مدت هاست فکر میکنم چی میتونم بنویسم که مفید باشه، هر نوشته من حتی اگر یک نفرو رو تفکر هم وا داره میتونه مسئولیت به دنبال داشته باشه اما امروز از حرف نزدن و ننوشتن خسته شدم.
تقریباً سه ساله خیلی جدی تر و منسجم تر مبحث حقوق زنان تو ایران رو دنبال میکنم، مطالعه میکنم، از ریشه های تاریخی و فرهنگیش گرفته تا موارد قانونی و اتفاقاتی که هر روزه برامون میفته.
مدت هاست به این نتیجه رسیدم جریان زنان تو ایران کاملاً از کشورها و جریانات فمینیستی که سراسر جهان رایج شده متفاوته، چون در اکثر موارد زنان رو به عنوان یک شخص و انسان مستقل به شمار میارن و حقوق مجزا، آزادی ها و زندگی خودشونو دارن، اما تو ایران زنان هنوز از اموال پدرها، برادر ها و همسر به شمار میان و ما تو ایران اول باید بجنگیم تا "یک شخص" از نظر اجتماعی به شمار بیایم و تا آخر عمر تصمیماتمون دست والد و همسر نباشه.
ادامه دارد...