از همان روز اولی که کرونا پایش را احتمالا از یک سوپ خفاش وارد زندگی آدمها کرد، همانطور که این ویروس ناشناخته از اینسو به آنسو پرسه میزد و دنبال میزبانهای جدید میگشت، اطلاعات پیرامون آن و روشهای مقابله و پیشگیری از ابتلا به آن نیز راهش را به انواع رسانهها باز کرد؛ از نقل محافل دوستانه و خانوادگی شدن تا برنامههای تلویزیونی و تابلوهای تبلیغاتی سطح شهر و روزنامه و مجله و شبکههای اجتماعی. در این صفحه میخواهیم ببینیم این انتقال و گسترش اطلاعات در چه صورت میتواند از شیوع بیشتر کرونا جلوگیری کند؟
یا پخش و یا نابودی
ویروسها مانند موجودات زنده برای بقای خود میجنگند. البته ویروسها رو نمیتوان در دسته موجودات زنده قرار داد، چرا که برخلاف موجودات زنده دیگر نمیتوانند در خارج از بدن یک موجود زنده دوام بیاورند و برای بقا نیازمند و وابسته به یک موجود زنده دیگر هستند. در نتیجه کشتن و از پا درآوردن موجود میزبان، سیاست معقول و کارآمدی برای ویروسها به شمار نمیرود و به همین جهت ویروسها در طی زمان به گونهای تکامل پیدا کردهاند که مکانیزمهای پخش را در موجود میزبان فعال کنند؛ مکانیزمهایی مثل عطسه، سرفه، آبریزش و ... که کمک میکند تا حد ممکن ویروس راحتتر و سریعتر در جامعه موجودات میزبان پخش شود.
به همین خاطر وقتی چندگونه ویروس در یک جامعه حضور دارند، میتوانند نسبت به یکدیگر سیاستهای مختلفی را در پیش بگیرند. برخی از ویروسها بر سر میزبان خود با یکدیگر رقابت میکنند و برخی بقای خود را در همکاری با یکدیگر میبینند؛ برای مثال حضور ویروس آبله به پخش و فعالیت ویروس ایدز کمک میکند و بالعکس. نکته حائز اهمیت این است که الزاما هر دو ویروس به یکدیگر کمک نمیکنند. در پارهای موارد یک نوع ویروس از حضور ویروس دیگر بهرهمند میشود، در حالی که ویروس دیگر بهرهای از حضور دیگری نمیبرد که به این حالت همکاری یا رقابت نامتقارن اطلاق میشود.
آگاهی هم یک ویروس است
در این روزها که شاهد گسترش و شیوع ویروس کرونا در جوامع هستیم، علاوه بر خود ویروس، در شبکه انسانی هر جامعه چیز دیگری هم در کنار کرونا پخش میشود: آگاهی نسبت به ویروس کرونا .
آگاهی به معنای دستورالعملهای پیشگیری از آلودگی به ویروس کروناست که سینه به سینه یا از سوی مراجع رسمی در جامعه پخش میشود. اما پخش آگاهی در جامعه و اطلاعرسانی به مردم چه تأثیری در شیوع خود ویروس دارد؟ به نظر من در اینجا میتوان از ایده رقابت نامتقارن برای بررسی این سوال استفاده کرد. فرض کنید آگاهی نسبت به ویروس کرونا خود یک ویروس است که در شبکه انسانی مانند ویروس کرونا پخش میشود اما با ویروس کرونا در رقابت است. اگر شخصی آگاهی لازم را در رابطه با ویروس کرونا کسب کند، با احتمال کمتری به ویروس آلوده میشود و همچنین هرچه جامعه بیشتر و بیشتر درگیر کرونا شده و درصد بیشتری از آن مبتلا شوند، نرخ اطلاعرسانی یا همان نرخ پخش ویروس آگاهی در جامعه بالاتر میرود؛ در نتیجه یک رقابت نامتقارن بین ویروس کرونا و ویروس آگاهی برای پخش در جامعه وجود دارد.
کمی سادهسازی و مدلسازی
برای بررسی کمیتر مسئله جامعه را به ۴ بخش تقسیم میکنیم:
· افراد سالمی که نه کرونا دارند و نه آگاهی.
· افراد سالمی که آگاهی را کسب کردهاند.
· فراد مبتلا به کرونا که آگاهی را کسب نکردهاند.
· افرادی که هر دو ویروس را کسب کردهاند.
برای ادامه مسئله فرض میکنیم نرخ ابتلا به کرونا b، نرخ بهبود از کرونا a و نرخ ابتلا به آگاهی یا آگاه شدن در شبکه انسانی c باشد. همچنین نرخ بهبود از آگاهی را هم d در نظر میگیریم که به معنای احتمال فراموشی، شل گرفتن، رعایت نکردن و تابآوری اجتماعیست.
وقتی کسی به کرونا مبتلا میشود، همچنان با همان نرخ c و d میتواند آگاهی را کسب کند و یا از دست بدهد اما وقتی کسی به آگاهی مبتلا میشود، نرخ ابتلا به کرونا در آن شخص کاهش یافته و برابر با Alpha * b میشود که آلفا در اینجا عددی بین صفر و یک است. اگر Alpha صفر باشد، یعنی کسب آگاهی منجر به مصونیت کامل در برابر کرونا میشود وAlpha برابر با یک به این معناست که کسب آگاهی تأثیری در ابتلا به کرونا ندارد.
همچنین در تعریف نرخها باید دقت کنیم که این نرخها به صورت زیر تعریف شدهاند:
به عنوان مثال پس از گذشت زمانی معادل ۱ تقسیم بر b حتما یک نفر به کرونا مبتلا شده است.
با نوشتن معادلات مربوط و شبیهسازی به نمودار ۱ میرسیم:
نمودار نارنجی کسر افرادیست که درگیر کرونا هستند، نمودار آبی کسر افرادیست که درگیر آگاهی هستند و نمودار سبز کسر افرادیست که هم به کرونا آلوده اند و هم به آگاهی.
همانطور که مشاهده میکنید، هر سه نمودار ابتدا از مقدار بسیار کمی رشد میکند و پس از رسیدن به یک اوج به تعادل میرسد. در این حالت ویروس کرونا در نهایت به ویروس آگاهی غلبه کرده و کسر بیشتری از جامعه را درگیر خودش کرده است.
سرنوشت نهایی دست کیست؟
نکته بسیار مهم که در شبیهسازیهای مختلف نتیجهگیری میشود، این است که در سرنوشت نهایی جامعه و اینکه کدام ویروس در نهایت غالب میشود و باقی ویروسها را کنار میزند، مقادیر b، a، c و d به تنهایی نقشی ندارند. پارامتری که نقش کلیدی را ایفا میکند، نسبت نرخ ابتلا به نرخ بهبود در هر ویروس است یا همان نرخ بازتولید، یعنی نسبت b به a برای کرونا و نسبت c به d برای آگاهی.
این نسبتها را با R نمایش میدهیم:
R1 = c/d
R2 = b/a
برای مثال در نمودار ۱مقدار آلفا برابر با ۱ است (یعنی آگاهی تأثیری بر ابتلا به کرونا ندارد) و مقدار R1 = 2 و مقدار R2 = 3. در نتیجه چون نرخ بازتولید کرونا بیشتر از آگاهیست، در نهایت کرونا بر آگاهی غلبه میکند و درصد بیشتری از جامعه را دربر میگیرد. نرخ بازتولید به صورت ساده به این معناست که وقتی یک نفر از ویروس بهبود پیدا میکند، چند نفر دیگر به ویروس مبتلا میشوند.
برای مثال نمودار ۲ را با نمودار ۱ مقایسه کنید:
همانطور که میبینید، چون نرخ بازتولید آگاهی از کرونا بیشتر است، در نهایت آگاهی در جامعه غالب میشود و کسر بیشتری از افراد سالم میمانند.
حال نقش آلفا در این مسئله چیست؟
آلفا در واقع قدرت سرایت کرونا را نشان میدهد وقتی که شخص به دستورالعملها و توصیههای بهداشتی آگاه است. میتوان آلفا را به صورت دقت و صحت و تأثیرگذاری اطلاعات نیز درنظر گرفت. هر چه اطلاعات موثرتر و گستردهتر پخش شود، افراد آگاهتر میشوند و با رعایت پروتکلها و نکات بهداشتی از سرایت ویروس جلوگیری میکنند. بنابراین توقع داریم با کاهش آلفا آگاهی در جامعه غالب شود و ویروس کرونا در نهایت شکست بخورد. برای مثال نمودار ۳ را ببینید.
در این حالت با وجود اینکه نرخ بازتولید آگاهی از کرونا کمتر است اما بهخاطر آلفای کوچک، ابتدا کرونا دست بالا را دارد ولی با گذر زمان آگاهی به کرونا غلبه میکند. بنابراین حتی با وجود کمتر بودن نرخ بازتولید آگاهی نسبت به کرونا، باز با تنظیم درست آلفا میتوان کاری کرد که کرونا شکست بخورد.
در شبیهسازیهای متعدد بهازای R1های مختلف مقدار آلفای لازم برای شکست کرونا را محاسبه کردیم که نتیجه در نمودار ۴ نشان داده شده است.
همانطور که میتوان مشاهده کرد وقتی نرخ بازتولید از یک مقدار مشخص (تقریبا ۱.۶)کمتر است، تنها حالتی که آگاهی میتواند پیروز شود، این است که آلفا صفر باشد، یعنی شخص آگاه به هیچوجه به کرونا مبتلا نشود. این یعنی وقتی آگاهی با نرخ بسیار کمتری نسبت به کرونا (R2=3) پخش میشود، باید اطلاعرسانی و دقت آن بسیار هوشمندانه و موثر باشد تا بتوان جامعه را نجات داد. اما وقتی R1 از ۱.۶ بیشتر میشود، آلفای حدی هم افزایش پیدا میکند، یعنی آلفا میتواند مقادیر بیشتری داشته باشد و همچنان کرونا شکست بخورد. همچنین وقتی R1 از یک حدی بزرگتر میشود، دیگر نیازی نیست که آگاهی تأثیری روی ویروس بگذارد و حتی با وجود alpha = 1 کرونا شکست میخورد. این مقدار برابر با R1=3 است که همان نرخ بازتولید کروناست.
خلاصه اینکه شکست کرونا در این مدل به تعادلی میان سرعت پخش اطلاعات و دقت و اثرگذاری آنها وابسته است؛ هرقدر سرعت پخش اطلاعات پایینتر باشد، باید اثرگذارتر و موثرتر گسترش پیدا کنند و بالعکس تا بتوان بر کرونا غلبه کرد.