جلسه با صحبتهای دکتر جلیلی، رئیس دانشگاه شروع میشود. جلیلی چند دقیقهای درباره بازگشایی دانشگاه و وضعیت فعلی آن حرف میزند و به پیگیریهایش درباره برخی موضوعات مطرحشده در جلسه پیش اشاره میکند. در کنار جلیلی، دکتر رحیمی و دکتر همتیار، مدیران فرهنگی و اجتماعی معاونت فرهنگی و اجتماعی حضور دارند که بعضی اوقات، مثل دانشجوها مطالباتشان را در حضور رئیس مطرح میکنند و بیشتر پرسشگر هستند تا پاسخدهنده. نبود دکتر تقوی× معاون فرهنگی جدید دانشگاه البته حسابی توی ذوق میزند، مثل اطلاعرسانی نامناسب این جلسه به فعالین دانشجویی که باعث شده تعدادی از آنها نتوانند خودشان را به سالن جابر برسانند و تعدادی دیگر هم با تأخیر وارد جلسه بشوند و حداقل صحبتهای دیگر فعالین دانشجویی را از دست بدهند.
در دومین نشست فعالین دانشجویی با دکتر جلیلی در دوره ریاستش که روز یکشنبه، ۱۸ اردیبهشت در سالن جابر دانشکده شیمی برگزار شد، یک ساعت و نیم سهم صحبتهای دانشجوها بود و یک ساعت و نیم دیگر هم در اختیار رئیس دانشگاه. در این دو صفحه سعی کردیم مهمترین دغدغهها و مشکلات و مطالبات و درخواستهای دانشجوها و پاسخها و قولها و وعدههای رئیس دانشگاه را بیاوریم.
محمدرضا ضیائی، بسیج دانشجویی:
شش ماه از دوران ریاست شما گذشته، ولی به نظر نمیرسد مسیر کلی دانشگاه تغییر خاصی کرده باشد که نوید فردای بهتری را برای دانشگاه بدهد. اگر مدیریت دانشگاه درگیر روزمرگی شود، نمیتواند تغییر و تحولی ایجاد کند.
مدیریت دانشگاه در فرایند حضوری شدن، عملکرد آشفته و سادهانگارانهای همراه با تصمیمگیریهای غیردقیق و اطلاعرسانی ضعیف داشت. بهانه خوابگاه و بودجه مطرح میشود، ولی خوابگاههای موجود دانشگاه نیز هنوز آماده نشده و مدتهاست که در دست تعمیر است. از طرف دیگر برخی استادها خارج از کشور حضور دارند و سهلانگاری دانشگاه باعث شده آنها هنوز کلاسهایشان را حضوری برگزار نکنند، در حالی که وظیفهشان بوده است.
احترام و توجهی که شایسته فرهنگ است، در دانشگاه دیده نمیشود و فرهنگ یک مسئله حاشیهای به شمار میرود؛ نه فضای فیزیکی اختصاصیافته به فعالیتهای فرهنگی و نه بودجه معاونت فرهنگی در شأن فرهنگ است و نه شاهد یک محیط فرهنگی سالم در دانشگاه هستیم، بهطوری که اوضاع فرهنگی دانشگاه از کف خیابان هم پایینتر آمده است. کارهایی که از سوی نهادهایی مثل روابط عمومی و معاونت فرهنگی در موعد بازگشایی دانشگاه به عنوان کار فرهنگی انجام شد، بیسلیقه و کلیشهای بود. کار فرهنگی باید به دانشجوهایی سپرده شود که انگیزهاش را دارند.
مدیریت در دانشگاه بیش از حد استادمحور است، دانشجو هیچ نقشی در حکمرانی دانشگاه ندارد و نسبت استاد و دانشجو بیش از حد بالا به پایین. مخصوصا استادهای قدیمی هرکاری دلشان میخواهد انجام میدهند و نه به جایی پاسخگو هستند و نه نظارتی بر آنها میشود.
تأمین مالی دانشگاه موضوع مهمیست که شما دنبال اصلاح آن و ارتباط بیشتر دانشگاه با صنعت بودید تا هم مشکل تأمین مالی دانشگاه رفع شود و هم دانشگاه به عنوان مسئولیت اجتماعیاش مسائل جامعه را حل کند، اما در این موضوع هم شفافیت وجود ندارد و مشخص نیست رفتوآمدهای وزرا و رئیسجمهور به دانشگاه و ناحیه نوآوری شریف چه نتیجهای داشته است؟
تا روند جذب و ارتقای استادان تغییر نکند، دانشگاه هم تغییر و تحولی به خود نخواهد دید. آییننامه جذب و ارتقا قدیمی و نیازمند بازنگریست. روند جذب و ارتقا هم فاقد شفافیت است، بهطوری که استادهای محبوب بین دانشجوها و توانمند در تدریس در این روند به مشکل میخورند و با معیارهای حاشیهای رد میشوند، در حالی که معیارهای اصلی و مهم به حاشیه رفتهاند. از سوی دیگر استادان جوان بهخاطر همین روند مشکلات زیادی دارند و دستوپایشان بسته و تحت فشار زیادی قرار گرفتهاند و حتی از وضعیت مالی مناسبی نیز برخوردار نیستند.
امیرعلی مستغیث، کانون ایرانگردی و ایرانشناسی
فضای فیزیک مناسب و درخور دانشگاه شریف به کانونهای فرهنگی اختصاص نیافته است. دانشگاه حتی یک اتاق مناسب برای فعالیت در اختیار کانون ایرانگردی و ایرانشناسی قرار نداده است.
محمد توفیقی زواره، نماینده دانشجویی کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی:
۳۹ نشریه مستقل در دانشگاه داریم که به دیگر گروههای دانشجویی وابسته نیستند و به همین خاطر حمایتی از آنها نمیشود و نه بودجهای دارند و نه فضای فیزیکی برای فعالیت، در حالی که علاوه بر انتشار نشریه، فعالیتهای دیگری هم انجام میدهند. از سوی دیگر مدیریت تخصیص فضاها در دانشگاه بهینه نیست.
امیرحسین پورسیاهبیدی، کانون موسیقی:
بهخاطر مجازی شدن دانشگاه در ایام شیوع کرونا، بین نسل قدیمی و جدید کانون شکاف افتاده و جبران این شکاف، نیاز به حضور مستمر اعضای کانون در دانشگاه دارد. یکی از مشکلات در این زمینه، ساعت کاری ساختمان شهید رضاییست که عصر بسته میشود و هنوز مثل زمان قبل از کرونا نشده است.
اختصاص خوابگاه به فعالین فرهنگی نیز روندی عادلانه و غیرشفاف را طی کرد و اطلاعرسانی مناسبی نیز برای آن صورت نگرفت. تقاضا داریم برای فعالین کانونهای فرهنگی ظرفیت خوابگاهی در نظر گرفته شود تا بتوانند فعالیتهای کانونشان را پیش ببرند.
مینا اسکندرزاده، کانون هنرهای تجسمی:
اجازه دهید برخی کارها را دانشجوها در دانشگاه پیش ببرند. گروهی از دانشجوها تشکیل دهیم تا کارهای فرهنگی دانشگاه را به آنها بسپاریم. آدمهای خلاق و ایدهپردازی بین دانشجوها هستند که اجازه فعالیت به آنها داده نمیشود. البته باید بودجه مناسب هم به این گروه اختصاص داده شود تا بتوانند ایدههایشان را به مرحله اجرا برسانند.
در اردوی ورودیها از کانونها و تشکلها نمایندهای حضور ندارد و اطلاعاتی درباره برنامهریزیها و روند برگزاری اردو هم به صورت شفاف منتشر نمیشود.
بهنام نیکومرام، انجمن علمی مهندسان نفت:
غذای سلف فقط به دانشجوهایی که واحد حضوری دارند، اختصاص یافته، در حالی که فعالین دانشجویی حضور بیشتری در دانشگاه دارند. خوابگاه نیز بهطور مناسب برای فعالین دانشجویی و فرهنگی در نظر گرفته نشده و بین معاونت دانشجویی و فرهنگی هماهنگی مناسبی وجود نداشت.
ظرفیت پارکینگ دانشگاه در ساعات قبل از ظهر پر میشود و با بازگشایی کامل دانشگاه، این مشکل تشدید هم خواهد شد.
نیاز به بازگشایی شریفپلاس و سوپرمارکت آن نیز با حضور دانشجوها در دانشگاه احساس میشود.
کرمی، کانون میثاق:
فعالیت فرهنگی در دانشگاه در حال حاضر اهمیت بیشتری دارد؛ اولا دانشگاه مجازی در دوران کرونا باعث رکود فعالیتهای فرهنگی شد، ثانیا ورودیهای جدید ارتباطی با سالبالاییها نداشتهاند و سالبالاییها هم کمکم فارغالتحصیل شده یا میشوند و ثالثا مهاجرت تحصیلی با توجه به مسائل اقتصادی و اجتماعی و ناامیدی شدت گرفته و حضور دانشجوها در فعالیتهای فرهنگی هم به تبع آن کاهش یافته است.
باید به فعالین دانشجویی و فعالیتهای آنها استقلال لازم داده شده و به آنها اعتماد شود. نگاه بالا به پایین در همکاریهای دانشگاه و دانشجوها باعث شده نقش دانشجوها به کارهای اجرایی تقلیل داده شود. بعضی جاها لازم است کار شأنیت دانشجویی داشته و از طراحی و برنامهریزی تا اجرا به آنها باشد، چرا که آنها در این فضا حضور دارند و آن را میشناسند.
در زمینه پوشش هیچ آییننامه و بخشنامهای وجود ندارد تا مشخص باشد چه پوششی مورد قبول دانشگاه است. برخی تذکرهای حراست هم در این زمینه شکل و ظاهر بدی داشته و برای ورودیهای جدید در بدو ورود به دانشگاه خاطره بدی ایجاد کرده است. در زمینه پوشش و حجاب اگر قرار است کاری صورت گیرد، باید اول کار فرهنگی و نرم باشد و در مرحله آخر برخوردهای چکشی از سوی حراست.
افسردگی و ناامیدی در فضای دانشجویی دانشگاه بیداد میکند. عوامل زیادی باعث این افسردگی و ناامیدی میشود و باید فکری به حال آنها کرد. یکی از عوامل افسردگی میتواند ارتباطات مختلفی باشد که در دانشگاه شکل میگیرد و نبود مهارت لازم در آنها به افسردگی منجر میشود. دانشگاه محیط رهاشده و بدون نظارتی شده و کسی حواسش به آن نیست. برگزاری کارگاه و نشست هم به تنهایی دردی را دوا نمیکند و نیاز به سیاستگذاری مناسب در این زمینه است.
در زمینه فعالیتهای فرهنگی میتوان ارتباطهایی بین محیط داخل دانشگاه و بیرون دانشگاه شکل داد و فعالیتها را به محیط جامعه هم تسری داد.
نیاز به مهد کودک برای فرزندان دانشجوها و استادان در دانشگاه نیز احساس میشود.
امیرعباس جعفری، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل:
در دوران کرونا بیش از جنبه آموزشی دانشگاه، جنبه فرهنگی و فعالیت دانشجویی دانشگاه ضربه خورد و همه بار این ضربه هم روی دوش فعالین دانشجویی قرار گرفت و دانشگاه هیچ هزینهای در این زمینه نداد و الآن هم برنامه خاصی تدارک ندیده است. از طرف دیگر ورودیهای چند سال اخیر دانشگاه عملا هنوز دانشآموزند و زیست دانشجویی ندارند و دانشگاه باید فکری به حالشان کند.
مشکلات روحی و روانی دانشجوها در این دو سال تشدید شده و مرکز مشاوره هم برای دانشجوها و هم برای استادها باید آموزشهایی را در نظر بگیرد، چرا که استادها این مشکلات را تشدید میکنند.
تخصیص خوابگاه به فعالین دانشجویی بیحسابوکتاب و بدون اطلاعرسانی مناسب صورت گرفت.
معیارهای ارزیابی دانشجو و استاد و دانشگاه نیاز به بازنگری اساسی دارد.
حسین نیکدل، جامعه اسلامی دانشجویان:
معاونت فرهنگی بهتر است در زمینه کارهای فرهنگی و بهخصوص کارهای رسانهای از ظرفیت دانشجوها استفاده کند تا کیفیت خروجیهایش نیز بهبود پیدا کند.
در زمینه حجاب و نحوه پوشش اگر دغدغهای وجود دارد، باید با هم گفتوگو کنیم. در این صورت تأثیرگذاری تصمیمهای دانشگاه هم بیشتر خواهد شد.
مسائل اساسی و مهمتری زیر سطح دانشگاه وجود دارد که اهمیتشان به مراتب بیشتر است؛ نیاز جنسی، مسائل عاطفی، اعتیاد، افسردگی و ... مسائلیست که به راحتی دیده نمیشود و توجهی را جلب نمیکند. مواجهه مسئولین دانشگاه و فعالین دانشجویی با این مسائل معمولا نادیده گرفتن است و برای درک کردن آنها باید با دانشجوها دوست و نزدیک شد. حول همین دردهای مشترک دانشگاه میشود حرکتهای سیاسی شکل داد. یکی از بسترهای این نزدیک شدن به دانشجوها در اردوی ورودیها فراهم میشود، ولی خیلی اوقات دعواهای حول اردوی ورودیها دغدغه ورودیها را ندارد.
گردهمایی فعالین فرهنگی برنامه خوب و مفیدی بود که در سالهای قبل برگزار میشد، اما گویا در حال حاضر مشکلات بودجه مانع برگزاری آن است.
حسین سیار، انجمن اسلامی دانشجویان:
کمترین خواسته در موضوع دو دانشجوی بازداشتی دانشگاه که حکم آنها نیز صادر شده، شکلگیری شفافیت حول آن است.
دو مورد از برنامههای ما لغو مجوز شده که مورد دوم برنامهای با دعوت از وکیل پرونده دو دانشجوی بازداشتی دانشگاه بود.
قبل از عید که قرار بود اردوی ورودیها برگزار شود، معاونت فرهنگی به بهانه نبود فرصت کافی، برخی روندها را نادیده گرفت، اما بعد از لغو اردو بهخاطر شیوع کرونا در آن زمان و شنیده شدن زمزمههای برگزاری آن در شرایط فعلی، باز هم هیچ بهبودی در روند و ساختار اردو مشاهده نمیشود. اگر دانشگاه قصد دارد اردو را به شکل دانشجویی برگزار کند، اردو باید با مشارکت حداکثری گروههای دانشجویی و بدون حاکم بودن یک جریان فکری خاص بر روند آن، برگزار شود.
بنای یادبود برای جانباختگان هواپیمای اوکراینی یکی از حداقل کارهاییست که میتوان برای آنها انجام داد.
لازمه تغییر در ساختار مصرف بودجه دانشگاه، شفافیت مالیست تا دانشجوها بدانند بودجهای که مربوط به آنهاست، کجا و به چه شکل خرج شده تا بعد از آن تغییر در ساختار مصرف بودجه را بپذیرد.
شفافیت در ارزیابی استادان دانشگاه نیز خواسته دیگریست که بدون این شفافیت تغییری در رفتار استادها رخ نمیدهد.
در توسعه فضای فیزیکی دانشگاه به فضای فعالیت فرهنگی اصلا توجهی نشده است.
دکتر جلیلی: زندگی دانشجویی نباید رایگان باشد
نه تنها بخش فرهنگی، همه بخشهای دانشگاه با افزایش هزینه مواجه شده و برخی از این بخشها اجتنابناپذیر است و حتما باید هزینههای آن پرداخت شود. باید فکری به حال تعادل بههمخورده درآمدها و هزینههای دانشگاه شود، وگرنه اداره دانشگاه هر سال سختتر خواهد شد. من در مراسم افطاری رئیسجمهور گفتم ۹۰ درصد بودجه دانشگاه صرف حقوق استادان و کارمندان میگردد. یارانه غذای دانشجوها در ۱۴۰۱ نزدیک ۱۰۰ میلیارد تومان را به خود اختصاص میدهد. همین مسئله باعث میشود در اختصاص بودجه بین هزینههای اجتنابناپذیر مثل یارانه غذا و فعالیتهای فرهنگی درمانده شویم.
سفره آموزش عالی دولتی در کشور باید کوچک شود. کشور دیگر به دانشگاه پیام نور لازم ندارد. پیام نور قرار نبود دانشجوی دکترا بگیرد و در پژوهش نقشآفرینی کند. اگر پیام نور جمع نشود، هم دانشگاههای دولتی و هم دانشگاه آزاد شکست خواهند خورد.
زندگی دانشجویی باید نارایگان باشد. دانشگاه منابعی برای پرداخت هزینه زندگی دانشجوها ندارد و کسی دیگر باید پرداخت این هزینهها را متعهد شود. خانوادهای که در دبیرستان هزینه مدرسه غیرانتفاعی را پرداخت میکند، هزینه دانشگاه را هم میتواند بپردازد. هنگام فارغالتحصیلی هم مدرک دانشجویی که هزینه زندگیاش را پرداخت کرده، آزاد است. دولت نیز باید دانشجوهای اقشار آسیبپذیر و کمدرآمد را بورسیه کند. صنایع هم میتوانند هزینه بورسیه تحصیلی برخی دانشجوها را فراهم کنند. حامیان دانشگاه و خیرین نیز میتوانند به بورسیه دانشجوها کمک کنند. از طرف دیگر نهادهایی میتواند وجود داشته باشد که به دانشجوها وام داده تا بتوانند هزینههای زندگی دانشجوییشان را بپردازند و بعدا این وام را تسویه کنند.
دانشگاه سال ۹۸ یا ۹۹، ۲۴۰ میلیارد تومان درآمد اختصاصی در قالب قرارداد ارتباط با صنعت داشته که در چند سال اخیر رکوردی به حساب میآمد. از این مبلغ، فرض کنیم حدود ۲۰۰ میلیارد تومان در همان سال پرداخت شود، چرا که همه مبلغ قرارداد در همان سال واریز نمیشود. سود دانشگاه از این ۲۰۰ میلیارد، ۹ درصد است، یعنی ۱۸ میلیارد که برای بخشهای مختلفش میتواند هزینه کند. جالب آنجاست که مجلس تصویب میکند که ۱۰ درصد از درآمد اختصاصی دانشگاهها صرف ساخت خوابگاه متأهلی شود، در حالی که ۹ درصد این درآمد به جیب دانشگاه میرود. در واقع ارتباط با صنعت در سالهای پیش رو سهم کوچکی از درآمد دانشگاه را میتواند تأمین کند.
هدف ما درآمد اختصاصی ۴ هزار میلیارد تومانیست که ۹ درصد سودش بشود ۳۶۰ میلیارد تومان و با نرخ تورم هم افزایش پیدا کند. اگر چنین هدفی محقق شود، ۷۰ تا ۸۰ درصد بودجه دولتی به درآمدهای دانشگاه اضافه شده و خیلی از آرمانهایمان را میتوانیم تحقق بخشیم؛ پرداخت حقوق به دانشجوهای دکترا، تأمین مالی و مسکن استادان جوان و بهبود فضای فعالیتهای فرهنگی و ...
شفافیت مالی را دنبال میکنیم و در برنامه داریم، ولی هنوز متأسفانه به جایی نرسیده است.
درباره پرونده امیرحسین مرادی و علی یونسی، حضور آقای مصدق، معاون اول قوه قضائیه در پرونده امیرحسین مرادی و علی یونسی، پرونده را به سمتوسوی خوبی برد و به حلوفصل آن کمک کرد. آقای مصدق بعد از جلسهای که جمعی از مسئولان دانشگاه با او داشتیم، به پرونده ورود کرد. هم نامه تشکر به او زدم و هم صبح روزی که حکم اعلام شد، تلفنی با او صحبت کردم. عصر آن روز هم پدر مرادی و یونسی را به دانشگاه دعوت کردم و هردوی آنها از پیگیریهای دانشگاه در این پرونده تشکر کردند.
در اسفندماه شایعه صدور حکم اعدام برای این دو دانشجو صادر شد، ولی من از مسئولان قوه قضائیه پیگیری کردم و آنها این شایعه را رد کردند.
جمعبندی من از پیگیریهای دانشگاه در این مدت و تعاملمان با قوه قضائیه این است که اگر پیگیریهایمان را کمتر رسانهای کنیم و بیشتر به فکر حلوفصل موضوع باشیم، شرایط بهتر میشود. به همین خاطر مصاحبه کردن را مصلحت نمیدانم و از خانواده یونسی هم خواستم از دو عضو دیگر خانوادهشان بخواهند مدتی مصاحبه نکنند تا ما بتوانیم شرایط را بهتر کنیم.
برای فراهم شدن شرایط ادامه تحصیل این دو دانشجو نامهنگاری و پیگیری کردهایم و فکر میکنیم شرایطش فراهم شود.
موضوع پرونده امنیتیست و به همین خاطر به ما اجازه داده نشد با این دو دانشجو دیدار کنیم، اما آقای مصدق با آنها دیدار کرد و این دیدار مورد تقدیر خانوادههای یونسی و مرادی قرار گرفت. به گفته خانوادهها، آقای مصدق از پیگیریهای دانشگاه در این پرونده تشکر کرده و آن را در حلوفصل پرونده موثر دانسته است.
به عنوان مسئول دانشگاه و پدر معنوی این دو دانشجو که با هماهنگی خانوادههایشان موضوع را پیگیری میکنم، میگویم کار رسانهای و مثل برگزاری جلسهای با حضور وکیل پرونده در دانشگاه اوضاع آنها را بهتر نمیکند و کمکی به حل مسئله هم نخواهد بود، چرا که خبر آن در رسانههایی مثل BBC و ... منتشر شده و بعدا شاکی پرونده معترض میشود که پای رسانههای متخاصم را به پرونده باز کردهایم.
بعد از فاز جدید بازگشایی دانشگاه و در دو روز گذشته، با توجه به حضور بیشتر استادان و دانشجوها در کلاسهای حضوری، ظرفیت پارکینگ اشباع شده، در حالی که خود سازنده پارکینگ هم فکر نمیکرد به این زودی پارکینگ به حد اشباع برسد. اگر مطمئن باشیم که در روزهای شنبه تا چهارشنبه دانشگاه میتواند همه ظرفیت پارکینگ را پر کند، هر ۵ طبقه آن را برای دانشگاه رزرو میکنیم.
دیروز و امروز به محض اشباع پارکینگ، در دانشگاه برای ورود خودروی استادها باز شد. تجربه دانشگاه بدون خودرو تجربه خوبیست؛ هم صحن دانشگاه زیباتر و امنتر شده و هم تعداد موارد سرقت در دانشگاه نیز کاهش یافته است.
استخر دانشگاه مشکل جدی دارد و برای تعمیر آن بین ۲ تا ۱۰ میلیارد تومان منابع مالی نیاز است. دانشگاه قصد داشت از آقای مصلینژاد بخواهد که هزینه تعمیرات را تقبل کند، اما در نهایت آقای مصلینژاد نپذیرفت. با توجه به این تعمیرات و تأمین منابع مالی آن، قبل از ترم پاییز امکان بازگشایی استخر وجود ندارد، اما میتوان در تابستان استخری را برای دانشگاه اجاره کرد تا اعضای خانواده دانشگاه از آن استفاده کنند.
در زمینه حجاب و پوشش، اگرچه الگوهای رفتاری دانشگاه کلی و بدون مصداق است، ولی کسی که بخواهد متوجه شود، متوجه میشود. قبول دارم که در برخی موارد باید به صورت مصداقی گفته شود، اما وضع دانشگاه نمیتواند مثل بیرون باشد. دانشگاه یک محیط علمیست و شأن و شئون خودش را دارد. نمیتوانیم نسبت به این موضوع بیتفاوت باشیم و باید چهارچوبی برایش مشخص کنیم، اما این چهارچوب باید به اندازه کافی منعطف، دقیق و همراه با تکریم و احترام باشد. متأسفانه وضع عفاف در دانشگاه خوب نیست. اگر شأن و شئون دانشگاه را رعایت نکنیم، اتفاقات بدتری رخ خواهد داد.
هرجا کارمندان حراست بد برخورد بدی با دانشجوها داشتهاند، به مسئولان حراست اطلاع دهید. اگر شخصی به دانشجویی توهین کرده، باید نسبت به توهینش پاسخگو باشد.
بحران فضای فیزیکی در دانشگاه زیاد است و بین بخشهای مختلف بر سر فضاهای فیزیکی موجود بحث و دعوا وجود دارد. ساختمانهای قدیمی دانشکده مکانیک و هوافضا هنوز کامل تخلیه نشده و با تخلیه آنها کمی از نظر فضای فیزیکی وضعیت دانشگاه بهبود پیدا میکند. برخی ساختمانهای دانشگاه باید تخریب شده و برخی دیگر نیز نیاز به مقاومسازی دارند.
پیگیر وضعیت استادها برای شرکت در کلاسهای حضوری و حضور آنها در خارج از کشور هستیم. برخی استادهایی که خارج از کشور هستند، مرخصی گرفتهاند. تا الآن استادها برای حضور نیافتن در دانشگاه توجیههایی زیادی داشتند و بهخاطر کرونا احتیاط زیادی میکردند، اما اوضاع شیوع کرونا در کشور بهتر شده و باید به وضع قبلی بازگردیم.
هر در دانشگاه به ۶ نفر کارمند حراست نیاز دارد. با توجه به کمبود نیروهای حراست، تا ترم پاییز امکان باز شدن درهای دیگر دانشگاه وجود ندارد.