علیاصغر ترکیان، بنیانگذار سینماتیکت می گوید از بلیت فروشی عبور کرده و به سمت اکران و سالن داری خواهند رفت.
بارها گفتهاند که پرونده شما را میبندیم یا دائما میشنویم که میگویند سینماتیکت باید مال ما میبود و چرا نیست؟! این جملات را علیاصغر ترکیان، بنیانگذار و رئیس هیات مدیره سینماتیکت به «شنبه» میگوید که در واقع روایت سختیهای کار یک استارتاپ با بدنه سنتی بازارهاست. با وجود همه این مسائل، در حال حاضر سینماتیکتی که با 4 نفر کارش را شروع کرده بود، الان یک تیم 35 نفره دارد و از بازار 220میلیاردی فروش بلیت سینما در ایران، سهم 40درصدی کسب کرده است. البته این سهم در مورد بازار تهران به 60درصد هم میرسد.
استارتاپ سینماتیکت (cinematicket)همچنین با مشکلاتی چون جناحبندیبودن سینما، عدم پذیرش تیمهای جوان و خلاق از طرف بدنه سنتی و قدیمی سینما، تعداد کم سالنهای سینمایی در ایران، استقبال اندک مردم ایران از سینمارفتن، قیمت ثابت بلیتها و عدم اجازه برای ارائه تخفیف به مشتریان و سایر کارهایی که میتوان برای بیشترشدن سهم و بزرگترکردن بازار انجام داد هم روبهرو بوده است.
سینماتیکت تنها استارتاپ شاخص این حوزه است و ترکیان میگوید استارتاپش توانسته نظم قابل قبولی را در حوزه فروش آنلاین بلیت سینماها ایجاد کند. ۲ سال پیاپی است که فروش بزرگترین رویداد سینمایی ایران یعنی جشنواره فیلم فجر بر عهده سینماتیکت بوده و توانسته به عنوان یک استارتاپ رضایت مسئولان را جلب کند.
به گفته بنیانگذار سینماتیکت علیاصغر ترکیان این استارتاپ همیشه یک فروشنده آنلاین بلیت سینما باقی نخواهد ماند و برنامه جدی برای ورود به حوزه سالنداری و سینماداری دارد. ضمن اینکه این استارتاپ در سال ۹۵ با واگذاری کمتر از ۵۰درصد از سهامش به شرکت صباایده، جذب سرمایه کرده است.
از سال ۹۰ با بررسیهایی که در فضای وب داشتم، متوجه شدم که در کشورهای مختلف جهان فروش بلیت سینما به صورت آنلاین انجام میشود. خرید آنلاین در مورد هر کالایی در سال ۹۰ خیلی جانیفتاده بود. در حوزه سینما هم فروش آنلاین بلیت اصلا وجود نداشت. بهویژه در مورد سینماداران که تصورشان از فروش بلیت، تشکیل صفهای عریض و طویل پشت باجه بلیتفروشی سینماها بود.
شناختی از حوزه آنلاین نداشتند. من به دفتر سینماهای مختلف میرفتم و روند فروش آنلاین بلیت را برایشان توضیح میدادم، اما زیر بار نمیرفتند و به نوعی برنامه ما را پس میزدند.
بعد از مذاکرات زیادی که با چندین سینما داشتم، در نهایت مدیریت سینما آزادی که از دانش روز آگاهی داشت، قبول کرد که فروش بلیت این سینما به صورت آنلاین انجام شود؛ یعنی کار ما از سینما آزادی شروع شد.
دانشگاه هم که میرفتم و رشته تحصیلیام برق بود، به کامپیوتر علاقه بیشتری داشتم و در زمان دانشجویی برای بنیاد سینمایی فارابی نرمافزار طراحی میکردم.
مثلا در همان سالهای دانشجویی برای فروش بلیت حضوری جشنواره فجر، نرمافزاری به نام «انبار» نوشته بودم که آنلاین نبود و به صورت حضوری باید بلیت خریداری میشد. همین علاقهمندی موجب شد که به سمت راهاندازی سینماتیکت سوق داده شوم.
