این هفته که به پایان برسد، داستان غیررقابتیترین انتخابات ریاستجمهوری در کشور بعد از سال ۱۳۷۶ نیز روشن شده و حسن روحانی بعد از ۸ سال حضور در رأس قوه مجریه، به پایان راه خودش در این جایگاه میرسد و آماده خانهتکانی از پاستور میشود؛ انتخاباتی که با ممانعت و اعلام نارضایتی از ورود بعضی چهرهها پیش از شروع ثبتنامها شروع و با رد صلاحیت چهرههای شاخصی چون علی لاریجانی، محمود احمدینژاد، اسحاق جهانگیری، مصطفی تاجزاده، مسعود پزشکیان، رستم قاسمی و ... ادامه پیدا کرد و در نهایت از بین ۷ نفری که اسمشان برای رقابت در ۲۸ خرداد مطرح شد، علیرضا زاکانی و سعید جلیلی هم تا آخر نماندند و به نفع پراقبالترین نامزد کنار رفتند. سیدابراهیم رئیسی با وجود شکست در انتخابات، بیشترین بخت را برای پیروزی در این رویداد سیاسی دارد. جناح مقابل او با هر نامی که خطاب شوند، نامزد مطرحی ندارد و تا پیش از اعلام تأیید صلاحیتها از سوی شورای نگهبان، مهرعلیزاده و همتی در حاشیه بودند و حامیان این جناح نیز از تغییر و اصلاح شرایط ناامید شدهاند. ما در روزنامه تلاش کردیم که فضای سیاسی دانشگاه را از خلال یک نظرسنجی رصد و مختصر گزارشی ارائه کنیم.
شریف در ۹۶
در نظرسنجی انتخاباتی روزنامه که کمی بیش از ۶۰۰ نفر در آن شرکت کردند، ۷۷ درصد مشارکتکنندگان را مردان و ۲۳ درصد آنها را زنان تشکیل میدادند. از همین ابتدا مشخص میشود که مشارکت زنان در این نظرسنجی کمتر از نسبت آنان در جامعه دانشگاه است. دوسوم شرکتکنندگان، ورودیهای ۹۶ به بعد دانشگاه هستند که رقابتهای سال ۹۶ را در دانشگاه ندیدهاند و بسیاری از آنان در انتخاباتهای قبلی، حق رأی هم نداشتهاند. درصد افرادی که در سال ۹۶ حق رأی نداشتند، در این نظرسنجی ۵۲ درصد است، در حالی که در نظرسنجی مربوط به سالگرد آبان ۹۸ که در آبان ۹۹ برگزار کردیم (حدود شش ماه پیش)، نسبت کسانی که حق رأی نداشتند، ۳۷ درصد بود. بخشی از این تغییر به دلیل ورود بیشتر دانشحوهای ورودی ۹۹ به فضای دانشگاه است که از ۶ درصد مشارکتکنندگان در نظرسنجی آبان به ۱۹ درصد مشارکتکنندگان در نظرسنجی انتخابات رسیده است.
در نظرسنجی اخیر روزنامه، ۲۴ درصد افراد اعلام کردهاند که در سال ۹۶ به روحانی رأی داده و ۲۰ درصد هم گفتهاند که چهار سال پیش روی برگه رأی اسم رئیسی را نوشتهاند. ۳ درصد شرکتکنندگان در نظرسنجی هم از حق رأیشان در سال ۹۶ استفاده نکردهاند. در صورتی که این نسبتها را فقط در واجدین حق رأی محاسبه کنیم، آرای روحانی و رئیسی به ترتیب ۵۰ و ۴۲ درصد میشود و ۶ درصد هم سهم تحریمکنندگان انتخابات. در نظرسنجی آبانماه نیز در میان واجدین حق رأی، ۵۹ درصد به روحانی و ۳۰ درصد به رئیسی رأی داده بودند و ۵ درصد هم عدم مشارکت را انتخاب کردهاند. تفاوت این اعداد میتواند به واسطهی انگیزه متفاوت حامیان هرکدام از نامزدها برای مشارکت در نظرسنجی باشد. در آنجا حامیانِ روحانی (حداقل در انتخابات ۹۶) با توجه به موضوع اعتراضات آبان، انگیزه بیشتری در مشارکت داشتند و در اینجا، احتمالا با توجه به نظرشان مبنی بر عدم مشارکت در انتخابات، انگیزه کمتری برای حضور در نظرسنجی دارند.
