کانون مهدویت میثاق دانشگاه صنعتی شریف
کانون مهدویت میثاق دانشگاه صنعتی شریف
خواندن ۷ دقیقه·۴ سال پیش

توضیحی در باب چرایی صلح امام حسن (ع) و در مقابل، جنگ امام حسین (ع) در مقابل خلفای ناحق زمانه

نویسنده:علیرضا غنیمتی

از شبهاتی که هنوز هم بازار داغی دارد، این است که چرا روندی که دو امام و دو برادر دستور کار قرار دادند این همه تفاوت دارد؟ و چرا امام حسن (ع) به جای جنگ، با معاویه صلح کرد؟متأسفانه این واقعه هم در زمان خودش به اندازه‌ای مبهم بود که حتی در بین دوستان نزدیک حضرت نیز ناشناخته بود و حتی فردی مثل حجر بن عدی آمده و امام حسن (ع) را درباره‌ی این صلح مورد نکوهش قرار می‌دهد؛ و هم با گذشت زمان و خصوصاً در دوره‌ی خلفای عباسی به این ابهام و انحراف برداشت‌ها دامن زده شد و داستان به طور کلی منحرف گردید. برای مثال گفته شد: امام حسن (ع) خلافت را به مال دنیا فروختند، در حالی که جنگ ایشان با معاویه جنگ میان دو مدّعی حکومت نبود؛ جنگی حداقل 50 ساله و بین دو تفکّر و دو ایدئولوژی بود که از زمان پیامبر اسلام (ص) و ابوسفیان شروع شده‌بود.حال برای فهم درست ماجرا باید به ریشه‌های این صلح بپردازیم:یکی از مهم‌ترین عوامل، شرایط مناطق تحت حکومت امام حسن (ع) و معاویه بود؛ امتیاز بزرگ معاویه این بود که بر منطقه‌ی شام حکومت می‌کرد که در آن، همه بومی و هم‌زبان و هم‌نژاد و هم‌فکر بودند و در طرف مقابل کوفه بود که در آن گروه‌های مختلفی وجود داشتند؛ گروهی بومی کوفه، یک گروه کسانی که از مدینه و حجاز با امیرالمؤمنین (ع) به کوفه آمده‌بودند، یک عدّه کسانی بودند که بعد از اینکه کوفه مرکز خلافت شد، از شهرهای اطراف به آن‌جا آمده‌بودند و... و همین باعث اتّحاد مردم شام در مقابل پراکندگی کوفیان بود که امیرالمؤمنین (ع) نیز در خطبه‌ی 27 نهج البلاغه به آن اشاره کرده‌است.از طرفی امام حسن (ع) مقیّد به روش‌های اسلامی بودند و در مقابل، معاویه‌ای بود که به راحتی ارزش‌های اسلامی را زیر پا می‌گذاشت؛ خصوصاً سخاوت او در بخشش بیت‌المال که حتی سرداران نزدیک امام حسن (ع) را نیز به طمع انداخته‌بود.درباره‌ی وضعیت لشکریان امام حسن (ع) نیز آمده‌است که ایشان فرماندهی سپاه را به عبیدالله ابن عباس دادند که هم از خویشاوندان ایشان بود و هم از آن جایی که دو فرزند خردسالش به دستور معاویه جلوی مادرشان سر بریده شدند، کینه‌ی شدیدی نسبت به معاویه داشت که حتی او نیز با پیشنهاد یک میلیون درهم از معاویه، شبانه از لشکر امام حسن (ع) جدا شد و بعد از آن نیز با حیله‌های معاویه، توسّط فرماندهان خود حضرت به جان ایشان سوءقصد شد و حتی گلیم زیر پای ایشان نیز به غارت رفت و روحیه‌ی لشکریان ایشان به شدّت ضعیف شد.حال باید بررسی کرد که چه گزینه‌هایی پیش روی امام حسن (ع) قرار داشت و چرا گفته می‌شود که انتخاب صلح بهترین گزینه بود؟دو گزینه‌ی دشوار پیش روی امام (ع) قرار داشت که گزینه‌ اولی، گزینه‌ی جنگ بود که با توجه به توضیحات بالا احتمال پیروزی بسیار ناچیز بود و به احتمال قوی یکی از دو حالت اتّفاق می‌افتاد: حالت اول این بود که امام حسن (ع) قهرمانانه و با آن عدّه‌ی کم خود را به کشتن بدهد و شهادت را انتخاب کند که گرچه کار پر شور و حماسه‌ای است ولی در این صورت تمام یاران و شیعیان واقعی ایشان، از جمله امام حسین (ع) قبل از ایشان و برای دفاع از امام و فرمانده‌ی خود شهید می‌شدند، که مساوی بود با حذف مکتب اسلام. حالت بعدی این بود که اگر ایشان در جنگ کشته نمی‌شد، کشته نشدن ایشان به معنای فتح نبود بلکه ایشان یا اسیر معاویه می‌شد یا مجبور به تسلیم، که در هر صورت معاویه غالب جنگ بود و با لطفی که از نظر عامّه‌ی مردم به ایشان می‌کرد و ایشان را آزاد می‌کرد، محبوب دل‌های اکثریت جامعه می‌شد. پس انتخاب گزینه‌ی جنگ در هر صورت برابر بود با حذف بزرگ‌ترین رقیب معاویه یعنی امام حسن (ع) از صحنه.راه دیگر نیز صلح بود که معاویه نیز آن را پذیرفت و از مفادّ آن این بود که به معاویه امیرالمؤمنین گفته نشود (یعنی خلیفه‌ی رسمی نیست)، حکومت بعدِ او از آنِ امام حسن (ع) و اگر ایشان نبودند امام حسین (ع) است و... . با این صلح بزرگ‌ترین دشمن، برای ادامه‌ی دشمنی خود باقی ماند و بالتبع شیعیان واقعی و نزدیک امام و قرآن و اسلام واقعی نیز باقی ماند، حزب تشیّع تشکیل شد و زمینه برای براندازی حکومت بنی امیّه فراهم شد و معاویه با نقض عهدنامه و تعیین جانشین در تاریخ رسوا شد که همه و همه از برکات از خود گذشتگی و انتخاب شجاعانه‌ی صلح توسط امام حسن (ع) بود اگرچه که اعتبار شخص ایشان حتی در زمان خودشان و توسّط دوستان نزدیکشان به علت عدم فهم این برکات از دست رفت.منبع: دو امام مجاهد، آیت الله خامنه‌ای