ما ۴ نفر بودیم که کار را شروع کردیم و الان یک تیم ۳۵ نفره داریم. آن موقع خیلی کسبوکارمان کوچک بود و هر کدام یک گوشه کار را گرفته بودیم. مثلا من برنامهنویسی میکردم، یک نفر کارهای طراحی را انجام میداد و ۲نفر هم پشتیبانی را بر عهده داشتند.
قبل از سینماتیکت، یک شرکت طراحی وبسایت داشتم به نام فناوران هترا و از درآمدش برای رشد سینماتیکت استفاده میکردیم. در واقع سینماتیکت فقط موضوع مورد علاقه ما بود.
در ابتدا هیچ کارمزدی هم از سینماها نمیگرفتیم و همه چیزش رایگان بود و ما همه تلاشمان را میکردیم که سینماها راضی شوند که فروش بلیتشان را به صورت رایگان انجام بدهیم. ضمن اینکه در مورد نرمافزار گیشه هم مسائلی داشتیم، چون قشر بلیتفروشها، دانش نرمافزاری زیادی ندارند و ما برای اینکه بتوانند با سیستم گیشه کار کنند، باید حضوری به آنها آموزش بدهیم.
حدود ۳۳۰ سینمای فعال در ایران داریم.
ما دو بحث داریم؛ یکی همان سیستم مکانیزه فروش است که در همه سینماهای کشور نصب شده و بحث دیگر مربوط به بخش فروش آنلاین است که الان ۲۰۰ سینما را پوشش میدهیم.
در بعضی از شهرستانها فروش اینترنتی توجیه ندارد. مثلا در شهرستانهای کوچک که ترافیک ندارند و یک سالن سینما دارند، بهراحتی خودشان را به سینما میرسانند و بلیت تهیه میکنند. به همین دلیل آن سینماها هنوز به سینماتیکت اضافه نشدهاند.
ما کارمزد میگیریم؛ یعنی براساس قیمت بلیت، درصدی را بهعنوان کارمزد دریافت میکنیم.
بین ۲ تا ۳ درصد. در حالی که در حوزه تئاتر و موسیقی که قیمت بلیتهایشان چندین برابر سینماست، این کارمزد تا ۵ درصد است. اما همین الان هم سینماداران این کارمزد ۲ تا ۳درصدی را زیاد میدانند.
هم کارمزد و هم اینکه از تبلیغاتی که در وبسایت سینماتیکت قرار میدهیم هم درآمدزایی داریم که ۸۰درصد باکسهای تبلیغاتی ما را آگهیهای خود فیلمها تشکیل میدهد.
آن سیستم یکپارچه، به نوعی دیتابیس اصلی سینماتیکت به شمار میرود. در واقع مدل کار به این صورت است که ما یک نرمافزار فروش داریم که در سینماها نصب شده و در هر سینما یک دیتابیس داریم و یک سرور مرکزی که سینماها برنامه روزانه خود را در این برنامهای که ما برایشان تعریف کردهایم، قرار میدهند و مشتریان روی سایت، برنامه سینماها را میبینند و در زمان انتخاب صندلی، ما دوباره به دیتابیسی که در سینما وجود دارد، وصل میشویم و مشتری محل صندلی خود را انتخاب میکند.
بعد یک کد رزرو دریافت میکند و به کیوسکهایی که طراحی کردهایم و در اکثر سینماها وجود دارند، مراجعه میکند و بدون مراجعه به گیشه سینماها، کد رزرو را که از سینماتیکت دریافت کرده است، وارد میکند و بلیت کاغذی برایش صادر میشود.
مثلا ما در سال ۹۷ تاکنون ۸ میلیون بلیت فروختهایم.
تخمین ما این است که امسال بیش از ۲۵میلیون بلیت به فروش میرسد که بیش از ۸ میلیون و ۳۰۰هزار بلیت از طریق سینماتیکت فروخته میشود. در مورد سال گذشته هم آمار دقیقی داریم که نشان میدهد ۲۲ میلیون و ۷۰۰ هزار بلیت فروخته شد که ۶میلیون و ۷۵۰ هزار بلیت از طریق سینماتیکت به فروش رسیده است.