برای درک بهتر شرایط دانشگاه نگاهی هم به نتایج نطرسنجی روزنامه در دو سالگی انتخابات ۹۶ انداختیم. در آن نظرسنجی ۱۹ درصد شرکتکنندگان گفته بودند در سال ۹۶ حق رأی نداشتهاند و از بین واجدین حق رأی، ۶ درصد رأی نداده، ۵۲ درصد روحانی را انتخاب کرده و ۴۴ درصد هم نام رئیسی را روی تعرفه رأی نوشته بودند.
حال نگاهی به آمار انتخابات سال ۹۶ در سطح کشور میاندازیم. در آن انتخابات، حدودا ۲۷ درصد واجدین حق رأی در انتخابات مشارکت نکردند، ۴۲ درصد از واجدین حق رأی به روحانی رأی داده و ۲۸ درصد از آنها به رئیسی رأی دادند. پیشبینی و تحلیل تحریریه روزنامه از نظرسنجیهای آنلاینی که تاکنون برگزار کرده و حس و شهودی که از سطح دانشگاه دارد، عدم مشارکت ۱۰ درصدی شریفیها در انتخابات سال ۹۶ و رأی ۵۵ درصدی آنها به روحانی و رأی ۳۵ درصدیشان به رئیسیست.
حالا چه میکنی؟
در سوالی که از مشارکتکنندگان درباره تصمیمشان برای این دوره از انتخابات پرسیده شده، وضعیت آرا قابل توجه است. بیش از نیمی از افراد حاضر در نظرسنجی تصمیم دارند رأی ندهند و در بین رأیدهندگان، آرای رئیسی و جلیلی پیشتاز است. پس از این دو نیز همتی در جایگاه سوم قرار دارد. رأی نیاوردن علیرضا زاکانی نشان میدهد که دانشگاه هم مثل جامعه به حضور واقعی او در این رقابت باور ندارد و او را یک نامزد پوششی برای تبلیغات تلویزیونی میداند. مجموع آرای جلیلی و رئیسی ۲۸ درصد است که به آرای رئیسی در سطح کشور در سال ۹۶ نزدیک است. اگر رأی قاضیزاده هاشمی را هم به این سبد رأی اضافه کنیم، به ۳۰ درصد واجدین حق رأی میرسیم که هنوز با ۴۲ درصد شرکتکنندگان در نظرسنجی که در سال ۹۶ به رئیسی رأی دادهاند، فاصله ۱۲ درصدی داریم؛ برخی از آنها در ۸ درصد مرددین هستند و برخی هم شاید در بین۵۴ درصدی که جمعه را میخواهند در خانه بمانند.
گرچه رئیسی در جامعه پیشتاز است و نظرسنجیها از اختلاف قابلتوجه او با سایر رقبا میگویند، اما بخش دانشگاهی طیف اصولگرا-انقلابی بین او و جلیلی به جمعبندی نرسیده است. نکته قابل توجه دیگر رأی بالای جلیلی در بین افراد حاضر در این نظرسنجیست که به نظر با آرای او در بیرون دانشگاه تفاوت جدی دارد. میتوان این اختلاف را اینطور توجیه کرد که پایگاه هواداران جلیلی بیشتر در بین جوانان و دانشگاهیان است و به همین دلیل در شریف هم رأی قابلتوجهی دارد.
در اینجا به گرایش سیاسی اعلامشده از سوی مشارکتکنندگان در نظرسنجی هم اشاره میکنیم. ۲۳ درصد افراد خود را انقلابی معرفی کردهاند، ۱.۳ درصد اصولگرا، ۳.۳ درصد عدالتطلب، ۸ درصد اصلاحطلب، ۷ درصد تحولخواه و ۵۵ درصد نیز خود را در هیچکدام از دستهها قرار دادهاند. حامیان احمدینژاد نیز که بهاری خوانده میشوند، تنها نیم درصد را تشکیل میدهند. نتایج با شهود قبلی ما به نظر سازگار میرسد.
