کاوه مدنی، دانشمند متولد ایران و تحصیلکرده غرب تصمیم به بازگشت به ایران گرفت تا در دولت کار کند، اما جواب او چه بود: اتهامهایی از سوی محافظهکاران. او اکنون در خارج از ایران به سر میبرد. تجارب مدنی به ما کمک میکند بفهمیم چرا محققان کشورهای در حال توسعه به ندرت به مدارج بالای علوم محیط زیست راه مییابند.
یک سفر کاری بیبازگشت
مسیر شغلی دانشمند ایرانی، کاوه مدنی تازه در حال شکوفایی بود که تصمیم گرفت در اوایل سال ۲۰۱۸ با پروازی از بانکوک به تهران بازگردد.
با وجود آنکه در پایتخت ایران بزرگ شده بود، پس از تحصیل در رشته مهندسی عمران در ۲۲ سالگی ایران را ترک کرده بود تا تحصیلات خود را در خارج از کشور ادامه دهد و به خاطر تحقیقاتش در زمینه تأثیر تغییرات اقلیمی بر ذخایر آبی به شهرت رسید. با این حال، حدود شش ماه قبل از آن، دولت ایران مدنی ۳۶ساله را با وعده یک پست دولتی ردهبالا به عنوان معاون سازمان محیط زیست ایران، از سمت استادی در لندن به ایران کشاند.
آن روز، آخرین روز سفرش به چهار کشور به عنوان نماینده تهران برای دیدارهایی در مورد منابع آب و دیگر مشکلات محیط زیستی بود. بعد از برخاستن هواپیما از فرودگاه، به وایفای وصل شد و توییتر خود را چک کرد. چندین حساب کاربری توییتری تعدادی عکس قدیمی از او را در یک مهمانی در حال رقصیدن به همراه چند زن منتشر کرده بودند. هر چقدر در فید توییتر خود پایینتر رفت، نگرانتر شد.
یک توییت نوشته بود: «کاوه مدنی، معاون سازمان محیط زیست ایران مست کرده و در ساختمانی که متعلق به دولت جمهوری اسلامی ایران در مالزی است، با چندین زن رقصیده است. او ملت ایران را مسخره کرده است.» مدنی مشکوک شده بود که احتمالا برخی تندروها پشت این پستها هستند و نگران بود که مأموران اطلاعاتی کشور در انتظار دستگیری او در فرودگاه تهران باشند. این حدس و گمان بیپایه و اساس هم نبود. مدتی بود که یک رقابت داخلی بین محافظهکاران و رئیس جمهور معتدل ایران، حسن روحانی در حال جریان بود و مدنی در میانه این ماجرا گرفتار شده بود.
سال قبل از آن هم هنگام پیاده شدن از هواپیما در تهران برای رسیدن به معاونت سازمان محیط زیست، مأموران اطلاعاتی او را دستگیر کرده و به بهانه مظنون بودن به جاسوسی برای دولتهای غربی برای چندین روز او را تحت بازجویی قرار داده بودند؛ یک رویه معمول که در مورد افرادی که از خارج به کشور وارد میشوند، اجرا میگردد. در ماههای بعدی هم او چندین بار مورد بازجویی و بازداشت قرار گرفت.
اما این بار شرایط کمی متفاوت بود. این بار به صورت عمومی به او حمله کرده بودند. این بار او میترسید که شاید هیچوقت آزاد نشود. مدنی میگوید: «روش کاری نیروهای امنیتی ایران به این شکل است که آنها خطر را مدیریت نمیکنند، بلکه عامل آن را حذف میکنند.»
در آن روز، شانس به مدنی رو کرده بود. او به خاطر یک جلسه خارج از برنامه، پرواز مستقیم خود به تهران را از دست داده بود و به جای آن قرار بود با یک پرواز از طریق استانبول به تهران بازگردد. هنگامی که در استانبول به زمین نشست، هرگز سوار هواپیمای تهران نشد و در عوض پنهان شد.
کار سخت فعالان محیط زیست در کشورهای در حال توسعه
مسیر حرفهای کاوه مدنی با وجود اینکه آغشته به توطئههای خطرناک بود، ولی نشاندهنده چالشهای خاصیست که فعالان و دانشمندان محیط زیست در کشورهای در حال توسعه با آن روبهرو هستند، چه از نظر سیاسی و چه از نظر عملی.
البته که علوم مربوط به محیط زیست در کشورهای ثرتمند مانند آمریکا و استرالیا هم تبدیل به مسئلهای سیاسی شده، ولی با شکلی متفاوت. مقامات ایرانی تغییرات اقلیمی را رد نمیکنند، اما در عوض، کمبود شدید منابع آب و افزایش بیابانهای کشور را تقصیر دولتهای صنعتی غربی میدانند که بیشترین سهم را در تولید کربن دارند. مدنی باور دارد که به درستی، این یکی از مشکلات است، ولی همچنین اعتقاد دارد که این بهانه تنها یک سرپوش است. او میگوید تحقیقات او نشان میدهد که سوءمدیریت دولت در طول چندین دهه و اجازه به توسعهدهندگان و کشاورزان برای استفاده بیرویه از آب و منحرف کردن آب از منابع طبیعی آن به شهرها عامل اصلی مشکلات محیط زیست ایران است.
یک تفاوت دیگر هم بین ایران و کشورهایی مانند آمریکا و استرالیا وجود دارد: آنها دانشمندان و سیاستگذاران خود را زندانی نمیکنند. یک مسئله اساسی دیگر که در کشورهای در حال توسعه برای دانشمندان وجود دارد، کمبود بودجه برای بسیاری از تحقیقات پیشپا افتاده است. این موضوع از ردهبندی Hot List رویترز هم مشخص است که لیستی از ۱۰۰۰ دانشمند برتر محیطزیست و تأثیرگذار جهان را شامل میشود. با وجود اینکه کشورهای در حال توسعه ۷۰ درصد جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، دانشمندان شاغل در این کشورها تنها یک نفر از هر بیست دانشمند این لیست را تشکیل میدهند.
برای به دست آوردن موقعیتهای تحقیقاتی، بیشتر محققان جوان این ملتها به کشورهای ثروتمندتر میروند. این همان کاریست که مدنی انجام داد و ایران را به مقصد سوئد و سپس کالیفرنیا برای تحصیلات تکمیلی ترک کرد. البته که برخی از این افراد هرگز به کشورشان باز نمیگردند.
آقای Saleemul Huq که یک محقق تغییرات آب و هوایی در بنگلادش است و پسرش زیردست مدنی در امپریال کالج لندن تحصیل کرده، میگوید: «احتمال بسیار کمی برای گرفتن فاند وجود دارد. به همین خاطر ما تقریبا ۱۰۰ درصد زمان خود را به تدریس میگذرانیم و زمان بسیار کمی را به کارهای تحقیقاتی اختصاص میدهیم، چون پتانسیل گرفتن فاند برای تحقیق بسیار کم و محدود است.»
مشکلات سیاسی مدنی تأثیر دیگری هم داشت. او به تورنتو پناه برد و این موضوع وقفهای در تحقیقات او ایجاد کرد. روند انتشار مقالاتش کاهش یافت و از لیست Hot List هم خارج شد.
رویترز تلاشهای زیادی برای برقراری ارتباط با دولت ایران در مورد این گزارش انجام داد. خبرنگارانش با مقامات رسمی دولت ایران در سازمان ملل در نیویورک ارتباط برقرار کردند و برای صحبت با مقامات ایرانی از طریق تماس تلفنی و ایمیل تلاش کردند، اما هیچکدام از مقامات ایرانی پاسخگو نبودند.
بسیاری از دوستان و همکاران مدنی، چه در ایران و چه در آمریکا روایت مدنی از وقایع را تأیید کردند. علاوه بر این، رویترز برخی از توییتهایی را که درست قبل از پنهان شدن مدنی منتشر شده بود، بررسی و ترجمه کرد که تأیید میکرد که او هدف ارعاب قرار گرفته و همچنین اخبار جدید مربوط به بازداشتهای او هم مورد بازبینی قرار گرفته است.
آب مسئله مهمی است
مدنی که اکنون ۳۹ساله است، کمی بعد از انقلاب اسلامی در تهران متولد و به دست والدینی تربیت شده که در زمان رشد او اهمیت مدیریت و صرفهجویی در مصرف آب را به او آموختهاند. هر دوی آنها کارمندان نهادی دولتی بودند که وظیفهاش مدیریت منابع آبی در ایران است، کشوری که در خود منابع طبیعی متنوعی مثل چمنزارهای خشک و غبارآلود، کوههای پوشیده از برف، دشتهای ساحلی گرم و مرطوب و جنگلهای سرسبز و بارانی را جای داده است.
مدنی علاقه شدید والدینش را با خود به دانشگاه برد و در حالی که بقیه برای یافتن مسیر خود تلاش میکردند، آن را به عنوان موضوع و هدف اصلی خود برگزید.
علی میرچی، یکی از دوستان مدنی و دانشجوی سابق مهندسی عمران در دانشگاه تبریز که اکنون استاد دانشگاه اوکلاهاما است، میگوید: «او از همان ابتدا به همه توضیح میداد که آب مسئله مهمی است. این مسئله هماکنون در ایران یک مشکل بزرگ است و در آینده نزدیک در جهان هم به مشکلی بزرگ تبدیل خواهد شد.»
بعد از دریافت مدرک کارشناسی خود در رشته مهندسی عمران در سال ۲۰۰۳، مدنی ایران را به مقصد سوئد برای ادامه تحصیلات ترک کرد. او سپس به آمریکا رفت و مدرک دکترای خود را در دانشگاه کالیفرنیا گرفت. او بعدها به دانشگاه امپریال کالج لندن ملحق شد و شروع به تدریس مدیریت آب و تئوری بازیها کرد؛ روشی که به تحلیل مسائل بر اساس انتخابهای بازیگران دخیل در بازی میپردازد.
مدنی در چندین مقاله از این اصول استفاده و این تئوریها را به مسائل مربوط به مصرف آب اعمال کرده است. از سادهترین مثالهای آن میتوان به کشاورزی که برای آبیاری محصول و توسعهدهندهای که برای ساخت خانههای جدید به آب نیاز دارد، اشاره کرد. هر دوی آنها به آب نیاز دارند، و اگر هر دو قدمهایی ساده برای کاهش مصرف خود بردارند، آب کافی برای هر دو وجود دارد، ولی اگر آنها به همدیگر اعتماد نکنند، بیشتر از نیازشان آب برداشت خواهند کرد و ذخایری را که متعلق به همه است، خالی خواهند کرد.
مدنی میگوید که این قبیل مشکلات مسائلی هستند که دولتها شایستگی حل عادلانه آنها را با اطمینان حاصل کردن از تعهد همه طرفین به معامله دارند. این نوع از مشکلات هستند که او احساس میکند میتواند بیشترین تغییر را در آنها ایجاد کرده و شکاف بین علم، جوامع، سیاستهای دولت و تغییرات محیط زیستی را پر کند.
به گفته او تئوری بازیها راهگشای همهی مشکلات نیست، ولی تکنیکیست که به یافتن راهحلها کمک میکند: «مسئله در واقع ریاضیات حاکم بر تقابلها و همکاریهاست. شما میتوانید از آن جهت برنامهریزی برای نتایج احتمالی تعارضها و تصمیمگیریها و یا برای مشاوره و توصیه و ابداع استراتژیهایی برای رسیدن به نتایج دلخواه خود استفاده کنید.»
حوزه اصلی تحقیقات او مدیریت آبهای شیرین است که بدون آن بیشتر فرمهای حیات قابلیت ادامه زندگی روی زمین را نداشتند. با این وجود با ادامه گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی، برخی از مناطق زمین شاهد باران کمتری هستند و آب در آنها ارزش بالاتری پیدا کرده است. ایران یکی از این مناطق است. با توجه به آنکه دولت مدیریت منابع آب را بر عهده دارد، بحث در مورد این منابع موضوعی دشوار و پرریسک است، ولی مدنی از نقد دولت در این مورد پا پس نکشیده است.
در سال ۲۰۱۶ و یک سال پیش از بازگشتش به ایران، او و میرچی، هماتاقی سابقش در دانشگاه تبریز، و یک دانشمند دیگر مقالهای در ادامه مقاله قبلی مدنی در سال ۲۰۱۴ منتشر و در آن سازمان محیط زیست و دیگر نهادهای دولتی را مقصر چیزی که آنها «ورشکستگی آبی» نامیدند اعلام کردند. به گفته آنها، سوءمدیریت باعث شده بود که دریاچهها، رودخانهها و تالابها خشک شوند و این موارد منجر به افزایش بیابانها و طوفانهای شن شده بود. مدنی میگوید که دولت ایران این شکستها را پشت بهانه تغییرات اقلیمی پنهان میکند، هرچند تغییرات اقلیمی تابستانهایی گرمتر و بارانهای کمتر با خود آورده است: «این مسئله باعث میشود که پرداختن به این مضوع بسیار دشوار باشد، به خصوص برای افرادی مثل من که در کشورهای در حال توسعه کار میکنند، زیرا وظیفه ماست که در مورد تغییرات اقلیمی هشدار بدهیم و مطمئن شویم که این هشدارها جدی گرفته میشوند، ولی همزمان باید اطمینان پیدا کنیم که دولتها از این تغییرات اقلیمی سوءاستفاده نکنند.»
مقاله سال ۲۰۱۶ یک چالش جدی برای دولت بود، ولی برخی اصلاحطلبان حاظر در سازمان محیط زیست، با وجود اعتراضاتی از سوی برخی تندروها، هنوز هم خواهان بازگشت او به ایران بودند. در سپتامبر ۲۰۱۷، او شغل آکادمیک خود را که تازه در حال رسیدن به نتیجه بود ترک کرد تا به خانه برگردد و مسئولیت معاونت سازمان محیط زیست را بر عهده بگیرد. از وظایف او میتوان به مدیریت روابط بینالمللی، تعاملات اجتماعی و کارهای نوآورانه اشاره کرد.
بازگشت پرحاشیه و بحثبرانگیز
مدنی یکی از شناختهشدهترین ایرانیان تحصیلکرده در خارج بود که برای کار با دولت به ایران بازگشت. این واقعه اهمیت بسیاری داشت. او یکی از جوانان متولد بعد از انقلاب و تحصیلکرده در غرب بود که در یوتیوب ویدئو منتشر میکرد، در توییتر شناختهشده بود و در حال بازگشت به کشورش برای کمک به آن بود.
او به عنوان نماینده ایران در چندین دوره از مذاکرات درمورد اقلیم و آبوهوا انتخاب شد و گذرنامه دیپلماتیک نیز دریافت کرد. در نوامبر ۲۰۱۷، او نماینده ایران در جلسات بحث درمورد تغییرات آبوهوایی COP23 در بون آلمان بود. ماه بعد، او به مناسبت سالگرد عهدنامه سال ۲۰۱۵ پاریس درمورد تغییرات اقلیمی به فرانسه سفر کرد. در هر دوی این گردهماییها بسیاری از کشورها با نخستوزیران و روسای جمهور خود حضور داشتند. نماینده ایران اما مدنی بود.
به گفته یک متخصص آب و همکار مدنی، او خیلی سریع بر ایران و وضعیت آن تأثیر گذاشت. او از شبکههای اجتماعی در راستای جذب برخی از بازیگران، سیاستمداران و حتی برخی از چهرههای مذهبی برای کمک به مسائل محیط زیستی و به خصوص برای دعوت به کاهش استفاده از پلاستیکهای یکبارمصرف استفاده کرد. این متخصص آب میگوید مدنی علاوه بر اینها در موضوع انتقال آب از قسمتی از کشور به مناطق دیگر آن مقابل مقامات رسمی ایستادگی کرد. به گفته مدنی این کارها باعث آسیب زدن به محیطی میشد که آب از آنها خارج میگشت. این متخصص که خواست نامش فاش نشود، میگوید: «در کنفرانسها او به عنوان سخنران، بسیار صریح حرف میزد. او هم از رفتار مردم و هم مسئولان انتقاد میکرد. او تلاش داشت که رفتار آنها را عوض کند.»
این همکار مدنی در آن زمان امیدوار بود که بازگشت کاوه مدنی به ایران نشانهای از تغییر رویه ایران و آمادگی آن برای مواجهه با مشکلات اساسیاش در زمینه منابع آبی باشد. به گفته او مدنی و همکارانش برنامههایی برای ساختن یک مرکز برای نظارت بر منابع آب و پیشبینی خشکسالیهای آینده داشتند.
ولی مشکلات کمکم خودشان را نشان دادند. به گفته خود مدنی: «سیستم توانایی مدیریت مواردی مانند من را نداشت. داستانهای زیادی در مورد معکوس کردن روند فرار مغرها از کشور و بازگرداندن نسل جوان مهاجرتکرده به کشور وجود داشت و آنها نمیدانستند با من دقیقا چه کار کنند. آیا باید از شرم خلاص شوند یا به من اعتماد کنند؟»
زمانی که برای اولین بار به ایران رسید، نیروهای امنیتی به همراه مأموران سپاه برای چندین ساعت او را بازداشت و تحت بازجویی قرار دادند. محور بازجوییها اتهام جاسوسی و توطئه علیه ایران با همکاری دیگر کشورها به خصوص اسرائیل و فعالیتهای او در خارج از ایران بود. به گفته او، مأموران کامپیوتر و گوشی موبایل او را هم ضبط کردند. او احتمال میدهد که آنها حساب کاربری جیمیل او را هک و اطلاعات ۱۴ساله آن را دانلود کرده بودند و بعدا در روز پرواز او به استانبول از آنها استفاده کردند. رویترز نتوانست هویت کسانی را که عکسهای مدنی را هک کرده و آنها را در توییتر منتشر کرده بودند، شناسایی کند. مدنی اطمینان دارد که این هک کار آنها بود، چون بعد از آن نمیتوانست وارد حساب کاربری خود شود و از بازجوها رمز عبور جدید خود را پرسیده بود.
یک مورد دستگیری و چندین مورد بازجویی دیگر هم در زمان اقامت او در ایران اتفاق افتاد، ولی هر دفعه بعد از مدتی آزاد شد. آخرین باری که بازداشت شد، مسئولین هشت فعال محیط زیست ایرانی دیگر را که برای محافظت از گونه در خطر یوزپلنگ ایرانی فعالیت میکردند بازداشت کردند. مقامات ایرانی اعلام کردند که کاووس سیدامامی، یک ایرانی-کانادایی که یکی از موسسان بنیاد میراث حیاتوحش پارسی بود، خودکشی کرده است. خانواده او به صحت این ادعا شک دارند. دیگر اعضای گروه هم به اتهام جاسوسی و یا همکاری با دولتهای بیگانه در زندان به سر میبرند.
کمی پس از این اتفاقات و هنگام پرواز به استانبول، مدنی به این نتیجه رسید که حامیان او در این کشمکش داخلی شکست خوردهاند. همکاران او در ایران به شدت ناامید شدند. نقشه آنها برای راهاندازی مرکزی برای نظارت بر منابع آبی، هنگامی که مدنی از ایران رفت، بینتیجه ماند. همان همکار او میگوید: «روزی که او از ایران رفت، برای من هم یک روز سیاه بود.»
سوزان مالونی، کارشناس مسائل ایران که اکنون در موسسه بروکینگر مشغول به کار است، در زمان فعالیت مدنی در ایران در وزارت امور خارجه آمریکا کار میکرد و فعالیتها و مشکلات مدنی را از طریق اخبار و روشهای دیگر دنبال مینمود. به گفته او، مهاجران ایرانی بسیاری مانند مدنی، امامی و دیگران برای خدمت به کشور خود به ایران بازگشتهاند، ولی در نهایت دستگیر و بازداشت شدهاند. او میگوید: «به نظر من کاوه مدنی شانس بسیاری آورد که توانست بدون متحمل شدن هزینه بیشتری از ایران خارج شود. و من مطمئنم که تجربه او بسیار دردناک بود.»
حاق، دانشمند بنگلادشی که در Hot List صاحب رنکینگ ۲۰۸ است، میگوید که او و مدنی در طول این سالها چندین بار همدیگر را ملاقات کرده بودند. با این وجود حاق تا سپتامبر ۲۰۱۸، یعنی ۱۸ ماه پس از فرار مدنی، از اتفاقاتی که برای او افتاده بود خبری نداشت، تا اینکه آن دو در یکی از اجلاسهای سازمان ملل درمورد تغییرات اقلیمی در نیویورک همدیگر را به صورت اتفاقی ملاقات کردند.
به گفتهی او با توجه به محدودیتهایی که درمورد انتقاد از دولت وجود دارد، سرنوشت مدنی چندان هم عجیب نیست: «اگر فضا برای منتقدان محدود باشد، کار کردن برای ما تقریبا ناممکن است.»
در حال توسعه و پرچالش
به عقیده حاق یکی از مشکلات بزرگ دانشمندان فعال محیط زیست در کشورهای در حال توسعه نبود بودجه برای تحقیقات است. برای مثال، در گزارش ارزیابی پنل بینالمللی تغییرات اقلیمی که در سال ۲۰۱۴ برگزار شد، نام بنگلادش بیش از ۱۰۰ بار ذکر و به مقالات آکادمیک آن ارجاع داده شده، اما به گفته او تنها یکچهارم مولفان این مقالات در این کشور مشغول به کار هستند.
تغییرات اقلیمی مشکلات شدیدی مانند کمبود آب و نابودی مزارع کشاورزی را برای ساکنان کشورهای در حال توسعه ایجاد میکنند. دولتها مجبورند بر روی راهحلهای عملی و فوری مانند کندن چاههای عمیقتر و بیشتر، محدودیت آبیاری و تصفیهی فاضلاب برای تولید آب قابل شرب تمرکز کنند.
به گفته مدنی، این کشورها توانایی زیادی برای کاهش تولید آلایندهها ندارند. به استثنای برخی کشورهای در حال توسعه ثروتمندتر مانند هند، عربستان سعودی و حتی ایران، بیشتر این کشورها گازهای گلخانهای کمی تولید میکنند و حتی اگر میزان مصرف سوختهای فسیلی خود را به صفر برسانند، این کار در راه مقابله با اثرات تغییرات اقلیمی کمک بسیار کمی به آنها خواهد کرد. اما به گفته او در ایران، مبارزه با اثرات تغییرات اقلیمی و دیگر مشکلات محیط زیستی به علت رابطه ضعیف ایران با آمریکا و برخی از همسایگانش، مانند رقیب منطقهای ایران یعنی عربستان سعودی وضعیت بسیار پیچیدهای دارد.
برای مثال تحریمهایی را که آمریکا، متحدان آن و سازمان ملل در زمانهای مختلف برای تنبیه ایران به بهانه حملات به کشتیهای باری در خلیج فارس، حمایت از تروریسم و تلاش برای رسیدن به سلاحهای هستهای وضع کردهاند، در نظر بگیرید. در ماه دسامبر، مدنی مقالهای منتشر کرد که در آن تأثیرات سخت تحریمها بر محیط زیست ایران را بررسی میکرد.
برای مثال چندین دهه است که صادرات محصولات نفتی پالایشگاهی به ایران ممنوع است. به همین خاطر ایران، پالایشگاههای نفت خام خود را توسعه داده، اما نتیجه آن سوخت کثیف و آلودهایست که نیروگاههای برق ایران را به گردش در میآورد. مثال دیگر آن ممنوعیت صادرات خودرو به ایران است. نتیجه آن هم توسعه صنعت خودروسازی در ایران و اتومیبلهاییست که بهینه نیستند.
همچنین به گفته مالونی (یک ایرانشناس)، تحریمها باعث شده که دولت ایران عمدتا غرب را مقصر مشکلات ایران بداند، آن هم زمانی که بسیاری از مسائل داخلی مانند فساد و سوءمدیریت در این مشکلات نقش دارند. او میگوید: «این یکی از مشکلات جمهوری اسلامی است که در مواجهه با تمام مشکلات داخلی خود به دنبال مقصری خارجی است.»
فقیر در مقابل غنی
حاق هم همانند مدنی در کشورهای خارجی تحصیل کرده است. امروز او مدیریت مرکز بینالمللی وتحقیقاتی تغییرات اقلیمی دانشگاه ایندیپندنت در داکای بنگلادش را بر عهده دارد. به گفته او یک تمایز اساسی بین تحقیقات صورتگرفته درمورد تغییرات اقلیمی در اروپا و آمریکای شمالی با تحقیقات انجامشده در کشورهای در حال توسعه مانند بنگلادش وجود دارد. دانشمندان غربی در کار بر روی راهحلهای تکنولوژیک برای تغییرات اقلیمی مانند انرژی خورشیدی و سیستمهای تصفیهی کربن دیاکسید مهارت بالایی دارند.
او عقیده دارد که دانشمندان کشورهای فقیرتر مانند بنگلادش به ندرت به پول و مهارت لازم برای اینگونه تحقیقات دسترسی دارند. همچنین، برخی از شدیدترین اثرات تغییرات اقلیمی مانند خشکسالیهای طولانی، موجهای گرمایی خطرناک، بالا آمدن سطح دریاها و طوفانهای گرمسیریخطرناکتر به کشورهای در حال توسعه سختتر ضربه میزنند.
او با اشاره به دستگاههایی مانند توربینهای بادی مدرن و پنلهای خورشیدی میگوید: «کشورهای ثروتمندتر این توانایی را دارند که سختافزارهای مورد نیاز را در کشورهای خود توسعه دهند و سپس آنها را با تنها یک پیچگوشتی در کشورهای ما نصب کنند. و این اتفاق میتواند بسیار تأثیرگذار باشد، اما به نظر من کشورهای فقیرتر برای مقابله با مشکلات اقلیمی و فقر، دانش بیشتری نسبت به کشورهای ثرتمندتر دارند.»
برای مثال بنگلادش نسبت به تهدید روبهرشد طوفانهای گرمسیری سازگاری پیدا کرده است: «در دهه گذشته ما طوفانهای گرمسیری قدرتمندی داشتهایم که منجر به کشته شدن صدها هزاران نفر شدهاند. یک طوفان گرمسیری خاص در سال ۱۹۷۰ جان نیم میلیون نفر را گرفت.»
سال گذشته ابرطوفان آمفان در حوالی خلیج بنگال تشکیل شد و به سرعت به یکی از بزرگترین طوفانهای ثبتشده منطقه تبدیل شد، اما وقتی این طوفان به سواحل هند و بنگلادش رسید، فقط به کشته شدن ۱۲۸ نفر که ۲۶ نفر از آنها بنگلادشی بودند منجر شد. «در دهه گذشته ما بزرگترین سیستم هشدار طوفان و پناهگاه جهان را ساختهایم. به جای صدها هزار کشته، تنها چند ده نفر جان خود را از دست دادند … طوفان همچنان اتفاق میافتد. هنوز هم آسیبهای زیادی وارد میکند. خانهها و زیرساختهای زیادی آسیب میبینند و مردم بسیاری خانهها و مزرعههای خود را از دست میدهند، ولی در عوض جان آنها حفظ میشود.»
دلیل این اتفاقات این بود که دانشمندان توانستند رهبران کشور را قانع کنند که خطر طوفانها در حال افزایش است و سپس برای طراحی سیستم هشدار، تخلیه و پناهگاه با استفاده از بهترین پژوهشهای موجود به دولت کمک کردند. زندگیهای بسیاری هم به کمک بچههایی که به در خانهها میکوبیدند نجات پیدا کردند. حاق میگوید: «بچهها به خانههای مختلف میرفتند و بیوهها و مادرانی را که نزدیکانی نداشتند به پناهگاهها میبردند. بچهها اطمینان پیدا میکردند که پدربزرگها و مادربزرگهایشان به پناهگاه میروند.»
به گفته مدنی گاهی اوقات برخی از به اصطلاح راهحلها برای تغییرات اقلیمی تاأثیر کمی دارند و حتی ممکن است به بدتر شدن شرایط منجر شوند. زمانی که مدنی در فلوریدا بود، با یکی از دانشجویان ایرانیاش به نام سعید هادیان همکاری کرد تا عواقب استفاده از منابع انرژی جایگزین را در حالی که نیاز به برق زیاد میشود و کشورها از منابع فسیلی عبور میکنند، بررسی کنند.
به عقیده هادیان، در جاهایی که زمینهای بدون استفاده فراوانی وجود دارد، ساخت چندین هکتار مزرعه خورشیدی شاید منطقی باشد، ولی در مناطق دیگر که این زمینها برای کشاورزی موردنیاز است، استفاده از نیروگاههای اتمی و مزارع بادی دریایی احتمالا راهحلهای بهتری باشند.
برای مثال کالیفرنیا یکپنجم برق موردنیاز خود را از سدهای برقآبی تأمین میکند، ولی این سدها موجب تبخیر و در نتیجه از دست رفتن مقادیر عظیمی از آب میشوند که از آنها میتوان برای نوشیدن و کشاورزی استفاده کرد. برای مقایسه میزان هدررفت و آلودگی آب هنگام استخراج و استفاده از گاز طبیعی در نیروگاهها نسبت به تبخیر در سدها کمتر است.
البته که مدنی طرفدار سوزاندن زغالسنگ نیست، بلکه منظور او این است که برخی انتخابها مانند سدها که کربن کمتری تولید میکنند، ممکن است برخی عواقب ناخواسته را برای تغییرات اقلیمی، محیط زیست و اکوسیستمها داشته باشند. برای برخی از کشورها، تهدیدی که از طرف سدهای برقآبی برای منابع آبی به وجود میآید، به این معنی است که احتمالا استفاده از گاز طبیعی یا انرژی هستهای برای آنها معقولتر خواهد بود. به گفته مدنی این وضعیت در آفریقا و خاورمیانه که دولتها دهههاست مشغول ساخت سدها به عنوان یک منبع تمیز و ارزان انرژی هستند بدتر است.
«انرژی آبی ایده جالبی نیست، ولی بیشتر سیاستمداران عاشق آن هستند. شما میتوانید آن را به عنوان تجدیدپذیر و تمیز به مردم معرفی کنید. و چون نیاز به میزان زیادی بتن دارد، در کوتاه مدت برای اقتصاد محلی هم مفید است.» اما در طولانیمدت، مقادیر زیادی آب به دلیل تبخیر از دست میرود. تقریبا در تمام موارد تقاضا برای آب در اطراف سد افزایش مییابد و در مناطقی که به علت تغییرات اقلیمی باران کمتری دریافت میکند، منجر به از بین رفتن کشاورزی در مناطق پاییندست و گاهی در فواصل چندین هزار مایلی سد و حتی در دیگر کشورهایی که برای آبیاری به آب سد نیاز دارند میشود. مدنی میگوید :«همیشه باید مراقب عواقب ناخواسته بود.»
خارج شدن از Hot List
در ماههای پس از پیاده شدن از هواپیما در استانبول، نام مدنی به صورت رسمی به عنوان استاد مهمان در امپریال کالج لندن ثبت شده بود، اما در حقیقت او مخفی شده بود. با کمک برخی دوستان قدیمی او توانست ابتدا از ترکیه به اروپا و سپس به آمریکای شمالی فرار کند، اما حتی بعد از رفتن به آنسوی اقیانوس اطلس هم مدنی احساس امنیت نداشت. او هشت ماه را به رفت و برگشت بین ایالات متحده که در آنجا یک شهروند دائم است و تورنتو که همسرش در آن ساکن بود سپری کرد. او در مصاحبهها و کنفرانسها شرکت کرد، ولی هیچ جا خانه واقعی او نبود.
در ژانویه ۲۰۱۹، او کمکم احساس امنیت میکرد. به عنوان استاد مهمان در مرکز تحقیقات بینالمللی و محیطی مکگیلان دانشگاه ییل مشغول به کار شد و زمان خود را بین تورنتو و کمپ نیو هیون تقسیم کرد. مدنی در میانه سال ۲۰۱۹ در رنکینگ Hot List رویترز رتبه ۶۸۴ را به خود اختصاص داده بود، اما در حالی به دنبال مأمنی میگشت، انتشار مقالاتش کمتر شده بود و به همین خاطر، در دسامبر ۲۰۲۰ از این لیست خارج شد.
«مقالات و دعوتنامههای زیادی برای پیوستن به تیمهای مختلفی وجود داشته اما آنها را رد کردهام، بیشتر به این دلیل که مشغول کارهای دیگری بودهام و یا به نظرم موضوعات آنها بیش از حد تئوری بوده و هیچ پیامد و تأثیری در سیاست نداشته است.»
مدنی قصد دارد که در محیط آکادمیک بماند، ولی همزمان میخواهد در دنیای واقعی هم کارهای بیشتری انجام دهد؛ جایی که میتواند با مردم ایران و جهان صحبت کند. او هنوز هم چهرهای شناخته شده در توییتر فارسی است و گاهی از ایران انتقاد و گاهی از آن دفاع میکند. او همچنین نظرات خود را در قالب مقالاتی در مورد موضوعاتی مانند آلودگی هوای تهران در انتشاراتهایی مانند گاردین و مجلات آنلاین منتشر کرده است.
همهگیری کووید نوزده او را هم زمینگیر کرده است. قبل از این او به خاطر تهدیداتی که وجود داشت از مسافرت میترسید، اما مسافرت برای او اکنون غیرممکن شده و فعالیت او به ارائههای آنلاین ویدئویی محدود شده است. او با استفاده از واتساپ با پدر و مادرش که دهه هشتم زندگی خود در ایران را میگذارنند ارتباط دارد. پدر او به تازگی از مشکلات جدی سلامتی رنج میبرد و همه اینها جدایی را سختتر میکند.
به همین خاطر وقتی در اکتبر سال قبل، مرکز تحقیقات آسیای شرقی دانشگاه UCLA یک مصاحبه با مدنی را درمورد مبارزه ایران با خشکسالی، کمبود آب و دیگر مشکلات زیست محیطی که حاصل تغییرات اقلیمی، سوءمدیریت، توسعه و سیاستهای غلط هستند به صورت آنلاین پخش کرد، مادر او بسیار هیجانزده بود.
اما در طول این ارائه که به صورت زنده در حال پخش از اینستاگرام بود، مادرش به کامنتها نگاه کرد. اکانتهای سازمانی علیه مدنی آنحا حضور داشتند و برخی از آنها به صورت بیرحمانه با اهانت به مادر مدنی به او حمله میکردند. خود مدنی میگوید: «مادرم دلش شکسته بود.»
منبع: رویترز