علاوه بر فروش در باجه سینماها که هنوز سهم قابل توجهی را هم در اختیار دارند، بعضی از سینماها از طریق سایت خودشان بلیت میفروشند که درصد اندکی از سهم بازار را در اختیار میگیرند.
مثلا بلیتهای سینما آزادی را هم از طریق سینماتیکت میتوان خرید و هم از طریق سایت خود سینما. پردیسهای بزرگ مانند کوروش هم خودشان سایت دارند و بلیتفروشی را از آن طریق هم انجام میدهند.
البته همین فروش هم از بستر سینماتیکت صورت میگیرد و ما به آنها ایپیآی دادیم که خودشان سایت مستقلی برای فروش بلیت داشته باشند.
امسال حدود ۴۰درصد از سهم بازار ایران را در اختیار داشتیم. البته سهم ما از بازار تهران تا ۶۰درصد است.
امسال اندازه بازار سینما، ۲۲۰ میلیارد تومان بود. بهطور کلی سینما و ورزش به این صورت است که از بیرون هیاهوی زیادی ایجاد میکنند اما بازار کوچکی دارند.
اگر سهم سینماتیکت را ۴۰ درصد در نظر بگیریم، ۸۰ میلیارد تومان از بازار فروش بلیت، از سیستم سینماتیکت انجام میشود. از این میزان، کارمزد میگیریم که همانطور که اشاره کردم، بین ۲ تا ۳درصد است.
به نسبت کشورهای دیگر تعداد سالنهای سینما در ایران کم است. هر چند طی سالهای اخیر تعداد زیادی سالن به آمار سینماها اضافه شده است. ضمن اینکه مالها و مراکز خریدی که اخیرا احداث شدهاند، به این نتیجه رسیدهاند که سینما به اصطلاح برایشان پاخور میآورد. بنابراین این مراکز هم بخشی از فضای خود را به سالن سینما تبدیل کردهاند.
با احتساب سالنهای سینمایی این مراکز، حدود ۴۵۰ سالن سینمایی در ایران داریم. اما سینما به معنای ساختمانی اختصاصی برای نمایش فیلم همان ۳۲۰ سینمای فعال که به آن اشاره کردم، در ایران وجود دارد. از این میزان، ۷۰ سالن در اختیار حوزه هنری است، تعدادی مال شهرداری و تعدادی هم در مالکیت بنیاد مستضعفان است.
با این وجود بخش خصوصی هم مالک بسیاری از سالنهاست و به نظر میرسد که سهم مساوی از تعداد سالنها در کشور دارد.
این آمار در کشورهای مختلف، متفاوت است. مثلا آمریکا ۴۰هزار سالن سینما دارد و جمعیتش بیش از ۳۲۰ میلیون نفر است؛ یعنی به ازای هر ۸ هزار نفر، یک سالن سینما وجود دارد. در ایران با جمعیتی بیش از ۷۹ میلیون نفر، ۴۵۰ سالن سینمایی داریم؛ یعنی تقریبا به ازای هر ۱۷۶هزار نفر، یک سالن سینما در ایران وجود دارد.
فرانسه به ازای هر ۱۱هزار نفر، یک سالن دارد. ضمن اینکه علاوه بر کمبود سالن سینمایی در ایران، مسئله محدودیتها برای تولید فیلم را هم باید به این مسئله اضافه کنیم. همه این مسائل دست به دست هم داده تا بازار سینما، اندازه کوچکی داشته باشد.
بیشترین سالنها در مراکز استانها ساخته شدهاند. تهران بیشترین سهم را دارد و حدود ۸۰ سالن سینمایی دارد. مشهد، اصفهان، شیراز، اهواز و… بیشترین سینماها را دارند.
طی چند دهه گذشته سینماهای زیادی متروکه شدند و بعضا تنها خرابهها یا سردری قدیمی از آنها باقی مانده است. از طرفی تو به کمبود سالن نمایش اشاره کردی. چرا این سینماها بازسازی نشدند؟ درحالیکه بازسازیشان میتوانست به اکران بیشتر فیلمها و بزرگترشدن بازار کمک کند.
