برای رقابت دوباره در این صنعت میدهد، رقابتی که میتواند به شکوفایی بیشتر این صنعت در ایران، ارایه ارزشهای بیشتر به مشتریان و بهبود تجربه مشتریان و رستوراندارها در استفاده از این پلتفرمها منجر شود.
در این پست قصد دارم بیزنس-مدلهای رایج تحویل آنلاین غذا را به صورت خیلی خلاصه معرفی کنم و در کنار آن به یکی از جذابترین کسبوکارهای تحویل آنلاین غذای ایران از منظر بیزنس مدل و پیچیدگیهای ذاتی یعنی مامانپز بپردازم. تلاش میکنم که در نوشتههای بعدی با بررسی عمیقتر مدلهای مختلف کسبوکاری این حوزه، شما را در درک دقیقتر این صنعت و یافتن فرصتهای جدید در آن همراهی کنم.
با گذشت هر روز، برنامه کاری بسیاری از ما شلوغ و شلوغتر می شود بهشکلی که حقیقتا زمان کمتری برای خیلی از کارها مثل پخت و پز، تمیزکاری و… باقی می ماند. اینجاست که تکنولوژی برای حل مسائل ساده و پیچیده و گاهی عجیب و غریب ما آدمها راهحلهای جذابی ارایه میدهد. از خانههای هوشمند و رباتهای کاربردی گرفته تا پلتفرمهای متنوع ایکامرس همه و همه به کمک آمدهاند تا راحتی بیشتری را به ما تقدیم کنند. پلتفرمهای سفارش آنلاین و تحویل غذا درب منزل یکی از این فناوریهای دوست داشتنی است که کار ما را در رسیدن به لحظات خوشمزه صرف غذا ساده و راحتتر از گذشته کرده است.
بر اساس دادههای Statista، بازار سفارش آنلاین غذا با درآمد خیره کننده ۴۳۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴، رونق قابل توجهی را تجربه خواهد کرد. انتظار می رود این بازار با نرخ رشد مرکب سالانه ۴.۳۵ درصد در بازه زمانی ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۹ رشد کند و به حجم بازار ۵۳۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۹ برسد. عوامل اصلی این گسترش قابل توجه بازار عبارتند از: افزایش درآمد، نفوذ بیشتر اینترنت و فراگیر شدن تلفنهای هوشمند که امکان انتخاب گسترده و راحتی را برای کاربران در استفاده از خدمات تحویل غذا فراهم میکند. علاوه بر این، پیشرفتهای فناوری در روشهای تحویل، از جمله پهپادها، هوش مصنوعی، تکنولوژیهای جدید بازاریابی و استفاده گستردهتر از دستگاههای هوشمند کمک بزرگی به رشد سریعتر این بازار کرده است.
با نگاهی به آمار و ارقام این صنعت، بیشتر از قبل متوجه بزرگی و جذابیت آن میشویم، از جمله:
بازیگران کلیدی در بازار سفارش آنلاین غذا
در بخش قبلی به چشم انداز کلی از بازار سفارش آنلاین غذا در سطح جهان پرداختیم. حال، نگاهی به بازیگران کلیدی این بازار در برخی کشورها می اندازیم:
جالب آن است که بدانید ارزش کل DoorDash چیزی نزدیک به ۱۳ میلیارد دلار است و ارزش کل UberEats به حدود ۲۰ میلیارد دلار رسیده است.
