نویسنده:الهه بدلی
پاسخ:جای تردیدی نیست که برای روبرو شدن با فرشتۀ الهی، آمادگی خاصی لازم است و پیامبر اکرم(ص) به سبب عبادتهای طولانی و تفکرهای ممتد و عنایات الهی، به مرحلهای از عظمت و نیرومندی رسیده بود که تاب و تحمل رؤیت فرشته و ملک را کسب کرده بود. پیش از بعثت، پیامبر اکرم(ص) خوابهایی می دید که مثل روزِ روشن، حاکی از واقعیت بودند. البته لحظه و هنگامۀ مبعث بسیار سنگین و شورانگیز است و حادثهای بزرگ در زندگی پیامبر اکرم(ص) به شمار میآید.بالأخره روز موعود فرا میرسد و فرشتهای با لوحی مخصوص در غار حرا، محل عبادت حضرت پیش از پیامبری، فرود میآید و میگوید: بخوان. از آنجا که پیامبر عظیمالشأن اسلام امی و درس ناخوانده بود، پاسخ داد که من توانایی خواندن ندارم. فرشتۀ وحی سخت او را فشرد ... ناگهان آن حضرت در خود احساس کرد که میتواند لوح را بخواند و آن آیات را که آیات نخست سورۀ مبارکۀ علق میباشند، خواند:( بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید. کسی که انسان را از خون بسته خلق نمود بخوان و پروردگار تو گرامی است آنکه قلم را تعلیم داد و به آدمی آنچه را که نمیدانست آموخت).1جبرئیل مأموریت خود را انجام داد و پیامبر(ص) نیز پس از نزول وحی از کوه(حراء) پائین آمد و به سوی خانۀ خدیجه رهسپار شد. البته در ضمن این جریان جبرئیل خود را معرفی میکند و رسالت پیامبر(ص) را به او بازگو میکند که ای محمد(ص)، تو رسول خدا و من جبرئیل هستم. بالأخره روح انسان هر چند هم بزرگ باشد در هنگام ارتباط با دستگاه غیب روحی، آن هم در اولین مرحله، تحت تأثیر آن لحظۀ بسیار سخت و طاقتفرسا قرار خواهد گرفت و لذا آن حضرت وقتی که بر همسر خود حضرت خدیجه وارد شدند آثار اضطراب و خستگی در چهرۀ مبارکشان هویدا بود و در همان حال وقایع را برای همسر خود شرح داد و بعد فرمود: ثرینی. یعنی مرا بپوشان. و خدیجه او را پوشانید و پیامبر اکرم(ص) اندکی به خواب رفت.2و بعد آیات مبارکۀ سورۀ مدثر نازل شد و پیامبر اکرم(ص) را مأمور رسالت خود کرد.امام علی بن ابیطالب(ع) در خطبۀ 190 نهج البلاغه میفرمایند:من نور وحی و رسالت را میبینم و بوی نبوت را استشمام میکنم و به درستی که صدای زوزۀ شیطان را هنگام نزول وحی بر آن حضرت شنیدم. پس عرض کردم: یا رسول الله، این صدای ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است که به درستی از عبادت کردن بندگان نسبت به خود مأیوس شده است و تو ای علی(ع)، میشنوی آنچه که من میشنوم و میبینی آنچه را که من میبینم الّا اینکه تو پیامبر نیستی بلکه وزیر هستی.1. سورۀ علق، آیات 1 تا 5.2. فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، آیت الله جعفر سبحانی، ص 93 الی 95.منظور از اولین وحی چیست؟ هنگامی که در غار حرا اولین وحی نازل شد، چه اتفاقی افتاد؟ و حضرت محمد(ص) چه عکسالعملی از خود نشان داد؟
جای تردیدی نیست که برای روبرو شدن با فرشتۀ الهی، آمادگی خاصی لازم است و پیامبر اکرم(ص) به سبب عبادتهای طولانی و تفکرهای ممتد و عنایات الهی، به مرحلهای از عظمت و نیرومندی رسیده بود که تاب و تحمل رؤیت فرشته و ملک را کسب کرده بود. پیش از بعثت، پیامبر اکرم(ص) خوابهایی می دید که مثل روزِ روشن، حاکی از واقعیت بودند. البته لحظه و هنگامۀ مبعث بسیار سنگین و شورانگیز است و حادثهای بزرگ در زندگی پیامبر اکرم(ص) به شمار میآید.
بالأخره روز موعود فرا میرسد و فرشتهای با لوحی مخصوص در غار حرا، محل عبادت حضرت پیش از پیامبری، فرود میآید و میگوید: بخوان. از آنجا که پیامبر عظیمالشأن اسلام امی و درس ناخوانده بود، پاسخ داد که من توانایی خواندن ندارم. فرشتۀ وحی سخت او را فشرد ... ناگهان آن حضرت در خود احساس کرد که میتواند لوح را بخواند و آن آیات را که آیات نخست سورۀ مبارکۀ علق میباشند، خواند:( بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید. کسی که انسان را از خون بسته خلق نمود بخوان و پروردگار تو گرامی است آنکه قلم را تعلیم داد و به آدمی آنچه را که نمیدانست آموخت [1].
جبرئیل مأموریت خود را انجام داد و پیامبر(ص) نیز پس از نزول وحی از کوه(حراء) پائین آمد و به سوی خانۀ خدیجه رهسپار شد. البته در ضمن این جریان جبرئیل خود را معرفی میکند و رسالت پیامبر(ص) را به او بازگو میکند که ای محمد(ص)، تو رسول خدا و من جبرئیل هستم. بالأخره روح انسان هر چند هم بزرگ باشد در هنگام ارتباط با دستگاه غیب روحی، آن هم در اولین مرحله، تحت تأثیر آن لحظۀ بسیار سخت و طاقتفرسا قرار خواهد گرفت و لذا آن حضرت وقتی که بر همسر خود حضرت خدیجه وارد شدند آثار اضطراب و خستگی در چهرۀ مبارکشان هویدا بود و در همان حال وقایع را برای همسر خود شرح داد و بعد فرمود: ثرینی. یعنی مرا بپوشان. و خدیجه او را پوشانید و پیامبر اکرم(ص) اندکی به خواب رفت [2].
و بعد آیات مبارکۀ سورۀ مدثر نازل شد و پیامبر اکرم(ص) را مأمور رسالت خود کرد.
امام علی بن ابیطالب(ع) در خطبۀ 190 نهج البلاغه میفرمایند:
من نور وحی و رسالت را میبینم و بوی نبوت را استشمام میکنم و به درستی که صدای زوزۀ شیطان را هنگام نزول وحی بر آن حضرت شنیدم. پس عرض کردم: یا رسول الله، این صدای ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است که به درستی از عبادت کردن بندگان نسبت به خود مأیوس شده است و تو ای علی(ع)، میشنوی آنچه که من میشنوم و میبینی آنچه را که من میبینم الّا اینکه تو پیامبر نیستی بلکه وزیر هستی.
[1]: سورۀ علق، آیات 1 تا 5.
[2]: فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، آیت الله جعفر سبحانی، ص 93 الی 95.