یکی از مهمترین دلایلی که مانع بازسازی این سینماها شد، این بود که اغلب این سینماها در مناطقی ساخته شده بودند که الان از جمله مناطق پررونق بازار به شمار میروند. بنابراین اگر قرار باشد بازسازی شوند و کاربری سینمایی داشته باشند، اصلا توجیه اقتصادی برای مالکانشان ندارند و ضررده هستند.
در حالی که اگر آن سینما به پاساژ یا مغازه تبدیل شود، سود اقتصادی زیادی نصیب صاحبش میکند. هر چند تعدادی از سینماها به دلایل مختلف تعطیل شدند و از بین رفتند. اما در مجتمعهای تجاری هم سالنهای سینمایی تاسیس شد و طی دهههای اخیر تعداد سینماها افزایش داشته است.
آماری که من میتوانم به شما ارائه کنم، مربوط به زمانی است که نرمافزار مکانیزه را نصب کردهایم؛ یعنی از سال ۹۲٫ آمار میگوید که میزان سینمارفتن مردم ایران رشد داشته اما کافی نبوده است.
مثلا در سال ۹۴، یک میلیون و ۸۰۰هزار بلیت فروخته شده و امسال ۸ میلیون بلیت. البته باید این نکته را هم در نظر بگیریم که ممکن است یک نفر چندین بار به سینما رفته باشد. اما در هر صورت آمار رو به رشد بوده است.
هر چند نسبت به جمعیت کشورمان، این آمار بسیار ضعیف است و میتوان گفت که سینما و دیدن فیلم در سینما، در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی قرار ندارد.
مسائل اقتصادی همیشه تاثیرگذار است. بهویژه اینکه گرانیها هم مزید بر علت شده. البته بلیت سینما از سال گذشته تاکنون هیچ تغییر قیمتی نداشته است. از طرفی سینمارفتن برای ایرانیان نوعی گردش و تفریح همراه با غذای بیرون هم است.
بنابراین علاوه بر هزینه بلیت سینما، فرض کنید یک خانواده ۴ نفره بخواهد در سینما فیلمی را ببیند، هزینههایی را هم باید بابت غذا و رفت و آمد بپردازد. به همین دلیل ترجیح میدهند یک حلقه فیلم را نهایتا با ۱۰هزار تومان خریداری کنند و در خانه تماشا کنند.
سازوکار اکران فیلم به این صورت است که هر فیلمی باید توسط یک شرکت پخش در سالنهای سینمایی اکران شود؛ یعنی تهیهکننده فیلم نمیتواند مستقیما با سینماها قرارداد ببندد و همه فیلمها باید از طریق شرکتهای پخشی که از وزارت ارشاد مجوز دارند، اکران شوند.
شرکت پخش بابت این کار، درصدی را بهعنوان حقالزحمه دریافت میکند، چون متریال تبلیغات فیلم و خود فیلم را آمادهسازی میکند و قرارداد اکران فیلم را با سینماها منعقد میکند. خود فیلم هم که تهیهکننده و سرمایهگذار دارد که بهعنوان دو نقش دیگر که از اکران سود میبرند، هر دو باید مجوزهای لازم را داشته باشند.
بنابراین میبینیم که افراد زیادی از فروش بلیت سینما منتفع میشوند و چندین بازیگر (player) در مرحله اکران حضور دارند. وقتی تنها در بخش اکران چندین بخش منتظر سهم و درصد و سودشان باشند، بحث شفافیت بسیار اهمیت دارد چون همه این بازیگران عرصه اکران، باید مطمئن باشند که آمار مربوط به فروش، صحیح و درصدها به درستی تقسیم شده است.
در این بخش است که حضو سینماتیکت و سیستم یکپارچه فروشی که در سینماها نصب کرده است، کارآمدی خودش را نشان میدهد، چون ما آمارهای مربوط به فروش را به صورت دقیق و لحظه به لحظه میتوانیم اعلام کنیم.