در لیست زیر به مهمترین بازیگران این صنعت در کل جهان اشاره کردم:
Uber Eats
گستردهترین سرویس تحویل غذا در سطح جهان با فعالیت در شش قاره
Just Eat
پیشرو در تحویل غذا در انگلستان و فعال در اروپا و استرالیا
DoorDash
رهبر فعلی در تحویل آنلاین غذا در ایالات متحده
Deliveroo
پیشگام بازار انگلستان که اکنون در ۱۳ کشور فعالیت میکند
Grubhub
اگریگیتور بیرونبر در آمریکا با تعداد کاربر بالا در شهر نیویورک
Postmates
زیرمجموعه Uber Eats با سهم بازار حدود پنج درصد از تحویل غذا در ایالات متحده
Takeaway.com
یک اگریگیتور اروپایی که مسئولیت بخش اعظمی از تحویل آنلاین غذا در آلمان، هلند و بلژیک را بر عهده دارد
Delivery Hero
این شرکت از طریق چندین زیرمجموعه، بر پلتفرمهای تحویل غذا در بیش از ۴۰ کشور تسلط دارد
Ele.me
اپلیکیشن تحویل غذای متعلق به گروه علیبابای چین که جایگاه دوم را در بازار چین به خود اختصاص داده است
Meituan
بزرگترین سرویس تحویل غذا از نظر درآمد، حجم و تعداد کاربران با بیش از ۶۰۰ میلیون کاربر در چین
Rappi
مدعی در بازار آمریکای جنوبی با فعالیت در ۹ کشور
iFood
محبوبترین اگریگیتور در برزیل با سهم قابل توجه (بیش از ۷۰ درصد) از سفارشات غذای بیرونبر این کشور
Zomato
محبوبترین اپلیکیشن داخلی تحویل غذا در هند که در ژانویه ۲۰۲۰، بخش هندی Uber Eats را خریداری کرد
توجه داشته باشید که این لیست صرفا به معرفی برخی از بازیگران کلیدی این بازار پرداخته است و بازیگران دیگری نیز در سطح جهان و مناطق خاص فعالیت میکنند.
تعداد کاربران در اپلیکیشنهای سفارش آنلاین غذا
برتری DoorDash در بازار آمریکا
شرکت DoorDash در سال ۲۰۲۰ توانست از رقبای خود در ایالات متحده ( دومین بازار بزرگ سفارش آنلاین غذا) پیشی گیرد و در حال حاضر با ۶۷ درصد سهم بازار، رهبر این صنعت در امریکا باشد.
تعداد نصب اپلیکیشنهای سفارش آنلاین غذا در سال ۲۰۲۳
در بخش قبلی با بازیگران اصلی در بازارهای مختلف آشنا شدیم، بد نیست نگاهی به تعداد نصب اپلیکیشنهای سفارش آنلاین غذا در سطح جهان در سال ۲۰۲۳ بیندازیم:
همانطور که می دانید، بازار سفارش آنلاین غذا با تنوع بالایی از مدل های کسب و کار اداره می شود. در ادامه به بررسی برخی از مدل های کلیدی این صنعت می پردازیم:
۱-سفارش فقط غذا (Order Only Model): مدلی با پتانسیل بالا برای شروع
مدل سفارش فقط غذا، که برخی آن را مدل کسب و کار پلتفرم به مصرف کننده (Platform-to-Consumer) نیز مینامند، یک نقطه شروع عالی برای ورود به بازار سفارش آنلاین غذا به شمار میرود.
در این مدل، مالک سرویس سفارش غذا ( اپلیکیشن سفارش غذا) با رستورانهای متفاوت قرارداد میبندد تا آنها را به مشتریان مختلف جهت سفارش آنلاین غذا معرفی کند. در کنار این معرفی امکان مشاهده نظرات و امتیازهای کاربران نیز فراهم است. با این حال، مسئولیت تحویل غذا بر عهده ناوگان حمل و نقل خود رستوران یا یک شرکت پیک موتوری طرف قرارداد با رستوران است و مالک پلتفرم مسئولیتی بابت تحویل غذا به مشتری نهایی ندارد.
همانند بقیه مدلهایی که در سطرهای آتی به آن اشاره میکنم، دریافت کمیسیون از هر سفارش، فروش اشتراک جهت حضور رستوران در لیستینگ و فروش موقعیت برتر در لیستینگ ( شبیه گوگل ادز) از مهمترین روشهای درآمدزایی پلتفرمها در این صنعت است.