وعده و وعیدهای اقتصادی
شاید یکی از مهمترین ویژگیهایی که جامعه را در تصمیم به رأی دادن، به سمتوسویی هدایت کند، ویژگی زندگی آنهاست. از افراد پرسیدیم که درآمد و مخارج خانوادهتان چطور است. طبق انتظاری که داشتیم، اوضاع برای شریفیها بد نیست و ۴۹ درصد گفتهاند که علاوه بر تأمین هزینههایشان، میتوانند پسانداز هم داشته باشند، ۴۳ درصد گفتهاند فقط میتوانند هزینههای زندگیشان را پوشش دهند و ۷ درصد نیز گفتهاند از عهده مخارج زندگی برنمیآیند. توزیع این وضعیت در میان رأیدهندگان به هر نامزد نیز جالب توجه است. البته باید توجه داشت، این درصدها برای نامزدهایی که رأی کمتری دارند، با خطای زیادی مواجه است و مهمتر از این موضوع، ذهنی بودن این موضوع است که فرد، هزینهها و پسانداز را چگونه توصیف میکند.
احتمالا وعدههای اقتصادی رضایی باعث شده آرای او در بین آنهایی که درآمدشان کفاف زندگیشان را نمیدهد و آنهایی که توان پسانداز ندارند، بیشتر باشد و آرای همتی هم که وعدههای اقتصادی کمتری ارائه کرده، بیشتر متعلق به آنهاییست که درآمدشان از هزینههایشان بیشتر است و میتوانند پسانداز کنند و البته پایگاه رأی سنتی اصلاحطلبان در بین طبقه متوسط و مرفه جامعه است.
وین برایمان نانوآب میشود؟
برای آنکه از نگاه افراد به آینده باخبر باشیم، نگرش آنان به مذاکرات وین و چشمانداز رفع تحریمها و آینده اقتصادی را بررسی کردیم. در اینجا چهار گزینه وجود داشت، یک حالت توافق نمیشود و دیگری آنکه توافق میشود اما وضعیت اقتصاد میتوانست، بدتر یا بهتر شود و یا بدون تغییر بماند. حامیان سعید جلیلی معتقدند که توافقی نمیشود، حامیان همتی معتقدند که توافق صورت میگیرد و وضع بهبود مییابد اما حامیان رئیسی میگویند که با وجود توافق، وضع تفاوتی نمیکند. این موضوع در مناظره سوم هم نمود داشت و هر نامزد تلاش کرد که موضوع گفتمانی خود در این زمینه را تبیین کند. آنجا که همتی خطر برآمدن دولتی افراطگرا را گوشزد کرد که نمیتواند توافق را پیش ببرد و در همین زمینه، رئیسی را خطاب قرار داد. رئیسی اما معتقد بود دولت مقتدری که او تشکیل میدهد میتواند از برجام بهره ببرد ولی در مقابل او سعید جلیلی قرار داشت که گرچه نگفت از برجام خارج میشود اما آن را چک بلامحل اعلام کرد و در زمینه پیوستن به FATF هم نظر مثبتی نداشت.
کرونا تا کی؟
افرادی که به رئیسی و جلیلی تصمیم دارند رأی بدهند، خوشبینی بیشتری نسبت به واکسیناسیون کرونا دارند و در مقابل آنهایی که میخواهند رأی ندهند یا رأی سفید و رأی باطله به صندوق بیندازند، نسبت به رخت بستن کرونا بدبیناند.
مناظره و نتایج آن
نظرسنجی روزنامه پس از دومین مناظره شروع شد. ۵۰ درصد افراد گفتهاند که مناظرهها را به صورت زنده دیدهاند، ۱۹ درصد هم اعلام کردند که اصلا آنها را پیگیری نکردهاند. طبیعی است که این عدم پیگیری در میان کسانی که رأی نمیدهند یا رأی باطله و سفید به صندوق میاندازند، بیشتر باشد. ۳۰ درصد رأیندهندگان و ۳۳ درصد آرای باطله و سفید مناظرهها را اصلا پیگیری نکردهاند. طبق نظرسنجی ایسپا در سطح کشور، تنها ۴۰ درصد جامعه، مناظرهها را دیده بودند. دو مناظره اول بهطور کلی برای نصف شرکتکنندگان هیچ تأثیری نداشته و ۳۷ درصد را هم نسبت به تصمیم قبلی مصممتر کرده ولی ۵ درصد افراد با توجه به این دو مناظره تصمیمشان را عوض کردهاند.
به نظر میرسد قاضیزاده هاشمی بهترین عملکرد را در بین مناظرهکنندگان داشته و ۷۰ درصد رأیدهندگان به او در اثر دو مناظره اول نظرشان عوض شده است.
۱۴۰۰ ادامه ۹۶ است؟
گرچه ابراهیم رئیسی، نامزد مشترک دو دوره اخیر انتخابات ریاستجمهوریست و موضوعات مورد بحث نیز اشتراکات زیادی دارد اما رفتارها متفاوت است. برای فهم بهتر، تفاوت عملکرد مشارکتکنندگان را بر اساس رأیی که در سال ۹۶ دادند، بررسی میکنیم. ۹۵ درصد از مشارکتکنندگان در نظرسنجی ما که در سال ۹۶ واجد حق رأی بودهاند، بیان کردهاند که در آن انتخابات رأی دادند، ۵۰ درصد به روحانی رأی دادهاند و ۴۰ درصد هم به رئیسی. کسانی که در انتخابات ۹۶ رأی سفید دادند یا رأی ندادند، در این دوره نیز رأی نمیدهند. اکثریت حامیان روحانی نیز همین وضعیت را دارند و ۸۳ درصدشان رأی نمیدهد. ۳۶ درصد حامیان رئیسی در آن سال، امسال مجددا به او رأی میدهند اما ۲۵ درصد جلیلی را اصلح میدانند و جالب آنکه ۱۶ درصد نیز اصلا رأی نمیدهند. در میان کسانی که حق رأی نداشتند، ۱۵درصد به رئیسی و ۱۳ درصد به جلیلی رأی میدهند و ۴۵ درصد هم قصد شرکت در انتخابات را ندارند.
فرض محال بازگشت به ۹۶
برای بهتر فهمیدن اوضاع گفتیم یک بازگشت به ۹۶ هم داشته باشیم و به همین منظور از مشارکتکنندگان پرسیدیم که اگر به آن سال بازگردند، چگونه رفتار میکنند؟ اینجا در میان حامیان روحانی ۴۵ درصد گفتهاند که رأی نمیدهند ولی ۴۹ درصد نیز بر رأی سال ۹۶ خود همچنان هستند. حامیان رئیسی اما کمترین ریزش را دارند و ۷۸ درصد همچنان گزینه اصلح آن سال را او میدانند. در میان افراد بدون حق رأی در سال ۹۶، ۳۹ درصد رأی نمیدهند، ۳۱ درصد رئیسی و ۱۹ درصد به روحانی رأی میدهند.
در مجموع بازگشت به ۹۶ یعنی یک انتخابات با مشارکت ۶۴درصدی که در آن رئیسی با ۵۲ درصد آرای رأیدهندگان و ۳۳ درصد آرای واجدین حق رأی رئیس جمهور منتخب میشود و روحانی رأی ۲۳ درصد واجدین حق رأی و ۳۶ درصد رأیدهندگان را از آن خود میکند.
جای خالی احرازنشدهها
به نظر میرسد که فهرست اسامی نامزدها در مشارکت موثر است. از همین رو از افراد حاضر در نظرسنجی پرسیدیم که در صورت احراز صلاحیت کدام نامزد، نظرشان تغییر میکرد. در ابتدا به این موضوع از زاویه رأی فعلی افراد نگاه میکنیم. لاریجانی، تاجزاده، احمدینژاد، پزشکیان و محمد به ترتیب بیشترین تأثیر را در تغییر تصمیم افراد داشتهاند.
در نظر بگیرید که انتخاب گزینه هیچکدام بدین معناست که گزینه فعلی، گزینهای بوده است که در انتخاباتی با حضور دیگر نامزدها، باز هم فرد شرکتکننده در نظرسنجی بر تصمیم فعلیاش باقی میمانده است. رئیسی و رضایی و بعد از آنها جلیلی پایگاه حامیان مشخص و سفت و سختی دارند اما همتی نامزدیست که بیشترین جذب رأی را از دیگر نامزدها و بهخصوص لاریجانی و پزشکیان و تاجزاده داشته و پایگاه رأی شخص خودش محدود است. تصمیم مرددین، رأی سفیدها و عدم مشارکتکنندگان نیز تحت تأثیر وضعیت تأیید صلاحیتها میتوانست تغییر قابل توجهی داشته باشد.