بالاخره ما نمیتوانیم مدعی باشیم که هیچگونه اشتباه یا سوءاستفادهای وجود ندارد و سینماتیکت توانسته شفافیت کامل را به این حوزه بیاورد چون نرمافزار هم درصدی از خطا را دارد؛ ضمن اینکه نرمافزار، دزد نمیگیرد!
مثلا فرض کنید که یک سینما، یک سانس از اکرانش را در نرمافزار فروشش ثبت نکند. هرچند به دلیل تعدد سانسها و سختی مدیریت چنین کاری، معمولا چنین اتفاقاتی نمیافتد. بنابراین درصد خطای نرمافزار مکانیزه فروشی که ما در سینماها نصب کردهایم، بسیار پایین است.
سبک زندگی در شهرهای بزرگ و ترافیک یکی از دلایلی است که مردم سینماتیکت را به عنوان مرجعی برای خرید بلیت سینما استفاده میکنند تا از صفهای طولانی خرید بلیت از باجههای سینماها دوری کنند.
قیمت بلیتهای سینما ثابت است و بین ۸ هزار تا ۱۵ هزار تومان بسته به شهر و درجه سینماست. اما ما نمیتوانیم تغییری در این قیمتها ایجاد کنیم.
البته ما باشگاه مشتریان را داریم. الان در سینما تیکت ۶۰۰ هزار عضو ثبتنام شده داریم که برای این افراد از سود خودمان امتیازهایی برای مشتریان در نظر میگیریم. هر نفری که عضو میشود، به ازای هر هزار تومان خرید، یک امتیاز دریافت میکند.
این امتیازها که جمع میشود، دو حالت ایجاد میشود؛ مشتریان هم میتوانند با امتیازاتشان کوپن تخفیف برای خرید بلیت سینما دریافت کنند یا اینکه از محصولات و خدمات بیش از ۵۰ کسبوکار آنلاین که با آنها ارتباط داریم و کد تخفیف رد و بدل میکنیم، استفاده کنند.
مثلا کد تخفیف فیلیمو، دیجیاستایل و… دریافت میکنند، اما همه این تخفیفها را ما از سود خودمان میپردازیم.
چون در ایران، مسئول بخش بلیت تنها سینمادار نیست و بخشهای مختلفی در این حوزه دخیل هستند، موجب شده تا سر یک قیمت به توافق برسند. وگرنه اگر دست ما را باز بگذارند، سینماتیکت این قابلیت را دارد که ضریب اشغال یک سالن سینمایی را از مثلا ۲۰ درصد به ۴۰درصد برساند.
به شرطی که بتوانیم روی قیمت بلیت، تخفیف بدهیم، اما بازیگران عرصه اکران از ترس اینکه مبادا درصدی از حق و حقوقها کم و زیاد شود، اجازه بازیکردن با قیمت بلیت را به ما نمیدهند، اما در کشورهای دیگر، مدلهای مختلفی برای تعیین قیمت بلیت سینما وجود دارد.
مثلا اگر خردسال باشد، بلیتش ارزانتر است یا اگر چند نفر به صورت گروهی به سینما بروند، بلیت ارزانتری میتوانند بخرند. اگر کسی کارت منزلت دارد و… قیمت کمتری میپردازد. همین مسائل موجب شده که رقابت غیرممکن شود، چون قیمتهایی مصوب میشود و همه باید براساس آن قیمتها کار کنند.
اما در بسیاری از کشورهای جهان چون کمپانیها خودشان هم فیلم میسازند و هم سالندار هستند، به راحتی روی قیمتها مانور میدهند و با افزایش ضریب اشغال سالنها، فروش را زیاد میکنند و بازار بزرگتر میشود.
در مدت زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر هم قیمت بلیتها ثابت است و این به نفع هیچ کس نیست، چون افراد زیادی هستند که اصلا قیمت بلیت برایشان مهم نیست و تنها میخواهند در این ۱۰ روز، فیلمهای زیادی را ببینند.
اما مسئولان این بخش باز همان قیمتهای ثابت و مصوب را ارائه میکنند، در حالی که در این دوران میتوان رونق خوبی به بازار داد.
