روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و در سالگرد دانشجویان و دانشآموزانی که سال ۱۳۵۷ شهید شده بودند، عدهای از دانشجویان، موسوم به دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، در اقدامی هماهنگ، در اعتراض به ورود شاه به خاک آمریکا و دخالت و دسیسهچینی آمریکا علیه ملت ایران، پس از راهپیمایی از دیوارهای سفارت آمریکا بالا رفتند و آن را به اشغال خود درآوردند.
طرح اولیه تسخیر سفارت آمریکا را نماینده دانشجویان مسلمان دانشگاه صنعتی شریف در جلسه شورای هماهنگی دفتر تحکیم وحدت مطرح کرده بود و برنامهریزی اصلی این حرکت در خوابگاه زنجان دانشگاه شکل گرفت.
جلسات شورای هماهنگی دفتر تحکیم وحدت با حضور پنج نفر از نمایندگان دانشگاههای بزرگ تهران و با محوریت نحوه ارتباط تشکیلات دانشجویی با ولی فقیه تشکیل میشد. ابراهیم اصغرزاده، نماینده دانشگاه صنعتی شریف در سومین جلسه این شورا پیشنهاد کرد دانشجویان برای نشان دادن اعتراضشان به سفارت آمریکا حمله کرده و آنجا را تسخیر کنند. نماینده دانشگاه تربیت معلم و دانشگاه علم و صنعت مخالف طرح اصغرزاده و نمایندگان دانشگاه تهران و پلیتکنیک موافق این پیشنهاد بودند. با مخالفت اعضا، بحث در جلسه ادامه پیدا نکرد و اجرای آن منتفی شد.
اصغرزاده بعد از جلسه دوباره پیشنهادش را تکرار کرد و با تحلیل وضعیت انقلاب و اینکه مشکلات اساسی جامعه ناشی از فعالیتها و دسیسههای آمریکاست، بر تصرف سفارت آمریکا به عنوان اعتراض به ورود شاه به آمریکا تأکید کرد. در پایان جلسه، همه توافق کردند تسخیر سفارت را خارج از چارچوب دفتر تحکیم وحدت و فقط با مشارکت چهار دانشگاه موافق انجام دهند.
۱۳ آبان ۱۳۵۸ با هماهنگیهای انجامشده، حدود ۴۰۰ نفر از دانشجویان به همراه سایر راهپیمایان از چهارراه قبل از سفارت آمریکا شروع به حرکت کرده و با سر دادن شعار در خیابان آيتالله طالقانی، به سوی دانشگاه تهران حرکت کردند. دانشجویان هنگامی که جلوی در اصلی سفارت آمریکا رسیدند، مسیرشان را تغییر داده و پس از باز کردن زنجیرهای این در، به داخل سفارت رفتند. گروهی از دانشجویان از بالای دیوار خود را به داخل سفارت رسانده و پیشروی به سوی ساختمانهای داخلی سفارت را آغاز کردند. از همان لحظههای اول تسخیر سفارت آمریکا، گروههای مختلف مردم هم در مقابل در سفارت جمع شدند و شعارهای ضدآمریکایی سر دادند.
دانشجویان در سه بیانیهای که تا ساعت ۱۸ همان روز منتشر کردند، اعلام کردند ساختمان اصلی سفارت تا ساعت ۱۵ به تصرف کامل درآمده است. با آنکه تصرف ساختمان اصلی سه ساعت طول کشید و تفنگداران آمریکایی با پرتاب گاز اشکآور در برابر دانشجویان مقاومت کردند، هیچ گونه آسیبی به دو طرف وارد نشد.
دیپلماتهای آمریکایی، قبل از ورود دانشجویان به سفارت و سقوط کامل آن، مقداری از اسناد را در دستگاههای مخصوص خردکن ریختند و مقدار زیادی از اسناد را سوزاندند و نوارهای میکروفیلم و حافظههای کامپیوتری را از بین بردند. در این ماجرا، واسناد زیادی از دخالت سازمان سیا در ایران کشف و ضبط شد و دیپلماتها و کارمندان سفارت به گروگان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام درآمدند. دانشجویان شش ماه اول تسخیر را در سفارت آمریکا که به آن لقب لانه جاسوسی داده بودند به سر بردند.
شورای هماهنگی دانشگاه از این حرکت دانشجویان حمایت و در مورد قطع رابطه با آمریکا بیانیهای صادر و آن را محکوم کرد.
هر کس در سفارت مسئولیتی داشت. ابراهیم اصغرزاده، طراح اصلی تسخیر سفارت آمریکا، دانشجوی رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف، رضا سیفالهی از دانشجویان فیزیک دانشگاه صنعتی شریف، حبیبالله بیطرف دانشجوی رشته مهندسی راه و ساختمان دانشگاه تهران، محسن میردامادی دانشجوی مهندسی عمران دانشکده پلیتکنیک (امیرکبیر) و رحیم باطنی از دانشجویان دانشگاه ملی (دانشگاه شهید بهشتی) شورای مرکزی دانشجویان را تشکیل میدادند. در کنار شورای مرکزی شورای بازو نیز وجود داشت.
بعد از اشغال این سفارتخانه، امام خمینی(ره) در پیامی این اقدام دانشجویان را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. حدود ۱۰۰ نفر از ۴۰۰ دانشجویی که در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا حضور داشتند، از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف بودند.
گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا پس از ۴۴۴ روز با امضای قرارداد الجزایر به پایان رسید. از بین چهرهها و شخصیتهایی که در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی حضور داشتند، بعدها بسیاری راه جبهه را در پیش گرفتند و به شهادت رسیدند.
از آن جمله میتوان به حسین شوریده، محسن وزوایی، مجید مؤذن صفایی، محمد بلوردی، بهروز سلطانی، محسن ماندگار، جمال امیرخانی، محمد بهبهانی، محمد فاضل، ناصر فوالدی، حسین میرسلطانی و محسن روشندل از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف اشاره کرد.
بهروز سلطانی یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف بود که تابستان 58 مسئول تشكیل جهاد سازندگی در استان چهارمحال و بختیاری شد و وقتی پس از چند ماه این كار را به نتیجه رساند، مدتی مسئولیت فرهنگی آنجا را به عهده گرفت و با بازگشایی دانشگاهها به تهران برگشت. سلطانی در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی در بخش تبلیغات فعالیت میکرد و یکی از مسئولان گروههای تحقیق روی اسناد بود. دانشجویان بعد از آنکه آمریكا به طبس حمله کرد و به طوفان شن گرفتار شد، گروگانها را در شهرهای مختلف كشور پخش كردند. سلطانی و یكی از دوستانش مسئول حفاظت از دو گروگان شدند و آنها را به جهرم بردند.
سلطانی چند ماه بعد، به تهران برگشت و باز هم در كار كشف اسرار لانه جاسوسی در سفارت آمریکا فعالیت کرد و سپس در دادستانی سپاه مشغول کار شد. با آغاز
جنگ، سلطانی به واحد اطلاعات عملیات جبههها رفت ولی او از فعالیت در پشت جبهه راضی نبود و با اصرار زیاد به خط مقدم اعزام شد و سال 61 در عملیات بیتالمقدس در خرمشهر در اولین رویاروییاش با دشمن به شهادت رسید.
محسن ماندگار یکی دیگر از دانشجویان خط امام بود که سال ۱۳۵۵ در رشته مهندس متالورژی دانشگاه صنعتی شریف قبول شد. ماندگار بعد از پیروزی جمهوری اسلامي، با همکاری سایر دانشجویان كمیته انقلاب را در دانشگاه تأسیس کرد. او بهار سال ۵۹ به ستاد مركزی واگذاری زمین رفت و به عنوان مسئول تداركات در آن شرایط سخت به محرومان خدمت میکرد. ماندگار اواخر تابستان سال ۵۹ در قسمت فنی جهاد مشغول شد و كار روی ماشینهای نساجی كوچك را آغاز كرد و سپس در جهاد دانشگاهی فعالیتهای صنعتی را ادامه داد. او با طراحی قالبهای شیشه و ساخت قطعاتی كه مورد نیاز شدید كارخانه شیشه و گاز بود، در سنگر مبارزه اقتصادی خدمت میکرد. ماندگار فعالیتش را با عضویت در هیئت مدیره شركت تأمین ماسه و ریختهگری ایران ادامه داد. ماندگار با تجربهای که در این مدت در صنعت به دست آورده بود، در ریختهگری پوسته خمپاره و ساخت مدل آن با سایر مهندسان جهاد همکاری کرد و بعد از آن راهی جبهه شد.
او ۲۸ آبان سال ۶۲ در ارتفاعات كانیمانگا در پنجوین عراق، هدف گلوله تیربار قرار گرفت و شهید شد. پیکر او مدتها در منطقه ماند و سال ۱۳۷۳ پس از تفحص در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.