نمونهها:
برخی از اپلیکیشنهای سفارش آنلاین غذا مانند Grubhub و Seamless با این مدل کسب و کار فعالیت میکنند.
۲-مدل کسب و کار سفارش و تحویل (Order and Delivery): سهولت برای رستوران، سود بیشتر برای پلتفرم
در این مدل، سه وجه اصلی پلتفرم بدین شکل با هم همکاری می کنند:
بخش اعظمی از عملکرد این مدل کسب و کار مشابه مدل قبلی است با این تفاوت که در این مدل، مسئولیت تحویل غذا بر عهده پلتفرم است؛ بنابراین، پلتفرم برای موفقیت در این نوع مدل کسب و کار، باید استانداردهای بالایی را برای بخش حمل و نقل خود تعیین کند.
این مدل برای رستورانها ایدهآل است، زیرا مسئولیت تحویل غذا با پلتفرم است و بار این موضوع از دوش رستورانها برداشته میشود. در این مدل، اما تحویل غذا یا توسط شرکتهای ثالث خدماتی (شرکت های پیک موتوری طرف قرارداد با پلتفرم) یا توسط خود رستوران انجام می شود. این مدل برای رستوران هایی که دارای خدمات تحویل اختصاصی نیستند یا اگر هستند به دنبال انعطاف پذیری بیشتر در مدیریت زنجیره تأمین خود میباشند، بسیار مناسب است. همچنین، این مدل به پلتفرم سفارش آنلاین غذا این امکان را می دهد تا با ارائه خدمات تحویل اختصاصی، کنترل بیشتری بر کل فرآیند داشته باشد.
در مدلهای تحویل غذا معمولا از دو روش زیر برای ارسال غذا استفاده میشود:
نمونهها: UberEats و Deliveroo نمونههای موفقی از این مدل کسب و کار بهشمار میروند. UberEats ناوگان اختصاصی خود را دارد که برای ارائه خدمات ایمنتر و سریعتر، دستورالعملهای خاصی را برای پیکهای موتوری خود تعیین کرده است. در ایران، اسنپ فود و افود از جمله پلتفرمهایی هستند که از این مدل کسبوکاری استفاده میکنند. البته که این پلتفرمها ترکیبی هستند و دیگر مدلهای کسبوکاری را در خود جای دادهاند که در ادامه به آنها نیز اشاره میکنم.
۳-مدل کاملا یکپارچه سفارش آنلاین غذا (Fully Integrated Model): کنترل کامل، نیاز به سرمایهگذاری بالا
مدل کاملا یکپارچه که به مدل Full Stack نیز شناخته میشود، مدلی است که در آن صاحب پلتفرم، مسئولیت کل زنجیره غذایی را بر عهده دارد. کسب و کاری آشپزخانه ابری
این مدل کسب و کار سفارش آنلاین غذا، از آماده سازی غذا تا تحویل آن به مشتری، منحصر به فرد است و مستلزم سرمایه گذاری کلان است که در۲ نوع اداره میشود:
۱-مدل آشپزخانه مرکزی (Central Kitchen): در این مدل، غذا به صورت انبوه در یک آشپزخانه مرکزی تهیه و سپس با بستهبندی مناسب برای مشتریان ارسال میشود. این مدل معمولا برای کسب و کارهای بزرگ سفارش آنلاین غذا کاربرد دارد و امکان تولید و توزیع کارآمدتر غذا را فراهم میکند.
۲-مدل آشپزخانههای ابری (Cloud Kitchen): در این روش، آشپزخانههای ابری، مسئولیت آمادهسازی غذا را برعهده دارند و این غذا تحت برند مورد نظر کارفرما به مشتری تحویل داده میشود. با این حال، این آشپزخانهها پذیرایی حضوری ندارند و تنها مسئولیت آماده سازی غذا و تحویل آن به بخش تحویل را بر عهده دارند. این مدل با نامهای دیگری مثل:
شناخته می شوند.