ما در بازار بدون رقیب هستیم. همچنین نخستین کسبوکار راهاندازی شده برای فروش آنلاین بلیت سینما هم هستیم. البته ما یک ایپیآی تولید کردهایم یعنی ایپیآی فروش که مثلا در اختیار وبسایت سینماها هم آن را قرار میدهیم، بنابراین هر کسی که میخواهد وارد بستر فروش شود، میتواند این ایپیآی را بگیرد و کار فروش آنلاین بلیت را انجام دهد.
اما به خاطر کارمزد کم و اینکه برند ما شناخته شده است و بیشترین سهم را دارد و رقابت با آنها سخت است، برای دیگران جذابیت بالایی ندارد که وارد حوزه فروش آنلاین بلیت سینما شوند.
این استارتاپ وارد حوزه سینما نشده است. البته ما هم وارد حوزه موسیقی و تئاتر نشدیم و به نوعی صلحنامه نانوشتهای بینمان ایجاد شده که به حوزههای همدیگر وارد نشویم. اما اگر در همین حوزه فروش آنلاین بلیت سینما رقیب داشتیم، قطعا به رشد ما کمک میکرد.
چالش مهمی که در ابتدای کار داشتیم همان راضیکردن سینماها به فروش آنلاین بلیتشان بود و اینکه آنها را توجیه کنیم که اصولا بلیت سینما را هم میتوان در فضای وب فروخت. الان در این حوزه تقریبا به وضعیت پایداری رسیدهایم و همه تلاش ما این است که سهممان از بازار را افزایش بدهیم.
الان معضل اصلی، کمبود سالن سینماست. بعضی از شهرستانها تنها یک سالن سینما دارند و بسیاری از شهرها اصلا سالن سینمایی ندارند. بنابراین اگر چنین مشکل عمدهای حل شود، قاعدتا فروش بیشتری اتفاق میافتد و بازار بزرگتر میشود. در نتیجه سهم بازار آنلاین هم افزایش مییابد.
تولید فیلم در حال حاضر به اندازهای است که اگر سالنهای بیشتری برای نمایش و اکران فیلم ساخته شود، جوابگوی نیازها باشد، چون همین الان فیلمها در طی سال در صف اکران میمانند چون مکان کافی برای اکرانشان وجود ندارد.
امسال حدود ۷۰ فیلم در ایران اکران شد و رقم فیلمهای اکرانشده معمولا همین حول و حوش است.
بالاخره سالندارها از مهمترین بخشهای این بازار هستند که هزینههای بسیاری متوجهشان است. بنابراین به سراغ فیلمهایی برای اکران میروند که تخمین میزنند فروش بالایی داشته باشد. در غیر این صورت سالنداری توجیه اقتصادی برایشان ندارد.
الان گروه هنر و تجربه که فیلم معناگرا ارائه میکند و مخاطب خاص خود را دارد، عملا با حمایت دولت چرخش میچرخد وگرنه بدون کمک دولت، به لحاظ بیزینسی و اقتصادی فلج میشد و رشد نمیکرد.
البته این سبک از سینما، مخاطب دارد اما مخاطبان همین سبک از سینما هم اینقدر نیست که هزینههای سالنداری و… را پوشش دهد و چون سانسهای هنر و تجربه، ضریب اشتغال بالایی ندارند و سالندارها رغبتی به اکران این فیلمها ندارند، بنابراین بیشتر فیلمهای کمدی و سرگرمکننده هستند که فروش دارند و سالندارها هم ترجیح میدهند که برای پوشش هزینههایشان، فیلمهای پرطرفدار را اکران کنند.
همین مسائل هم در نهایت موجب میشود که تولید فیلمها محدود میشود و اکرانها به فیلمهایی با محتوای خاصی میرسد، چون دیدگاه سرمایهگذاران و تولیدکنندگان براساس توجیه اقتصادی است و هر چیزی جز این باشد، ریسک حضور در آن را نمیپذیرند.
چون بیشتر روی حوزه فروش آنلاین تمرکز داریم، بیشتر همین حوزه را رصد میکنیم و از حوزههای دیگر یا امکان راهاندازی کسبوکاری غیر از فروش آنلاین بلیت سینما، اطلاع چندانی ندارم.
اما مثلا این نکته را میتوانم بگویم که وقتی ما در سال ۹۲ کارمان را شروع کردیم، در میان کشورهای همسایه ما، تنها در ترکیه یک وبسایت برای فروش آنلاین بلیت وجود داشت. در انگلیس و آمریکا البته این شیوه رایج شده بود.
یکی از بزرگترین کسبوکارها «ایامسی تئاتر» است که در آمریکا راهاندازی شده که سالنهای زیادی را در آمریکا و جهان دارد. (تئاترهای ایامسی (انگلیسی: AMC Theatres) یا آمریکن مولتی- سینما (انگلیسی: American Multi-Cinema) این گروه سینمایی در ایالات متحده آمریکا حضور دارد و در سال ۱۹۲۰ تاسیس شده است.
شرکت تئاترهای ایامسی پس از در اختیار گرفتن سینماهای اودئون، سینماهای یوسیآی و سینماهای کارمایک، با داشتن ۲۲۰۰ سالن سینما در ۲۲۴ مجموعه در اروپا و ۸۲۰۰ سالن سینما در ۶۶۱ مجموعه در ایالات متحده آمریکا، بهعنوان بزرگترین گروه سینمایی در جهان و ایالات متحده آمریکا شناخته میشود.)
ما در سال ۹۵، بخشی از سهاممان را به شرکت صباایده واگذار کردیم.
کمتر از ۵۰درصد.
در حوزههایی همسو هستیم و از صباویژن برای فروش تبلیغات سایتمان استفاده میکنیم. همچنین ارتباطات خوبی با بخش ویئودی که برند فیلیمو است، داریم، چون فیلمها اول اکران میشوند و بعد وارد بخش نمایشگاه خانگی میشوند و به مشتری فیلیمو تبدیل میشوند. از بخشهای فنی و زیرساختهای سختافزاری و سروری آنها هم استفاده میکنیم. در کل همکاری خوبی با هم داریم.
این نکات از محرمانههای هر قراردادی است و بهتر است به آن اشاره نکنم.
پیشنهادهای مختلفی بوده که معمولا ارزش سینماتیکت را بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد تومان برآورد کردهاند.
فروش بلیت فیلمهای جشنواره فجر با فروش بلیت سینما در طول سال متفاوت است، چون تعداد سالنها محدود است (حدود ۲۳ سالن و ۳۰ فیلم) و تنها در تهران برگزار میشود. بسیاری از افرادی هم که در طول سال سینما نمیروند، میخواهند طی این ۱۰ روز به جشنواره بیایند و فیلمها را ببینند. بنابراین حجم درخواست زیادی روی تعداد محدودی فیلم وجود دارد.
نظم دادن به این روند کار سختی است. سال قبل از ما وبسایت دیگری این مسئولیت را برعهده گرفت که همان روز نخست به اصطلاح «دان» شد و ذهنیت بسیار منفی برای مسئولان جشنواره ایجاد کرد.
از این لحاظ هم کار ما سخت بود، چون با عدم موفقیت آن وبسایت، هم مردم ناراضی بودند که نتوانسته بودند بلیت بخرند و هم سالنداران که سالنهایشان خالی ماند. فروش بلیتهای جشنواره هم مطلع آغازین جشنواره است و باید گام نخست به درستی برداشته شود، چون ما در سینماتیکت تجربه فروش تعداد زیادی بلیت را داشتیم، توانستیم به خوبی این کار را مدیریت کنیم.
مثلا ما تجربههای زیادی داریم که روزانه ۱۰۰ هزار بلیت سینما فروختهایم. سابقه کاری خود من در حوزه سینما و بنیاد سینمایی فارابی هم کمک کرد که بتوانیم فروش بلیتها را با نظم خوبی انجام دهیم.
تقریبا ۳۵۰ هزار قطعه بلیت طی این ۱۰ روز وجود دارد که همهاش به فروش میرود و تا ۷۰درصد از بلیتها هم در زمان پیشفروش به فروش میرسد.
