در تاثیر فناوری غشایی بر کنترل عرضه و تقاضا و در نتیجه دستیابی به پایداری، میتوان به کاهش مصرف با بازگردانی آب در چرخه تولید اشاره کرد. همچنین عناصری مانند کروم که به عنوان یکی از مهمترین موارد مصرف در صنعت چرم سازی به شمار میرود و در نهایت همراه با پساب تخلیه میشود را میتوان به عنوان ورودی به کارخانه بازگرداند. چون این سیستم میتواند بدون تغییر در ماهیت عناصر باعث رسوب آنها شود. در این صورت تقاضای مصرف پاسخ داده میشود در حالی که عرضه تغییر زیادی نخواهد کرد.
غشای جاذب، یک رابط نازک فیزیکی است که با توجه به کاربرد آن، در اندازهها و جنسهای مختلف، در مسیر تصفیۀ پساب قرار گرفته و آلایندهها را جذب میکند.
روش غشایی برخلاف روشهای سنتی، برای جذب آلایندگی به انرژی زیادی احتیاج ندارد و همچنین مواد جذبشدۀ آن ناخالصی کمتری دارند؛ زیرا جذب مرحله به مرحله انجام میشود و در هر مرحله نوع خاصی از آلاینده جذب میشود.
یکی از آلایندهترین صنایع، صنایع چرم است که یک بخش کلیدی و پایدار از اقتصاد بسیاری از کشورهای نوظهور شناخته میشود. آلایندگی این صنعت به صورت تخلیه مقدار زیادی از مواد شیمیایی همراه آب است که در فرآیند ساخت چرم تولید میشود. به صورت میانگین تقریباً 40-45 لیتر آب برای هر کیلوگرم پوست خام پرداخته شده در چرم استفاده می شود که از کل مقدار آب مورد استفاده در فرآیند ساخت چرم تقریبا 90٪ به عنوان پساب در محیط تخلیه میشود. به این ترتیب، مقدار زیادی از پساب مضر با داشتن تقاضای اکسیژن عظیم شیمیایی و بیوشیمیایی، مواد جامد معلق و حل شده، مقدار بسیار زیادی کروم و سایر مواد سمی تولید میشود.
به صورت میانگین تقریباً 40-45 لیتر آب برای هر کیلوگرم پوست خام پرداخته شده در چرم استفاده می شود که از کل مقدار آب مورد استفاده در فرآیند ساخت چرم تقریبا 90٪ به عنوان پساب در محیط تخلیه میشود.
چرمسازی صنعت گسترده و مهمی بهخصوص در آسیا محسوب میشود که فاضلاب فراوانی نیز تولید میکند؛ بنابراین روش غشایی در این صنعت میتواند نقشی کلیدی داشته باشد؛ خصوصاً در رابطه با مادۀ کروم که به عنوان مادۀ مصرفی در دباغی استفاده میشود اما مقدار عمدهای از آن همراه پساب تخلیه میشود و به شدت برای سلامتی انسان و محیط زیست مضر است. روش غشایی بهخصوص نوع نانوفیلتراسیون آن، در این زمینه موفق عمل کرده و میتواند کروم را با درصد خلوص مناسبی به چرخۀ مصرف کارخانۀ چرمسازی بازگرداند و از این جهت به عوامل پایداری مرتبط میشود؛ تقاضا را پاسخ میدهد در حالی که عرضه از منابع را بسیار کاهش میدهد.
همچنین در سه جنبۀ پایداری محیط زیست، اقتصاد و جامعه نیز میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. بدین صورت که در حوزۀ محیط زیست، جذب پساب مانع از ورود آلایندهها به طبیعت میشود اما ارزش افزودهی روش غشایی، بازگردانی مواد مصرفی به صورت خالص و با کیفیت بالا به کارخانه و خالص و با کیفیت بالا به کارخانه و کاهش استفاده از منابع طبیعی اولیه است.
همچنین باعث خودکفایی کارخانههای چرمسازی میشود که از این جهت به بعد اقتصادی نیز مرتبط است. کم بودن تجهیزات و فضای مورد نیاز و همچنین هزینه کمتر در ابعاد بزرگ و صنعتی نسبت به روشهای سنتی نیز در بعد اقتصادی توسعۀ پایدار قرار میگیرند. البته روش غشایی سرمایه اولیه نسبتا زیادی لازم دارد که با توجه به مزایای دیگر آن قابل جبران است. مهمترین این مزایا عدم نیاز به از بین بردن زیرساختهای موجود است؛ در واقع غشای جاذب به سیستمهای تصفیۀ موجود اضافه شده و در عین کاستن از سهم آنها در فرایند، کیفیت تصفیه را بسیار بالا میبرد. چون این فناوری بیشتر در بخش صنعتی قابل استفاده است، شاید به طور مستقیم در حوزۀ جامعه موثر نباشد اما همانطور که اشاره شد، اگر آلایندههای دباغی از جمله کروم وارد منابع آب، خاک و کشاورزی شوند، باعث بیماریهای پوستی و سرطان میشوند که جلوگیری از آن سطح سلامت عمومی، بهخصوص در مناطق اطراف کارخانههای چرمسازی را بالا میبرد.
نرگس واعظی - کارشناسی عمران شریف
منبع: مقاله کلاس پایداری دکتر امیرحسین کرمانشاه، دانشگاه شریف، بهار۹۹.