در این مدل، پلتفرم، مسئولیت حفظ استانداردهای کیفیت غذایی را بر عهده دارد، این استانداردها نه تنها شامل بخش تحویل غذا بلکه شامل آماده سازی غذا نیز میشود.
هزینه، یکی از بزرگترین چالشهای این مدل است. در حالی که هزینههای مربوط به تحویل غذا و سایر موارد ممکن است در مقایسه با سایر مدلها مشابه باشد، اما در این مدل، تهیه غذا نیز یک بخش هزینهبراضافه به شمار میرود.
نمونهها: در ایران سرویس موفقی مثل مامانپز و اسنپکیچن با این مدل فعالیت میکند اما دو سرویس بزرگ سفارش آنلاین غذا به نامهای Munchery و Maple به دلیل هزینههای بالا در این مدل کسب و کار با شکست مواجه شدند.
توصیه میکنم که حتما نوشتههای بعدی را دنبال کنید چرا که توضیحات بیشتری درباره هر مدل، مزایا، معایب و روشهای درآمدزایی آن بیان خواهم کرد.
یکی از روندهای قابل توجه در این بخش، محبوبیت روزافزون آشپزخانههای ابری است. این آشپزخانهها، تاسیساتی هستند که به طور خاص برای تهیه غذا برای سفارش های آنلاین طراحی شده اند. این آشپزخانهها هیچ فضایی برای پذیرایی حضوری یا سفارشات بیرونبر ندارند و تنها بر روی آمادهسازی غذا برای تحویل تمرکز دارند.
افزایش محبوبیت این نوع آشپزخانهها به دلیل هزینه عملیاتی پایین آنها و تعطیلی بسیاری از رستورانهای با امکان سرو غذا در محل، در طول همهگیری کووید-۱۹ بیشتر شد. این مدل آشپزخانهها، به صاحبان خود این امکان را میدهند تا با حداقل سرمایهگذاری اولیه، شعبههای خود را به سرعت در چندین مکان گسترش دهند و به همین دلیل در سالهای اخیر شاهد افزایش قابل توجه آنها بودهایم.
مزایای آشپزخانههای ابری شامل موارد زیر است:
نحوه عملکرد آشپزخانههای مخفی به شرح زیر است:
1. دریافت سفارش: مشتریان از طریق اپلیکیشنهای سفارش آنلاین غذا یا وبسایت رستوران، غذای خود را سفارش میدهند.
2. آماده سازی غذا: آشپزخانه ابری نزدیک، سفارش را دریافت کرده و غذای مورد نظر را آماده میکند.
3. تحویل غذا: رانندگان پیک موتوری، غذای آماده را از آشپزخانه ابری تحویل گرفته و بهدست مشتری میرسانند. برخی از آشپزخانههای ابری نیز امکان سفارش بیرونبر را به مشتریان خود ارائه میدهند.
در نتیجه، آشپزخانههای ابری بهعنوان یک راهحل نوآورانه در صنعت سفارش آنلاین غذا عمل میکنند و این امکان را برای رستورانها و برندهای غذایی فراهم میآورند تا بدون نیاز به راهاندازی رستورانهای فیزیکی، به بازار عرضه غذاهای آنلاین دسترسی پیدا کنند.
از نظر هزینه، فضای مورد نیاز برای راه اندازی این نوع کسب و کار تا ۶۰ درصد کمتر از یک رستوران سنتی است.
آمار مربوط به بازار رو به رشد آشپزخانه های ابری
اندازه بازار جهانی آشپزخانه های ابری در سال ۲۰۲۰ بالغ بر ۵۱.۹۶ میلیارد دلار آمریکا بود و پیشبینی میشود که این رقم با نرخ رشد مرکب سالانه ۱۲.۴ درصد درصد از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۸ افزایش یابد.