(با خنده) در مورد مافیا هم چیزهایی میگویند و چیزهایی میشنویم، اما ما فراجناحی هستیم. ولی در هر صورت یکی از چالشهای ما این است که از جنس سینماییهای قدیمی نیستیم. ما تیم جوان و فنی بودیم که کارمان را شروع کردیم و وارد یک حوزه سنتی شدیم، بنابراین مانعتراشیها کم نبوده.
ماهیت تکنولوژی هم به این صورت است که کمکم راه خود را باز میکند و برند ایجاد میشود. همین امر موجب شد که در داخل بدنه سینما مانند پخشکننده و تهیهکنندگان مخالفان زیادی داشته باشیم. هر چند در میان مردم وجهه ما مثبت است و بازخوردهای خوبی از عموم مردم میگیریم.
مثلا میگویند که سینماتیکت باید مال ما میبود و چرا نیست.
بله پیشنهادهایی بوده اما چون تفکرشان از جنس کسبوکار ما نیست، خواهان واگذاری یا حتی فروش سهام به آنها نیستیم.
اتفاقا کسبوکار آنلاینی راهاندازی کردند اما موفق نبود و نتوانسته کاری از پیش ببرد. در واقع در حوزه سینما هم بدنه سنتی در مقابل کسبوکارهای جدید مقاومت کرده و میکند.
حتی تهدید شدهایم که سینماتیکت را میبندند تا استارتاپ مورد نظرشان رشد کند. طی ۲ سال اخیر بارها شنیدهایم که میگویند میخواهیم پرونده شما را ببندیم.
بالاخره سینماتیکت الان دارای قدرت زیادی است و مثلا ۶۰درصد بلیتهای سینماهای تهران را میفروشد. این احتمال را میدهند که به حوزه دیگر سینما هم برود و مثلا سرمایهدار سالنها بشود و… ضمن اینکه ما با همه فیلمها، دفاتر پخش و تهیهکنندهها برخورد یکسانی داریم.
اما اگر پیشنهاد همکاری با یکی از جناحهای سینما را بپذیریم، هم به طرفداری از یک جناح و دخالت در فروش بلیتهای بیشتر و کمتر متهم میشویم و هم به جناحبندی. چون جناحبندی در سینما بسیار پررنگ است. با هر کدام از جناحها که سهام رد و بدل کنیم، کل کسبوکارمان ضربه میخورد و دلیل سر پا ماندن سینماتیکت هم غیرجناحی بودنش است.
با اینکه روند رشد ما از همان سال ۹۰ تاکنون خوب بوده، اما سختیهای زیادی برای کار با بدنه سنتی سینما که فروش آنلاین برایشان تعریفنشده بود، داشتیم. اما هسته کاری ما همیشه روی غلتک بوده و خوب پیش رفته است.
تنوع موجود در کار ما هم موجب شده که کار ثابت و یکنواختی نداشته باشیم و همین امر هم موجب شده تا همکارانم هم با روحیه خوب و با علاقه کار کنند و جلو برویم.
از بلیتفروشی صرف، عبور خواهیم کرد و میخواهیم که مستقیما در حوزه اکران وارد شویم، یعنی علاوه بر درصد کارمزدی که الان از فروش بلیت دریافت میکنیم، درصد سینمادار یا سالندار هم به سینماتیکت میرسد و درآمدمان افزایش مییابد.
ضمن اینکه اگر سالن در اختیار خود سینماتیکت باشد، میتوانیم با راهکارهای مدرن، ضریب اشغال سالن را بالا ببریم. به همین دلیل برنامههایی داریم برای اینکه به سمت سالنداری برویم. به این صورت که سالنهای موجود در مجتمعهای تجاری را تجهیز کنیم و مثلا چندین سال حق اکران در آن سالنها را داشته باشیم. البته این کار به سرمایه زیادی نیاز دارد.
براساس برآوردها برای تجهیز یک سینما با ۵ سالن، حدودا به ۸ میلیارد تومان سرمایه نیاز است. اما قطعا ما به این سمت میرویم و برنامه جدی در این زمینه داریم.