حال اگر بخواهیم از زاویه نامزهای احراز صلاحیتنشده به رفتار حامیانشان توجه کنیم، نمودار زیر به دست میآید. حامیان تاجزاده، جهانگیری و آخوندی بیشتر از حامیان احمدینژاد به صف رأی ندادن پیوستهاند. حامیان لاریجانی و پزشکیان و آخوندی بیشتر به همتی تمایل نشان دادهاند و گروه هیچکدام نیز همان ثابتقدمانی هستند که از مدتها پیش مسیر خود را تعیین کرده بودند. جلیلی نیز از سبد رأی محمد و قاسمی خوب برداشت کرده است.
چند نفر میآیند؟
نگاه اکثر جامعه شرکتکننده در نظرسنجی بین مشارکت ۳۰ تا ۵۰ درصد است اما این نگاه در میان گروههای مختلف متفاوت است. آنان که عدم مشارکت را راهبرد خود قرار دادهاند، نرخ مشارکت زیر ۴۰ درصد را پیشبینی میکنند، اما حامیان رئیسی نرخ مشارکت بالاتری را در ذهن دارند و بیشترین گروهی هستند که نرخ بالای ۵۰ درصد را طبیعی میدانند. حامیان همتی هم نرخ مشارکت بین ۴۰ تا ۵۰ را پیشفرض گرفتهاند. نرخ مشارکت در انتخابات مجلس ۹۸، در سطح کل کشور ۴۲ درصد اعلام شد و در استان تهران، ۲۶ درصد. به نظر میرسد پیشبینی از میزان مشارکت در انتخابات در تصمیم فعلی افراد نیز موثر است و اگر افراد شهودشان از میزان مشارکت در انتخابات تغییر کند، تصمیمشان برای شرکت در انتخابات و یا رأی به یک نامزد خاص هم متفاوت میشود.
میز تکان میخورد؟
۷۵ درصد مشارکتکنندگان رئیسی را برنده انتخابات در دور اول دانستهاند و ۱۱ درصد پیشبینیشان کشیده شدن کار به دور دوم بوده است. بیشترین امید برای رفتن به دور دوم انتخابات در بین طرفداران همتی دیده میشود و جلیلی هم در بین طرفداران خودش و قاضیزاده هاشمی شانس بیشتری برای بردن انتخابات در دور اول دارد. البته که با انصراف جلیلی احتمالا پیشبینیها تغییر کرده و امید به دور دوم کاهش یافته است.
اقتصاد حرف اول را میزند
۷۰ درصد شرکتکنندهها اقتصاد و مسائل معیشتی را اولویت اول رئیسجمهور آینده دانستهاند، ۱۱ درصد آزادیهای سیاسی و اجتماعی برایشان حرف اول را میزند، ۸ درصد دغدغه سیاست خارجه را دارند و ۳ درصد هم نگران حقوق شهروندی هستند. اکثریت قاطع رأیدهندگان به جلیلی (۹۷ درصد) و رئیسی (۹۹ درصد) اولویت را به اقتصاد دادهاند، اما سیاست خارجه در بین رأیدهندگان به همتی (۱۸ درصد) و تحریمکنندگان انتخابات (۱۴ درصد) از اهمیت نسبی برخوردار بوده است. همچنین ۱۱ درصد از رأیدهندگان به همتی و ۲۱ درصد تحریمیها آزادیهای سیاسی و اجتماعی را اولویت اول دولت سیزدهم اعلام کردهاند.
هنوز هم تلگرام
از شرکتکنندگان در نظرسنجی پرسیدیم اخبار مربوط به انتخابات را از کجا دنبال میکنند. تلگرام مرجع ۵۶ درصد افراد بوده و بعد از آن صداوسیما ۳۱ درصد افراد را به خود جذب کرده است. ۲۴ درصد توییتر را زیرورو کردهاند و ۱۲ درصد هم سراغ اینستاگرام رفتهاند. کلابهاوس تازهوارد هم به ۷ درصد افراد خوراک اطلاعاتی داده است. جالب آنجا که ۲۵ درصد افراد هم گفتهاند که اخبار مربوط به انتخابات را پیگیری نمیکنند. از آنجا که امکان انتخاب چند گزینه هم وجود داشته، ماشینحساب برندارید که درصدها را جمع بزنید!
قبولی نسبی روحانی در چهار سال اول
چهار سال اول روحانی نمره میانگین ۵.۲ را از شرکتکنندگان در نظرسنجی گرفته است. روحانی از رأیدهندگان به خودش نمره بالای ۷.۳ گرفته و از رأیدهندگان به جلیلی در سال ۹۲ نمره پایین ۳.۱ را. همچنین اگر بازگشت به ۹۲ را فرض کنیم، رأیدهندگان به روحانی نمره ۷.۵ را به چهار سال اول او اختصاص میدهند ولی رأیدهندگان فرضی به جلیلی نمرهشان به او ۳.۳ است و قالیبافیها نمره ۴.۱ را به روحانی میدهند. نمره روحانی از دید تحریمیهای فرضی انتخابات ۹۲، ۴.۸ است و از دید آرای باطله فرضی، ۴.۲.
یکبار هم نمره متوسط چهار سال اول روحانی را از دید تصمیم فعلی افراد برای انتخابات امسال بررسی میکنیم: رأیدهندگان به همتی ۷.۹، تحریمیها ۵.۸، مرددین ۵.۴، رأیدهندگان به رضایی ۴.۷، رأیدهندگان به قاضیزاده هاشمی ۴.۲، آرای باطله و سفید ۴.۲، رأیدهندگان به جلیلی ۳.۹ و رأیدهندگان به رئیسی ۳.۲.
مردودی مطلق روحانی در چهار سال دوم
در چهار سال دوم اما کارنامه روحانی در بهترین حالت فاجعه است و نمره میانگین او برای این چهار سال ۲.۳. روحانی از رأیدهندگان به خودش نمره ۳.۱ را گرفته و از رأیدهندگان به رئیسی در سال ۹۶ نمره پایین ۱.۷ را. همچنین اگر بازگشت به ۹۶ را فرض کنیم، رأیدهندگان به روحانی نمره ۴ را به چهار سال دوم او اختصاص میدهند ولی رأیدهندگان فرضی به رئیسی نمرهشان به او ۱.۵ است و تحریمیها و آرای باطله و سفید هم نمره ۲.۱ را برای روحانی در نظر گرفتهاند.
یکبار هم نمره متوسط چهار سال دوم روحانی را از دید تصمیم فعلی افراد برای انتخابات امسال بررسی میکنیم: رأیدهندگان به همتی ۴.۸، رأیدهندگان به رضایی: ۳.۷، تحریمیها ۲.۶، مرددین ۲، آرای سفید و باطله ۱.۷، رأیدهندگان به جلیلی ۱.۷، رأیدهندگان به قاضیزاده هاشمی ۱.۵ و رأیدهندگان به رئیسی ۱.۳.
زنگ هشدار کاهش مشارکت
به نظر میرسد حامیان رئیسی و جلیلی در دانشگاه وضع بهتری دارند؛ آنان که هم مسیر خود را از قبل میدانستهاند و هم حمایت خود را از این دو نامزد توانستهاند ساماندهی کنند. همتی، نامزدیست که در جستوجوی حمایت مرددین، عدم مشارکتیها و دیگر نامزدهای ردصلاحیتشده است. او این بخت را دارد که تنها نامزد برجامی انتخابات باشد و با تأکید بر این موضوع، حامیان و خوشبینان به این توافق را حول خود جمع کند و یا با ارجاع به آمار نرخ مشارکت، حامیان بیشتری جذب نماید. اما مهمترین موضوع که هم در جامعه مشخص است و هم در این نظرسنجی نمود داشت، نسبت بالای عدم مشارکت در انتخابات است. واکاوی این موضوع میتواند اهمیت ویژهای داشته باشد. ردصلاحیتها برای ۴۰ درصد از این گروه مهم بوده است اما ۶۰ درصد این گروه، فارغ از این موضوع هم ارتباط خوبی با انتخابات نداشتهاند. با عدم مشارکت قطعی این گروه، نرخ مشارکت تا ۶۵ درصد نیز ممکن بود برسد. به نظر میرسد حداقل در جامعه دانشجویی شریف، ردصلاحیتها تأثیر خودش را در کاهش مشارکت نشان داده است. این میزان مشارکت، هشداریست نسبت به روندی که ممکن است با فاصلهگذاری مردم و حاکمیت همراه باشد. این موضوع را میتوان در نگاه هواداران نامزدهای مختلف به میزان مشارکت نیز دید.
محمد ملانوری