ساعت حدود ۶:۳۰ صبح شنبه است که برای حضور در مراسم، راهی دانشگاه میشوم؛ مقصد شمال شریف و ورودی دانشکده مدیریت و اقتصاد است؛ حدود ۱۰ دقیقه بعد، به دانشگاه میرسم با کمی دلهره از اینکه آیا اسمم در فهرست مهمانها هست؟ نیست؟
وضعیت مهمانها و مسئولین را جویا میشوم؛ ظاهراً کمی قبل از من به محل مراسم رسیدهاند و در ساختمان دانشکده مشغول بازدید از نمایشگاه دستاوردها هستند؛ استادانی که باعجله خود را به دانشگاه رساندهاند و بعد از دریافت کارت، وارد ساختمان میشوند نشان میدهد که هنوز مراسم اساتید شروع نشده، اما به آن نزدیک هستیم.
راهی غرفه توزیع کارتها میشوم و از این مرحله راحتتر از چیزی که فکر میکردم عبور میکنم؛ تلفن همراهم را هم تحویل میدهم و راهی ساختمان میشوم. به سالن که میرسم، رفتهرفته جمعیت در حال ورود است و تیم تشریفات هم مشغول آخرین هماهنگیهاست. نیروهای خدماتی، پشتیبانی، تدارکات، حفاظت، رسانهای و... هر کدام گوشهای از ساختمان و محل مراسم، مشغول جنبوجوشهای آخرشان هستند. ساعت حدود ۹ صبح را نشان میدهد که پزشکیان وارد سالن میشود؛ سرود ملی، قرائت قرآن توسط دبیر کانون قرآن و بلافاصله هم خیرمقدم مجری برنامه؛ سید ابراهیم هاشمورزی مدیر سابق روابطعمومی شریف.
حدود ۴۰ درصد صندلیها در نیمه بالایی سالن، خالی است؛ به فکر دانشجویانی میافتم که این چند روز همه تلاششان را کردند تا سهمیه نصیبشان شود و حتی همین امروز صبح هم تلاش کردند تا وارد سالن شوند اما نتوانستند. صندلیهایی که در نهایت با کادر ادارات مختلف تکمیل میشود!
مجری از رئیس دانشگاه دعوت میکند تا برای سخنرانی پشت تریبون برود. دکتر موسوی از دستاوردها و سابقه شریف میگوید؛ از مشکلاتی که دانشگاه دارد و راههایی که میتوان از آنها عبور کرد. وزیر علوم از سخنرانی صرفنظر میکند تا فرصتش به گروههای دانشجویی اضافه شود.
انجمنهای علمی، انجمن اسلامی دانشگاههای تهران و شریف، بسیج دانشجویی، دفتر تحکیم وحدت، مجمع اسلامی دانشجویان، جامعه اسلامی، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، نشریات دانشگاهی، شورای صنفی وزارت بهداشت، دانشجویان دانشگاه آزاد و... از جمله گروههایی هستند که به مدت حداقل ۵ دقیقه مشغول سخنرانی میشوند.
اگر از کلیدواژه وفاق و روایتهای گاهوبیگاه از نهجالبلاغه بهخصوص نامه حضرت امیر به مالک که تقریباً در همه نطقها حدود دو تا سه بار استفاده میشود، صرفنظر کنیم، با تقریب کمی میتوان اطمینان داد که اکثر مسائل مهم و حیاتی کشور و منطقه و جهان حداقل یکبار در سخنرانیها مورد اشاره قرار گرفتند؛ فیلترینگ، غرب آسیا و فعالیتهای ایران در آن، توجه بیشتر به فعالیتهای علمی، آییننامه انضباطی، هزینه آزادسازی مدرک، مشکلات خوابگاهها، تشکیل کانون کشوری نشریات، حصر، قانون حجاب، محور مقاومت، خصوصیسازی، انتصاب دولتیها، چالشهای وزارت بهداشت، خودکشیها، مشارکت انتخابات ۴۰۳، ناترازی انرژی، قطع برق، حذف یارانهها، نگاههای مضر امنیتی به دانشگاه، رابطه دانشگاه و صنعت، افزایش نشاط دانشجویی، عزل و نصبها در مجموعه آموزش عالی و... را میشود از جمله مواردی دانست که حین صحبتهای فعالین و نمایندگان دانشجویی کشور، موردتوجه قرار گرفت و به بررسیشان پرداختند یا لااقل در حد حرف هم که شده، به آنها اشاره کردند. جای خالی یک نماینده از دانشجویان عضو شورای صنفی در وزارت علوم هم احساس میشود که هرچه تلاش شده ولی به نتیجه نرسیده و در فهرست سخنرانها قرار نگرفته است.
اما ازآنجاکه مراسمهای روز دانشجو، هرچقدر هم که خشک و سرد و پراکنده و... باشد، اما باز هم حواشی خاص خود را دارد، سخنرانیها که به اسامی افرادی مثل میرحسین موسوی و رفع حصر و حسن روحانی و تحریم و جواد ظریف میرسد یا حرفهای تند و تیزی علیه سیاستهای دولتهای فعلی و سابق زده میشود، دستزدن و هوکردن را هم به دنبال خودش دارد.
همینها نشانه خوبی است تا بشود با اطمینان بالایی گفت که ترکیب حاضرین سالن از نظر سیاسی و جناحی و هرچه که اسمش را بگذارید، یکدست نیست و همه جور آدمی را میشود در آن پیدا کرد.
یکجای کار هم یکی از حاضرین، پلاکاردی را بالا میبرد که پشت و روی آن دو جمله نوشته شده: «رفع تحریم = کابوس اسرائیل»؛ «قانون عفاف و حجاب = آرزوی اسرائیل»
همین باعث میشود تا یکی دیگر از حاضرین، عصبانی شده و پلاکارد وی را پاره کند و برای چند ثانیه آن حوالی متشنج شود و اگرچه ماجرا فروکش میکند اما از قاب خبرنگاران نادیده گرفته نمیشود!
نوبت به آقای رئیسجمهور میرسد؛ با تشویق حاضرین پشت تریبون میرود و سخنرانیاش را شروع میکند. به دستور امیرالمؤمنین اشاره میکند که دستور داد: «کونوا لظالم خصماً و للمظلوم عونا» و میگوید. اینکه یک عده جانی در فلسطین، زن و بچه را بمباران میکنند؛ هرکس در هر جای دنیا آنها را ببیند، باید اعتراض کند و کردند؛ به اعتراضات در دانشگاههای آمریکا و اروپا و انگلیس و... اشاره میکند و میگوید ناراحت بودم که چرا در دانشگاههای ما خبری نیست.
از نظر وی، کسی میتواند اعتراض کند که وابسته به پست و مقام و مرتبه نباشد و این همان ویژگی دانشجویی است و انتظار او از دانشجوهاست. سراغ موضوع داغ قطع برق و ناترازیها میرود؛ صراحتاً میگوید که اگر الان مشکل گاز را حل نکنیم، زمستان گاز نخواهیم داشت و نقد میکند که چرا گاز و برق خودمان در دولت را دست نمیزنیم تا صدای کسی در نیاید و فقط سراغ صنعت میرویم؟
پیشنهاد اجرای داخلی FATF و اشاره به اینکه اگر کشتی را با بار خود گم کنیم، متوجه نخواهیم شد؛ اما آمریکا همه اطلاعات ما را در اختیار دارد، بخش بعدی صحبتهای اوست و سپس به موضوع نیروی متخصص و سرمایه انسانی و برنامهریزی و کار کارشناسی میپردازد. از نبود آدم متخصص و پاسخندادن مسئولین به عملکردشان بعد از مسئولیت میگوید و از دانشجویان میخواهد که بمانند و بسازند؛ حتی اگر یک زندگی راحت، آن طرف در انتظارشان باشد.
همین هم قسمت آخر صحبتهای اوست و با اتمام صحبتها راهی درب خروج میشود و میتوان گفت که مراسم دیگر رسماً به پایان رسیده است تا خاطره حضور چهارمین رئیسجمهور در مراسم روز دانشجوی شریف هم برای همه حاضرین و غایبین ثبت شود.