از عجایب بود که دقیقا رأس ساعت به برنامهای میرسیدم و عجیبتر آنکه حتی یک نفر هم ساعت ۱۵:۰۰ در آمفی تئاتر نبود. شاید این ترم استادان تصمیم گرفتند از آخرین دقایق کلاس هم نهایت استفاده را ببرند. هرچند گذشت چهارونیم ماه از اردوی وروردیها دیگر آن را از مرکز توجه عامه دانشگاه خارج کرده و توقع شلوغی سالن انتظار بیجاییست. در هرحال پس از بیست دقیقه جمعیت قابل قبولی گرد آمده بودند وکمکم برنامه با وجود خلأ حضور برخی افراد کلیدی شروع شد.
این یک مناظره نیست
اندیشکده مهاجر با مدیریت دکتر بادامچی و به سفارش معاونت فرهنگی دانشگاه، پژوهش اردوی ورودیها را بر عهده دارد و در تاریخ ۲۷ بهمن ماه میزگرد یا تریبون آزادی حول بررسی همین موضوع تدارک دیده بود و هدف از این گردهمایی را رسیدن به یک الگوی مناسب برای اردویی دانست که در کمتر دانشگاهی برگزار میشود اما دانشگاه شریف سابقهای طولانی (از سال ۸۵) در آن دارد و اذعان داشت با توجه به صرف هزینه بسیار زیاد برای اردوی ورودیها، باید این برنامه به بهترین و دقیقترین نحو برگزار شود.
همچنین مجری برنامه پیش از فراخوانی داوطلبین صحبت، بر این نکته که جلسه امروز پژوهشی است نه مناظرهای تأکید کرد و از آن جهت که سوالاتی که امروز مطرح خواهد شد، مبنایی و عمیق است و پاسخ در لحظه به آنها ممکن نیست، حضور نداشتن اعضای کمیته سه نفره را توجیه کرد و قول رساندن صحبتهای این میزگرد را به مسئولین ذیربط داد.
انجمن علمی، پیشقدم صحبت
محور اصلی صحبت حمیدرضا هدایتی، نماینده انجمنهای علمی بر ضعف اردو در شکل دادن جمعیتهای دوستی بود .وی از آنجا که اردوی ورودیها را بهترین بستر برای شروع ارتباط دانشجویان با هم میداند، برگزاری برنامههایی با متکلم وحده را مذمت کرد، چرا که گذشت زمانِ بچهها در چنین برنامههایی در تناقض با این هدف قرار میگیرد: اصلا این سبک برنامه موجب شده بود جنس سوالات ورودیها تغییرکند و مسیر صحبت استادان به سمتی برود که خود آنها نیز از این اتفاق چندان راضی نباشند. از طرف دیگر کمبود سرگروهها موجب شده بود تمامی انرژی آنها صرف هدایت دانشجویان از برنامهای به برنامه دیگر شود و نتوانند به ایجاد صمیمیت بین بچهها کمک کنند. اینکه دانشجو پس از اردو همچنان فقط با هممدرسهایهایش دوست باشد و همدورهایهایش را نشناسد، دردناک است. این اردو نه تنها کمکی به افرادی که تنها وارد آن شده بودند، نکرد بلکه به شکلگیری جمعیتهای جدید در انجمنهای مختلف دانشکدهای هم صدمهای جبرانناپذیر زد که آسیبشناسی آن از توان این جمع خارج است.
بیبرنامگی آشنایی
محمد حسین بهمنی با اعتراض به برگزاری دیر هنگام چنین تریبونی و نبود برخی مسئولین صحبت خود را آغاز کرد، به بیبرنامگی فاحش در بخش آشنایی دانشجویان و خانوادههایشان با دانشگاه و بدل شدن آن به یک شبهراهپیمایی، ضعیف بودن محتوای شریف سلام، وضعیت بسیار بد ثبتنام و عدم تطابق لیست ثبتنامیها با افراد حاضر در اردو اشاره کرد و عمده علت بروز چنین مشکلاتی را حضور افرادی ناشناخته و با رزومه ضعیف در مسئولیتهای کلیدی این پروژه فرهنگی دانست. بهمنی بزرگترین نکته مثبت اردوی امسال را انحصارشکنی در انتخاب سرگروهها دانست که موجب شد به افرادی که در تشکلها فعال نیستند اما توانمندیهای لازم برای سرگروهی را دارند، فرصت داده شود.
شکار دانشجو
مجید پورنقش بند از حرف دل سرگروهها گفت؛ تعداد کم سرگروهها که با افزایش تعداد استادان توجیه شده بود ولی بالعکس به افزایش زحمت سرگروهها انجامید، فشردگی برنامهها که عملا سرگروهها را به کادر اجرایی بدل کرد و نبود فرصت گفتمان و شکلگیری ارتباط مناسب میان ورودیها و سرگروهها به عنوان سالبالاییهایشان. اما اصل صحبتش انحصارشکنیای بود که متأسفانه به کارشکنی برخی منجر شد و دعوا و تفرقه را چاشنی اردو کرد: متأسفانه آنهایی که این اتفاق به مذاقشان خوش نیامده بود، به طرقی غیررسمی اقدام به ارتباطگیری با ورودیها و جذبشان به تشکل خود کردند.
دختران در حاشیه
صحبتهای بهار غلامی حول تفاوتهای دختران و پسران و لزوم مشارکت هموزن آنها در مسئولیتهای اردو گذشت. او از درصد کم دختران ستاد اصلی و کمرنگ نشان داده شدن نقش دختران در کلیپ اردو گلایه کرد: اینکه دختران طوری پرورش پیدا میکنند که به کمالگرایی علاقهمندند، موجب شده تا فقط زمانی برای پذیرش مسئولیتی داوطلب شوند که بالغ بر 95% توانایی لازمه را در خود ببینند اما پسران که همیشه به شجاعت تشویق شدهاند، با 60% توانایی موردنیاز به راحتی قدم پیش میگذارند. غلامی پیشنهاد داد در سال آتی جایگاههایی در ستاد اصلی اردو برای دختران تعریف شود تا آنها را به سمت پذیرش مسئولیت هدایت کند. در نتیجه میتوانیم هم الگویی مناسب به دختران ورودی نشان دهیم و آرم آرام آنها را به سمت ریسکپذیر بودن ببریم و هم اردو از مزیت همفکری بانوان برخوردار شود و نوع تفکر جزئی و دقیق آنها به کمک پسران بیاید.
تابو را شکستیم
فاطمه امینی که سابقه خوبی در اردوی وروردیها دارد، پس از بیان مختصری از پشت صحنه طرح اردو، از عدم تمایل برخی به ایجاد تغییر در ساختار اردو گلایه کرد. او استفاده سیاسی و تشکیلاتی از اردویی را که با پول بیتالمال در حال برگزاری است، محکوم کرد و هدف از انحصاری کردن اردو را فراتر از مسائل دانشگاهی دانست: «امسال خارج شدن اردو از دست یک تشکل خاص موجب شده بود شاهد کارشکنیهای بسیاری باشیم، وقتی تلاششان برای برگزیده شدن سرگروههای منتخب خود به نتیجه نرسید، از همزمانی اردوی حوزه با اردوی ورودیها استفاده کردند تا با ورودیها ارتباط بگیرند و به نوعی از تأثیرپذیری آنها در این مقطع سوءاستفاده کنند و آنهایی را که پتانسیل موردنظر را دارند، برای مقاصد آتی خود جذب کنند. حتی کار به همینجا هم ختم نشد و پس از اردو نیز در تلاش برای کسب اطلاعات ورودیها از سرگروهها بودند.»
امینی اینطور ادامه داد که امسال در گذار بودیم که این خود مشکلاتی را به وجود آورد و ضیق زمان به آن دامن زد. از دکتر حسینی بابت ایستادن پای حرفهایشان و دادن هزینه بابت آن تشکر کرد، هرچند که انتقاداتی به دکتر حسینی هم داشت و در نهایت خواستار حفظ این دستاورد و تلاش برای رفع ایرادات آن شد.
گلایههای آخر
احمدحسن مساح آخرین نفری بود که پشت تریبون رفت. او به کارا نبودن ایده افزایش استاد به جای سرگروه و بیجا بودن توقع ایجاد رابطه دوستانه میان استاد و دانشجو در طی اردو، مسئله سرگروه نداشتن برخی رشتههای کمجمعیت مثل مهندسی دریا و به تبع آن از بین رفتن شور و علاقه ورودیها به رشته خود، مناسب نبودن معیارهای انتخاب سرگروهها و ترجیح دادن درسخوان بودن آنها بر ملاکهای مهمی چون هوش اجتماعی اشاره کرد. مساح البته انتقادهای صریحی را هم نسبت به اندیشکده مهاجر به عنوان مسئول انجام این پژوهش وارد کرد و به کنایه آن را سفارشی خواند.
در حاشیه
· بحث دعواهای تشکیلاتی باعث شده بود مسئله خود ورودیها و دغدغههایشان در بیشتر اوقات به حاشیه برود.
· دکتر حسینی، حاج آقا طباطبایی و دکتر افشین به عنوان اعضای کمیته سه نفره به علت گرفتاری امکان حضور در برنامه را نداشتند.
· با وجود دعوت از هر چهار تشکل دانشگاه برای حضور در این نشست، هیچ یک در برنامه نمایندهای نداشتند. حتی آرین فلاح که پیشتر برای صحبت به عنوان نماینده جامعه اسلامی داوطلب شده بود، حضور پیدا نکرد. حضور نداشتن منتقدین اردو نیز تعجببرانگیز بود.