از شبهاتی که هنوز هم بازار داغی دارد، این است که چرا روندی که دو امام و دو برادر دستور کار قرار دادند این همه تفاوت دارد؟ و چرا امام حسن (ع) به جای جنگ، با معاویه صلح کرد؟

متأسفانه این واقعه هم در زمان خودش به اندازه‌ای مبهم بود که حتی در بین دوستان نزدیک حضرت نیز ناشناخته بود و حتی فردی مثل حجر بن عدی آمده و امام حسن (ع) را درباره‌ی این صلح مورد نکوهش قرار می‌دهد؛ و هم با گذشت زمان و خصوصاً در دوره‌ی خلفای عباسی به این ابهام و انحراف برداشت‌ها دامن زده شد و داستان به طور کلی منحرف گردید. برای مثال گفته شد: امام حسن (ع) خلافت را به مال دنیا فروختند، در حالی که جنگ ایشان با معاویه جنگ میان دو مدّعی حکومت نبود؛ جنگی حداقل 50 ساله و بین دو تفکّر و دو ایدئولوژی بود که از زمان پیامبر اسلام (ص) و ابوسفیان شروع شده‌بود.

حال برای فهم درست ماجرا باید به ریشه‌های این صلح بپردازیم:

یکی از مهم‌ترین عوامل، شرایط مناطق تحت حکومت امام حسن (ع) و معاویه بود؛ امتیاز بزرگ معاویه این بود که بر منطقه‌ی شام حکومت می‌کرد که در آن، همه بومی و هم‌زبان و هم‌نژاد و هم‌فکر بودند و در طرف مقابل کوفه بود که در آن گروه‌های مختلفی وجود داشتند؛ گروهی بومی کوفه، یک گروه کسانی که از مدینه و حجاز با امیرالمؤمنین (ع) به کوفه آمده‌بودند، یک عدّه کسانی بودند که بعد از اینکه کوفه مرکز خلافت شد، از شهرهای اطراف به آن‌جا آمده‌بودند و... و همین باعث اتّحاد مردم شام در مقابل پراکندگی کوفیان بود که امیرالمؤمنین (ع) نیز در خطبه‌ی 27 نهج البلاغه به آن اشاره کرده‌است.