مامانپز حاصل یک ایده جالب است که در سال ۱۳۹۳ توسط تبسم لطیفی بنیان نهاده شد. این شرکت اولین وبسایت سفارش غذای خانگی در ایران و جهان محسوب میشود که البته در بستر اپلیکیشن و از طریق تماس تلفنی هم قابل استفاده است. این پلتفرم که در زمان هیاهوی استارتآپها و سرمایهگذاریهای بزرگ و متعدد سرمایهگذاران خطرپذیر در بازار ایران لانچ شد، بهدلیل حضور پررنگ یک کارآفرین زن در اکوسیستم تازه استارتآپی کشور و همچنین پرداختن به مقوله اشتغال آفرینی برای زنها به شدت مورد توجه قرار گرفت و سرزبانها افتاد.
هر چه از آن هیجانات استارتآپی سالهای ۹۲ تا ۹۶ گذشت و فشار بازار و واقعیتهای کسب وکاری در فضای رقابتی پدیدار شد، استارتآپهای بیشتری از میدان خارج شدند. مشکل عمده این استارتآپها بیشتر به مدل کسبوکاری ناکارآمد، عدم مقیاسپذیری و ریختوپاشهای غیرضروری مربوط میشد. در این میان مامانپز با هوشمندی و چرخشهای استراتژیک (Pivot) در بیزنس مدل خود توانست از آن برهه عبور کند و جایگاه خود را در بازار جدید و با بیزنس مدل جدید تحکیم بخشد. هماکنون مامانپز به یکی از مهمترین بازیگران سرویس غذای شرکتی ( البته با طعم خانگی) تبدیل شده که توانسته است ارزشهای جدیدی را در این حوزه به مشتریان خود ارایه کند.
مامانپز از ابتدا بیزنس-مدل آشپزخانههای ابری را انتخاب کرد اما مشتریان خود را از جنس مشتریان نهایی (End User) برگزید. با توجه به محدودیتهایی که مدل کسبوکاری انتخاب شده داشت، بعد از مدتی مشخص شد که مامانپز عملا قابلیت مقیاسپذیری ندارد، چرا که:
۱- در بیزنس-مدل آشپزخانه مجازی، تعداد آشپزخانهها محدود و لوکیشن و جانمایی آنها بر اساس الگوریتمهایی انجام میشود که فرآيند تحویل به کاربران در بهینهترین حالت ممکن انجام شود. اما بخش بزرگی از جانمایی مامانها خارج از اراده مامانپز بود. چرا که اساسا مامانپز علاقه داشت که مامانها در خانه خود آشپزی کنند تا علاوه برآنکه مامانها در محیط مورد علاقه خود ( یعنی خانه) فعالیت انجام میدهند، آن حس و حال و هوای خانگی پختن به طعم غذا نیز اضافه شود.
۲-در بیزنس-مدل آشپزخانه مجازی، آشپزخانهها امکان پخت یک مدل غذا ( رسپی) یا چند مدل غذا با تعداد زیاد را دارند، از این جهت، تدارک یک ناوگان پیک (فیلیت) برای هر یک از آشپزخانهها کاری اقتصادی و بهینه است. اما در مامانپز هر مامان ظرفیت پخت فقط چند مدل معدود غذا و آن هم به تعداد محدود را دارد و این موضوع دریافت، توزیع و تحویل غذا در تعداد بالا را به امری غیر ممکن تبدیل میکند.
شاید برای شما این سوال پیش آمده باشد که چرا مامانپز ناوگانی مثل اسنپ یا میاره ایجاد نمیکند تا بتواند هر سفارش را جداگانه از مبدا به مقصد پردازش و حمل کند؟
دو جواب اساسی برای این سوال وجود دارد:
۱- تعداد پخت ناچیز توسط هر تامینکننده ( مامانها) و عدم جانمایی آنها در همه نقاط شهر ( با توجه به محدودیت تعداد تامینکننده در این مدل کسبوکار) و از طرفی پخش بودن درخواستها در کل مناطق تهران، امکان ارایه یک سرویس اقتصادی در حمل و توزیع به وسیله پیک موتوری را غیر ممکن میسازد. اسنپفود و سرویسهای مشابه سفارشهای نزدیک به رستورانها را هدف قرار میدهند و برای آنها صرفه اقتصادی تا حدی اتفاق میافتد. البته این چالش در آینده میتواند با استفاده از پهپادهای حملکننده حل شود.
۲- مامانپز با استایل و نگاه کسبوکاری متفاوت از دیگر دلیوریهای غذا مثل اسنپفود و اوفود جلو میرود. مامانپز به دنبال کسبوکاری با سایز متوسط است که در کنار خلق ارزش، در گوشه این بازار بزرگ، حاشیه سود بیشتری نسبت به دیگر مدلها داشته باشد و سود خوبی از فعالیتهای خود تولید کند. با این نگاه قرار نیست که مامانپز بهدنبال ایجاد یک ناوگان بزرگ شبیه آنچه که در اسنپ هستیم، باشد.
مامانپز در اواخر سال ۹۶ برای حل مشکل مقیاسپذیری و رشد کسبوکار، در کنار فروش آنلاین غذای خانگی به مصرفکننده نهایی، دو مسیر جدید را امتحان کرد. مسیر اول حرکت به سمت تامین غذای پرسنل شرکتها بود که طی آن مدیران سازمانها از طریق مامانپز میتوانستند غذاهای متنوع خانگی بر سر میز ناهار کارمندان خود بگذارند. اما دومین مسیری که مامانپز در پیش گرفت همکاری استراتژیک با پلتفرمهای آنلاین غذا نظیر چیلیوری و اسنپفود بود که طی آن این پلتفرمها غذاهای مامانپز را به صورت تضمینی و در مقیاس بالا خریداری و با همان برند مامانپز عرضه میکردند.
این رویکرد نیز با انحلال چلیوری، شیوع ویروس کرونا و در نهایت عدم رضایت مامانپز از سرویس اسنپفود به در بسته خورد تا مامانپز در سال ۱۴۰۱مسیر دوم را به طور کامل کنار بگذارد و تمرکز کامل کسبوکار خود را به سمت تهیه و توزیع غذای شرکتی تغییر دهد.
دقت داشته باشید که یکی از چالشهای همیشگی اینچنین کسبوکاری، تغییرات کیفی غذا میان مامانها و یا حتی تغییر کیفی غذای یک مامان است. این تغییر کیفیت اجتناب ناپذیر است اما با بازخوردها، سیستم امتیازدهی به مامانها، کنترل و کمک به مامانها در تامین مواد اولیه مناسب و راهکارهای دیگر قابل کنترل در دامنه نوسانی مناسب است. این سطح از پیچیدگی در این بیزنس مدل بهخوبی سختی و چالشهای فراوان مدیریت اجرایی و عملیاتی این کسب وکار را نمایش میدهد که مامانپز خیلی جسورانه و متعهدانه از پس آن برآمده است
اکنون مامانپز
رویکرد مامانپز در ایجاد سازمانی با مقیاس کوچک و متوسط و انتخاب بازار گوشهای، دست آن را برای چرخش و تغییر سریع بیزنس-مدل باز نگاه داشته است. شاید این چابکی مامانپز درتغییر استراتژی و جاریسازی آن موجب حفظ این بیزنس تا کنون و رسیدن به سودآوری شده است.
هماکنون در در مدل کلاسیک غذای شرکتی مامانپز، مدیریت سازمان تصمیمگیرنده است و متناسب با بودجه سازمان و ذائقه کارمندان، یک منو اختصاصی هفتگی طراحی و از طریق مامانپز در اختیار مامانها برای پخت روزانه قرار میدهد. مامانپز مسئولیت نظارت بر کیفیت و همچنین رساندن به موقع غذا بر سر میز ناهار شرکتها را بر عهده میگیرد و همچنین با صدور فاکتورهای رسمی و استاندارد، دغدغههای ثبتی دفاتر و مالیاتی سازمانها را رفع میکند.
هرچند سرویس کلاسیک غذای شرکتی مامانپز توانسته است تا حد خوبی محدودیتهای مقیاسپذیری این کسبوکار را رفع کند اما هنوز با چالشهایی مهمی روبهرو است که از جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱- در مدل کلاسیک و به دلیل محدودیتهای ذاتی عملیات مامانپز از سوی مامانها و چالشها و هزینههای ارسال غذا، یک شرکت ۲۰نفره نمیتواند روزانه چند مدل غذا از مامانهای متفاوت سفارش دهد.
۲- ممکن است که یک مامان با ظرفیت پخت ۳۰ پرس غذا درگیر تامین ناهار یک شرکت ۲۰ نفره شود و از مابقی ظرفیت خود بهرهمند نشود.
۳- مامانپز نیز دسترسی مستقیم به مصرفکننده نهایی ندارد که بتواند با امتیاز و نظر کارمندان، نظارت کیفی موثرتری بر خروجی پخت مامانها داشته باشد.
این موضوعات در کنار موارد دیگری نظیر پیچیده بودن فرایند منوگذاری اختصاصی شرکتها در مدل کلاسیک، سبب شد که مامانپز سرویس جدیدی با نام «مینیهاب» طراحی کند.
در این سرویس عملا مامانپز از مدل B2Bبه مدل B2B2C تغییر جهت داد تا مامانپز بتواند از طریق سازمانها، سرویس را به دست مصرفکننده نهایی یعنی کارمندان برساند و سردرد مدیریت سازمان در تامین ناهار پرسنل را به کمترین میزان کاهش دهد. در این مدل، منوها توسط مامانپز و مبتنی بر دادههای موجود از سفارش هفتههای گذشته مشتریان تعیین و در نرمافزار ویژه کارمندان بارگذاری میشود. کارمندان میتوانند غذای هفته خود را از میان بیش از ۶۰مدل غذا در دستهبندیهای گوناگون انتخاب و تا یک روز قبل از ارسال غذا، ثبت سفارش کنند.
مامانها به صورت روزانه تمام غذاهایی که پیشتر به آنها اعلام شده را پخت و برای مینیهاب ارسال میکنند. این غذاها در مینیهاب جمعآوری و متناسب با سفارش هر شرکت پردازش و به صورت یکجا و در بستهبندی مناسب به شرکتها میرسد. در کنار انتخاب و ثبت سفارش، کارمندان میتوانند امتیاز و نظرات هر غذا را در اپلیکیشن مشاهده و نسبت به سفارش خود نیز اظهار نظر کنند. البته در این مدل همچنان چالش انتخاب غذا از یک روز قبل باقی است اما چون سازمان بهعنوان لایه میانی در این مدل قرار دارد، شدت این چالش نسبت به حالت مستقیم بسیار کمتر است.
یکی دیگر از جذابیتهای سرویس غذای شرکتی مامانپز (اعم از کلاسیک و مینیهاب)، تنوع پرداخت هزینه غذاست. به این ترتیب که سازمانها میتوانند، تمام و یا بخشی از هزینه را پرداخت و برای آن فاکتور رسمی دریافت کنند. در مدل پرداختهای هیبریدی، باقیمانده هزینه غذا توسط کارمندان از طریق درگاه و یا شارژ کیف پول انجام میشود. به کمک پرداخت هیبریدی، سازمان به جای تامین غذای ارزان و بیکیفیت، بودجهای را در اختیار کارمندان قرار میدهد تا بتوانند با پرداخت مابهالتفاوت، کماکان به غذای خانگی و باکیفیت دسترسی داشته باشند.
خوشبختانه اپلیکیشن سمت مامان مامانپز، در کارهای حسابداری به مامانها کمک میکند و برآوردها و گزارشهای مالی خوبی برای مدیریت بهتر دخل و خرج به مامانها ارایه میکند. مامانپز در ادامه برنامههای جالبی برای توسعه و افزایش کیفیت سرویس خود در نظر گرفته است که به چندی از مهمترین آنها اشاره میکنم: