آموزههایی از تفکر و روش کار و زندگی در محضر دکتر علینقی مشایخی
جریانهای متفاوتی از یادگیری به طور همزمان در دانشگاه به طور عام و در هر دانشکده به طور خاص وجود دارد. یکی از این جریانها که معمولا بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، یادگیری مطالب علمی در کلاسهای درس است. این تنها جریان یادگیری است که مورد سنجش قرار میگیرد و در نهایت مدرک تحصیلی هم بر پایه همین جریان یادگیری به فارغ التحصیلان دانشگاه ارائه میشود.
جریان یادگیری دومی که در دانشگاه وجود دارد، مربوط به شکلگیری باورهایی در مورد خودم، ارتباطم با دیگران، ارتباطم با دنیای پیرامون، و ارتباطم با خداوند است. این جریان یادگیری است که میتواند به دانشجویان و فارغالتحصیلان یک دانشگاه «اصالت» منحصر به فردی بدهد و آنها را از دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاههای دیگر متمایز کند. در این جریان یادگیری که معمولا کمتر به آن توجه میشود، مشاهداتمان در ارتباط با استادان، کارمندان، دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشکده و دانشگاه نقش موثری دارد. معمولا این مشاهدات میتواند نشاندهنده وجود یک فرهنگ غالب در کنار خرده فرهنگهای کوچکتر باشد.
در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، این فرهنگ غالب بر پایه تفکرات دکتر علینقی مشایخی شکل گرفته است. ایشان از یک سو به عنوان بنیانگذار این دانشکده ساختارهایی را در این دانشکده نهادینه کردهاند و از سوی دیگر در طی زمان به عنوان یک استاد برجسته و مورد احترام، همواره مورد توجه دانشجویان، کارکنان و سایر استادان این دانشکده بودهاند و الگوی فکری و رفتاری ایشان بخش مهمی از فرهنگ غالب دانشکده را شکل داده است.
تواضع در عین مرتبه بالای علمی: اولین ویژگی بارزی که در استاد وجود دارد و درجاتی از آن را میتوان در میان استادان و فارغالتحصیلان دانشکده مدیریت و اقتصاد هم مشاهده کرد، این است که در عین برخورداری از تخصص و خبرگی، بسیار متواضع هستند و با دقت به سخنان دیگران گوش میدهند. چیزی که این تواضع را شکل میدهد، این باور است که «من دانای کل نیستم» و «هر کسی چیزی برای یاد دادن به من دارد» پس باید آماده یادگیری از او باشم و به او مثل یک معلم احترام بگذارم.
تلاش برای اثرگذاری در عین داشتن صبر و باور به توانمندی برای تغییر: وطن دوستی و تلاش برای حل مسئلههای کشور، یکی از مشخصههای بارز دکتر علینقی مشایخی است. ایشان معتقد هستند که باید به حل مسئلههای ایران بپردازند و همواره تلاش کردهاند بیشترین اثرگذاری ممکن را بر بهبود وضعیت مردم داشته باشند. مسئلهها ممکن است از سوی مسئولین کشور مطرح شوند یا ممکن است به تشخیص خودشان مسئله مهمی را انتخاب کنند و برای حل آن اقدام کنند. در این مسیر، بزرگی ابعاد مسئله برای ایشان نگرانی ایجاد نمیکند و هرچه مسئله بزرگتر باشد، تلاش برای رفع آن برای ایشان اهمیت بیشتری پیدا میکند. نگاهشان به مسائل فارغ از ساختارهای سازمانی موجود در کشور، نگاهی ملی و در بعد زمان است. در تلاش برای حل مسئله، خیلی معمول است که به طراحی ساختارهایی بپردازند که طی بیست، سی یا پنجاه سال آینده مسئله را بهبود دهند. این نگاه باعث تلاش خستگیناپذیر ایشان طی چهل سال گذشته شده است و نتایج بزرگی هم در طی زمان برای کشور ایجاد کرده است. استاد معتقد هستند که فرصتی برای استراحت نیست و اگر بخواهیم ایران ساخته شود، نخبگان کشور باید بیش از دیگران کار و تلاش کنند تا بتوانند شرایط بهتری برای تمام مردم کشور به وجود آورند.
دوست بودن با دیگران، حتی با کسانی که ناآگاهانه به خودشان و به ما و دیگران صدمه میزنند: در نگاه استاد، آسیبی که دیگران به خودشان و ما و دیگران میزنند، ناشی از عدم آگاهی آنهاست. حتی فردی که عامدانه دست به تخریب میزند، فرد ناآگاهی است که اگر به رشد فکری میرسید، این کار را انجام نمیداد. برای همین وقتی با چنین افرادی مواجه میشوند، مسئله را از جایگاه «معلمی دلسوز» میبینند. بعضی از این افراد ممکن است مسئولیتهایی در کشور داشته باشند و به دلیل ناآگاهی، با تصمیمهای غلط به کشور صدمه بزنند. بعضی از این افراد ممکن است سیاستمدارانی باشند که در کشاکش رقابتهای سیاسی، منافع بلندمدت مردم را قربانی منافع کوتاهمدت خودشان کنند. اما نگاه «معلم دلسوز» باعث میشود استاد هیچ وقت پا پس نکشند و به هر جناح سیاسی یا هر مسئولی در کشور که از ایشان کمک بخواهد، مشورت بدهند که چگونه میشود مسائل کشور را حل کرد. حتی در مواردی که در گذشته از سوی برخی گروههای سیاسی و در رسانههای عمومی به شخص ایشان یا نهادهایی که ایشان پایهگذاری کردهاند هم تعرض شده، با احترام و با رویکردی دلسوزانه پاسخ دادهاند و همین حملات را بهانهای برای افزایش سطح آگاهی جامعه قرار دادهاند.
باور به سختکوشی برای دستیابی به آموزش باکیفیت برای همه: در نگاه استاد، این آموزش باکیفیت است که در طی زمان گروه بزرگی از فارغالتحصیلان توانمند را شکل میدهد که خودشان راهبری مسائل کشور را به دست میگیرند و میتوانند وضعیت بهتری برای مردم کشورمان بسازند. دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف یکی از جاهایی است که این نگاه را در آن دنبال کردهاند. استادان دانشکده در طی زمان تمرکزشان بر آموزش باکیفیت و مسئلهمحور حفظ شده است و ضمن طراحی مستمر برنامه درسی با کیفیت بر مبنای جدیدترین یافتههای حوزههای مختلف علوم در دنیا، بر کاربرد این آموزهها در حل مسائل واقعی تأکید دارند. دانشجویان این دانشکده طی سالهایی که در این دانشکده تحصیل میکنند، حجم تلاش و مطالعه بسیار زیادی باید داشته باشند تا بتوانند انتظارات دانشکده را برآورده کنند. از طرف دیگر، این نگاه که «وظیفه ما حل مسائل کشور است» باعث شده که در اغلب دروس دانشکده، دانشجویان در گروههای سه تا پنج نفره، پروژههایی انجام دهند که بر پایه مسائل واقعی سازمانهای تولیدی، خدماتی یا عمومی کشور است. با این حال تلاشهای استاد در حوزه آموزش، فقط به این دانشکده و فقط به آموزش دانشگاهی محدود نیست. طی چهار دهه گذشته فعالیتهای بسیاری در حوزه آموزش باکیفیت در ایجاد رشتههای جدید مانند «مهندسی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی» یا در حوزه ایجاد موسسات آموزشی و پژوهشی مانند «موسسه نیاوران» داشتهاند. در کنار اینها از فعالیتهای متعدد دیگری در حوزه «توسعه عدالت آموزشی» یا تشکیل و حمایت از نهادهایی برای آموزش مهارتهای فکری و سایر مهارتهای نرم در آموزش و پرورش مانند «گروه آموزشی و پژوهشی آسمان» میتوان نام برد که تهیه فهرستی از آنها هم از حوصله کلمات محدود این نوشته خارج است.