این روزها در تکاپو برای تطبیق دادن خود با سبک زندگی جدیدی هستیم. در این مدتی که از شروع قرنطینه میگذرد،کمکم به اقتضائات این نوع زندگی عادت کردیم و حتی نقاط مثبتی نیز برای آن پیدا کردیم. مدرسه توسعه پایدار شریف که بیش از دو سال است به عنوان یکی از زیر مجموعههای پژوهشکده سیاستگذاری علم و فناوری شریف فعالیت میکند، از آن دست مجموعههاییست که از همان روزهای ابتدایی برای استفاده مثبت از شرایط موجود تلاش کرده و با برگزاری ۴ وبینار نوروزی، توجه حدود ۱۴۰ شرکت کننده از ۲۶ شهر مختلف را به گفتوگو حول مباحث مختلف جلب کرد. در ادامه این جلسات روز پنجشنبه، ۲۸ فروردین نیز وبیناری آموزشی-ترویجی درباره «مواجهه با فقر و فعالیتهای توسعهای در کنیا» برگزار شد.
ارائه دهنده این وبینار آقای محمدامین یوسفی، از فارغالتحصیلان شریف بود که در حال حاضر و با حمایت موسسه حامی علوم انسانی مشغول به تحصیل در رشته نوآوری و کارآفرینی اجتماعی در مدرسه اقتصاد لندن(LSE) است. چندی پیش او برای انجام پروژه درس طراحی نوآوری اجتماعی (social innovation design) سفری دهروزه به کنیا داشت که این وبینار بیان تجربیات آن سفر بود.
فقیر و استعمارزده، مناسب برای پژوهشهای اقتصادی
کنیا کشوری آفریقایی در همسایگی سومالی است و دقیقا روی خط استوا قرار دارد. با جمعیتی حدود ۵۰ میلیون نفر و تولید ناخالص داخلی معادل یکپنجم ایران، کشوری فقیر به شمار میآید که تقریبا ۲۰ درصد جمعیت آن درآمدی کمتر از ۱ دلار در روز دارند. منبع درآمد مردم کنیا کشاورزی و گردشگریست و داشتن اقتصادی غیررسمی تحلیل وضعیت این کشور استعمارزده را پیچیده میکند. کشوری که دیوارهای رنگارنگ و پر از تبلیغات متنوعش نشانه از این دارد که مردم آن مخاطب برنامههای اقتصاد قعر هرم هستند.
اکثر پژوهشگران توسعه و نوبلیستهای اقتصاد چند پروژه در کنیا در کارنامه خود دارند و این انتخاب از نظر یوسفی که خود از بین چند گزینه کنیا را برای سفر انتخاب کرده، چند دلیل دارد؛ اول اینکه زبان این کشور به واسطه سالها استعمار بریتانیا، انگلیسی است و مصاحبه مستقیم را برای پژوهشگر ممکن میکند. مسئله بعدی امنیت مناسب کشور در مقایسه با کشورهای فقیر دیگر است. نکته قابل توجه دیگر هم این است که سالها حضور پژوهشگران و سازمانهای جهانی باعث شده که مردم این منطقه به پژوهشگران به چشم منبع درآمد نگاه کرده و برای مصاحبه و دادن اطلاعات گشودگی داشته باشند.
مادر شغل ندارد و کودک تغذیه!
موضوعی که تیم یوسفی و دوستانش مسئول آن بودند، سوءتغذیه کودکان بود و با هدف بررسی این موضوع در بزرگترین زاغهنشین دنیا با جمعیت حدود ۲ میلیون نفر در نزدیکی پایتخت کنیا حاضر شدند. در این منطقه ۸۰ درصد کودکان سوءتغذیه دارند و گروه هدف این تیم کودکانی بودند که مادر آنان سرپرست خانواده است. در این منطقه نزدیک ۸۰ درصد زنان، زنان سرپرست خانواری هستند که همسرانشان به دلیل مشکلات مالی خانواده را رها کردهاند، در نتیجه در فضایی که شغل خاصی برای این مادران وجود ندارد، اکثر کودکان به سوءتغذیه دچار شده و جان خود را از دست میدهند یا با آسیبهای مغزی و جبرانناپذیر مواجه میشوند.
توسعه یک دانش فردی نیست
نکته حائز اهمیت در اجرای این پروژه، تعریف مسئله به شکلی دقیق و قابل بررسی و پرهیز از تعریف اهداف کلان و غیرقابل تحلیل و بررسی است. این تعریف مسئله از سوی تیمی که قبلا برای درس «فهم مسئله اجتماعی برای نوآوری و کارآفرینی» به منطقه سفر کرده بود، انجام شده است. از طرفی تلاش شده که دو وجه فعالیت توسعهای، یعنی وجه عملیاتی و وجه نظری همراه با هم و در قالب فعالیت تیمی افرادی پیش برود.
مسئله دیگری که از نظر یوسفی میتواند درس مهمی برای فعالین این عرصه در ایران باشد، گزارشدهی و ثبت فعالیتها به شکلی دقیق و قابل استفاده برای گروههای بعدی است، زیرا در بحث توسعه دیگر دانش فردی مهم نیست و دانش گروههای متعدد در طول زمان میتواند برای فعالان بعدی راهگشا باشد. در عین حال باید توجه داشت که گروههایی که به این منظور به مناطق فقیر اعزام میشوند، از یک پروتکل اخلاقی دقیق پیروی کنند؛ مثلا باید حریم خصوصی جامعه محلی را محترم بدانند.
آب ندارد ولی Kindle دارد
در ادامه جلسه به برخی از تناقضات فعالیتهای توسعهای در این منطقه اشاره شد. گاهی هزینه مسئولیت اجتماعی بعضی شرکتهای بزرگ صرف مسائلی شده که با نیازها و وضعیت مردم زاغهنشین هیچ سنخیتی ندارد؛ به طور مثال در منطقهای که آب آشامیدنی وجود ندارد، تعداد زیادی کتابخوانkindle در دست مردم دیده میشود. از تناقضات دیگر هزینه سفر، اسکان و غذای این پژوهشگران است که گاه به قدری بالاست و شکل تجملی دارد که باعث میشود پروژه حالت فانتزی به خود بگیرد.
با کارهای خرد نمیتوان فقر را از بین برد
یکی از سوالات مهمی که در جلسه مطرح شد، به این موضوع اشاره داشت که با وجود این حجم از مداخلات که به کنیا لقب آزمایشگاه توسعه در دنیا داده است، چرا بهبود قابل ملاحظهای در وضعیت کشور مشاهده نمیشود؟ به نظر یوسفی در حقیقت یکسری ساختارهای بینالمللی و بزرگ باعث شده که این کشورها فقیر شوند. این فقر به شکلی لایههای جامعه را تغییر داده که نمیتوان با این مداخلات کوچک تغییر بزرگی ایجاد کرد. بعضی شرکتهای بزرگ به دلیل ارزان بودن زمین و نبودن قانون کار، در این منطقه ورود میکنند و وضعیت منطقه را کاملا تغییر میدهند، این درحالیست که مداخلات اکثرا در اندازه خرد و با هزینه بالا صورت میگیرد. سازمانهای بینالمللی نیز اختیاری برای تغییرات بزرگ ندارند، چرا که استقلال مالی ندارند و نمیتوانند ساختارهای بینالمللی را به چالش بکشند. پژوهشگران نیز از دید کلان برخوردار نیستند و به این بسنده میکنند که با یک پروژه خرد مثلا ۱۰۰ نفر را از فقر مطلق نجات دهند. از طرفی خود مردم کنیا به دلیل کم بودن ارتباط، استعمار یا فقر طولانیمدت نسبت به اقتصاد بینالملل و سیاستگذاریهای کلان که باعث وضعیتشان شده، بیاطلاع هستند و به این وضعیت خو گرفتهاند و به تعامل با گروههایی که به این منظور به کنیا وارد میشوند، سرگرماند. البته این وضعیت در حال تغییر است و بعضی از تحصیلکردگان کنیایی به این موضوعات توجه پیدا کرده و کمپینهایی جهت مبارزه با این وضعیت راه انداختهاند.