از طرفی امام حسن (ع) مقیّد به روش‌های اسلامی بودند و در مقابل، معاویه‌ای بود که به راحتی ارزش‌های اسلامی را زیر پا می‌گذاشت؛ خصوصاً سخاوت او در بخشش بیت‌المال که حتی سرداران نزدیک امام حسن (ع) را نیز به طمع انداخته‌بود.

درباره‌ی وضعیت لشکریان امام حسن (ع) نیز آمده‌است که ایشان فرماندهی سپاه را به عبیدالله ابن عباس دادند که هم از خویشاوندان ایشان بود و هم از آن جایی که دو فرزند خردسالش به دستور معاویه جلوی مادرشان سر بریده شدند، کینه‌ی شدیدی نسبت به معاویه داشت که حتی او نیز با پیشنهاد یک میلیون درهم از معاویه، شبانه از لشکر امام حسن (ع) جدا شد و بعد از آن نیز با حیله‌های معاویه، توسّط فرماندهان خود حضرت به جان ایشان سوءقصد شد و حتی گلیم زیر پای ایشان نیز به غارت رفت و روحیه‌ی لشکریان ایشان به شدّت ضعیف شد.

حال باید بررسی کرد که چه گزینه‌هایی پیش روی امام حسن (ع) قرار داشت و چرا گفته می‌شود که انتخاب صلح بهترین گزینه بود؟

دو گزینه‌ی دشوار پیش روی امام (ع) قرار داشت که گزینه‌ اولی، گزینه‌ی جنگ بود که با توجه به توضیحات بالا احتمال پیروزی بسیار ناچیز بود و به احتمال قوی یکی از دو حالت اتّفاق می‌افتاد: حالت اول این بود که امام حسن (ع) قهرمانانه و با آن عدّه‌ی کم خود را به کشتن بدهد و شهادت را انتخاب کند که گرچه کار پر شور و حماسه‌ای است ولی در این صورت تمام یاران و شیعیان واقعی ایشان، از جمله امام حسین (ع) قبل از ایشان و برای دفاع از امام و فرمانده‌ی خود شهید می‌شدند، که مساوی بود با حذف مکتب اسلام. حالت بعدی این بود که اگر ایشان در جنگ کشته نمی‌شد، کشته نشدن ایشان به معنای فتح نبود بلکه ایشان یا اسیر معاویه می‌شد یا مجبور به تسلیم، که در هر صورت معاویه غالب جنگ بود و با لطفی که از نظر عامّه‌ی مردم به ایشان می‌کرد و ایشان را آزاد می‌کرد، محبوب دل‌های اکثریت جامعه می‌شد. پس انتخاب گزینه‌ی جنگ در هر صورت برابر بود با حذف بزرگ‌ترین رقیب معاویه یعنی امام حسن (ع) از صحنه.

راه دیگر نیز صلح بود که معاویه نیز آن را پذیرفت و از مفادّ آن این بود که به معاویه امیرالمؤمنین گفته نشود (یعنی خلیفه‌ی رسمی نیست)، حکومت بعدِ او از آنِ امام حسن (ع) و اگر ایشان نبودند امام حسین (ع) است و... . با این صلح بزرگ‌ترین دشمن، برای ادامه‌ی دشمنی خود باقی ماند و بالتبع شیعیان واقعی و نزدیک امام و قرآن و اسلام واقعی نیز باقی ماند، حزب تشیّع تشکیل شد و زمینه برای براندازی حکومت بنی امیّه فراهم شد و معاویه با نقض عهدنامه و تعیین جانشین در تاریخ رسوا شد که همه و همه از برکات از خود گذشتگی و انتخاب شجاعانه‌ی صلح توسط امام حسن (ع) بود اگرچه که اعتبار شخص ایشان حتی در زمان خودشان و توسّط دوستان نزدیکشان به علت عدم فهم این برکات از دست رفت.

منبع: دو امام مجاهد، آیت الله خامنه‌ای

صلح امام حسن
مکتوبات نشریۀ «مشتاق» کانون مهدویت میثاق دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید